مهربانی قرآنی همراه با حکمت و بصیرت است و هرگز به معنای سادهلوحی یا پذیرش فریب نیست. تفاوت اصلی در استفاده از خرد و تشخیص صحیح نیتها و موقعیتهاست تا مهربانی به خیر واقعی منجر شود و نه سوءاستفاده.
در پرتو آموزههای والای قرآن کریم، مهربانی (یا همان احسان و رحمت) یکی از برجستهترین فضایل اخلاقی است که مؤمنان به آن دعوت شدهاند و خداوند متعال بارها در قرآن به نیکی کردن و رحم و شفقت نسبت به دیگران تأکید کرده است. از جمله اینکه در سوره بقره، آیه ۱۹۵ میفرماید: «وَأَحْسِنُوا ۛ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ» (و نیکوکاری کنید؛ همانا خداوند نیکوکاران را دوست دارد). این دعوت عام به احسان، قلب تپنده اخلاق اسلامی است. اما در کنار این دعوت بیقید و شرط به مهربانی و نیکوکاری، قرآن کریم بر اهمیت خرد، بصیرت و حکمت نیز تأکید فراوان دارد. تفاوتگذاری میان مهربانی اصیل و حقیقی و سادهلوحی، که نوعی از بیاحتیاطی، غفلت یا عدم درک واقعبینانه از شرایط است، دقیقاً از همین نقطه تلاقی مهربانی و حکمت سرچشمه میگیرد. سادهلوحی در واقع شکلی از مهربانی است که با فقدان بینش، تجربه یا تفکر عمیق همراه شده و میتواند فرد را در معرض سوءاستفاده، ضرر و زیان قرار دهد، نه تنها به خود فرد، بلکه گاهی به جامعهای که فرد در آن زندگی میکند. قرآن کریم هرگز مؤمنان را به بیفکری یا عدم احتیاط در برابر فریبکاران و بدخواهان دعوت نمیکند. بلکه، همواره بر تدبر، تعقل و دقت در امور تأکید ورزیده است تا مبادا مؤمنان به دلیل نادانی یا خوشباوری افراطی، ابزاری در دست مفسدان شوند. این تعادل میان قلبی رئوف و ذهنی هوشیار، از مهمترین دروس قرآنی است. یکی از مهمترین آیاتی که به طور مستقیم به این مسئله اشاره دارد، آیه ۲۶۹ سوره بقره است که میفرماید: «یُؤْتِی الْحِکْمَةَ مَن یَشَاءُ ۚ وَمَن یُؤْتَ الْحِکْمَةَ فَقَدْ أُوتِیَ خَیْرًا کَثِیرًا ۗ» (او حکمت را به هر که بخواهد میدهد؛ و به هر که حکمت داده شود، خیر فراوانی داده شده است.) حکمت در اینجا به معنای قدرت تشخیص حق از باطل، خوب از بد، و درک عمیق مسائل و پیامدهای هر عملی است. مهربانی واقعی بدون حکمت میتواند به جای خیر کثیر، شر کثیر بیاورد؛ زیرا ممکن است فرد ناخواسته به کسی کمک کند که از کمک او برای مقاصد شوم استفاده کند، یا به فردی یاری رساند که این کمک او را بیشتر وابسته و ناتوان سازد. فرد حکیم میداند کجا، چگونه و به چه کسی مهربانی کند تا این مهربانی به نتیجه مطلوب برسد و نه به ضرر او یا جامعه. حکمت به فرد توانایی میدهد تا نیتها را بسنجد، موقعیتها را ارزیابی کند و بهترین راه را برای اِعمال مهربانی بیابد. همچنین، قرآن در سوره حجرات، آیه ۶، بر لزوم تحقیق و تبین در اخبار و اطلاعات تأکید میکند: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِن جَاءَکُمْ فَاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَیَّنُوا أَن تُصِیبُوا قَوْمًا بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلَىٰ مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِینَ» (ای کسانی که ایمان آوردهاید، اگر شخص فاسقی خبری برایتان آورد، تحقیق کنید، مبادا ناآگاهانه به گروهی آسیب برسانید و سپس از کرده خود پشیمان شوید.) این آیه به وضوح نشان میدهد که اسلام از ما میخواهد که در پذیرش اطلاعات و واکنش به آنها عجول نباشیم و با بصیرت عمل کنیم. این عدم عجله، تحقیق و بررسی، دقیقا نقطهی مقابل سادهلوحی است که اغلب ناشی از زودباوری، عدم تحلیل و پذیرش بیچون و چرای هر آنچه گفته میشود، است. مهربانی که بر اساس اطلاعات نادرست یا بدون تحقیق صورت گیرد، میتواند عواقب ناخواسته و حتی زیانباری داشته باشد؛ مثلاً کمک به فردی که واقعاً نیازمند نیست، یا حمایت از طرحی که در ظاهر خیرخواهانه است اما در باطن هدف دیگری دارد. آیه دیگری که در این زمینه بسیار روشنگر است و مرز بین مهربانی هوشمندانه و سادهلوحی را مشخص میکند، آیه ۵ سوره نساء است که به مؤمنان هشدار میدهد: «وَلَا تُؤْتُوا السُّفَهَاءَ أَمْوَالَکُمُ الَّتِی جَعَلَ اللَّهُ لَکُمْ قِیَامًا...» (و اموال خود را که خداوند وسیله قوام زندگی شما قرار داده، به دست سفیهان ندهید.) گرچه این آیه به طور خاص در مورد مسائل مالی و نحوه مدیریت آن توسط افراد ناتوان یا بیتدبیر است، اما میتوان از آن یک اصل کلیتر و عمیقتر استنباط کرد: نباید امکانات و سرمایههای خود را (چه مادی و چه معنوی، چه اعتماد و چه فرصتها) بدون بصیرت و تأمل به دست کسانی داد که توانایی مدیریت صحیح آن را ندارند یا قصد سوءاستفاده دارند. سادهلوحی در این معنا، به معنای ناتوانی در تشخیص فرد "سفیه" یا "نادان" از فرد "حکیم" و "امین" است. مهربانی حقیقی این است که به نیازمندان واقعی و آنانی که شایستگی دارند کمک شود و امکانات به گونهای مدیریت شود که به بهترین شکل ممکن به خیر و صلاح جامعه و فرد منجر شود، نه آنکه به افرادی که قصد سوءاستفاده دارند، زمینه را فراهم آوریم یا بیدلیل منابع را هدر دهیم. مهربانی قرآنی یک فضیلت فعال، آگاهانه و مسئولانه است، نه یک حالت انفعالی که فرد را آسیبپذیر کند. این مهربانی همراه با عدالت و قوام به قسط است. مؤمن باید «قَوَّامِينَ بِالْقِسْطِ» (برپا دارندگان عدالت) باشد، حتی اگر این عدالت به ضرر خود، والدین یا نزدیکانش باشد (نساء، آیه ۱۳۵). این تأکید بر عدالت و ایستادگی برای حق، نشان میدهد که مهربانی نباید به معنای چشمپوشی از ظلم، فریب یا عدم مسئولیتپذیری باشد. بلکه، یک مؤمن با بصیرت، مهربانی خود را در مسیر صحیح و به افراد شایسته به کار میبرد و اجازه نمیدهد که افراد بدخواه از این خصیصهی نیکو برای مقاصد غیر اخلاقی خود سوءاستفاده کنند. او میداند که کمک به ظالم، هرچند از روی مهربانی سطحی باشد، خود نوعی ظلم است. همچنین، در سیره و سنت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) که کاملترین الگو برای مهربانی و اخلاق اسلامی است، میبینیم که ایشان با اینکه اوج مهربانی و رحمت بودند («وَمَا أَرْسَلْنَاکَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعَالَمِینَ»)، هرگز سادهلوح نبودند. ایشان با هوشمندی و درایت، نقشههای دشمنان را خنثی میکردند، با حکمت تصمیمات مهمی میگرفتند و در مقابل توطئهها بیدار بودند. مهربانی ایشان به معنای پذیرش هر سخن یا خواستهای نبود، بلکه به معنای هدایت، راهنمایی و تلاش برای خیر حقیقی بشریت بود، حتی اگر مستلزم برخورد قاطع با ظلم و فریب بود. ایشان مهربانی را با تدبیر و دوراندیشی توأم میساختند. پس برای تمایز قائل شدن بین مهربانی و سادهلوحی، باید به چند نکته کلیدی توجه کنیم: ۱. حکمت و بصیرت در عمل: هر عمل مهربانانهای باید با تفکر عمیق و در نظر گرفتن پیامدهای بلندمدت و کوتاه مدت آن همراه باشد. از خود بپرسیم آیا این مهربانی به نفع واقعی و پایدار طرف مقابل است یا صرفاً او را به بیمسئولیتی، وابستگی یا سوءاستفاده عادت میدهد؟ آیا این مهربانی زمینه را برای سوءاستفاده فراهم خواهد کرد؟ ۲. عدم عجله و تحقیق و تبین: در موقعیتهایی که اطلاعات کافی نداریم، به خصوص در مسائل مهم، عجولانه عمل نکنیم. تحقیق و بررسی اولیه، پرسیدن سؤالات مناسب و تأمل در نیتها میتواند مانع از پشیمانیهای بعدی شود، به خصوص زمانی که پای اعتماد، منابع مالی، یا امنیت فردی و اجتماعی در میان است. ۳. رعایت مرزهای شخصی و حفظ سلامت نفس و منابع: مهربانی نباید به قیمت آسیب جدی به خود، خانواده یا منابع ضروری تمام شود. مراقبت از خود و منابع شخصی نیز بخشی از حکمت است و مسئولیت پذیری در قبال آنچه خداوند به ما امانت داده است. فرد سادهلوح ممکن است مرزهای خود را رعایت نکند و به خاطر مهربانی بیجا، خود را در معرض آسیب قرار دهد. ۴. شناخت انسانها و نیتها: اگرچه قرآن به مهربانی با همه توصیه میکند، اما واقعیت این است که همه انسانها یکسان نیستند. برخی مکار و فریبکارند، برخی نادان و بیتدبیر، و برخی صادق و نیازمند. شناخت اولیه از افراد و توجه به سوابق و رفتار آنها میتواند در تمایز مهربانی از سادهلوحی کمککننده باشد. این شناخت به معنای بدبینی نیست، بلکه به معنای احتیاط و درایت لازم در تعاملات اجتماعی است. ۵. هدفمداری و اثربخشی در مهربانی: مهربانی واقعی همیشه هدف والاتری دارد؛ رساندن خیر، رفع نیاز حقیقی، هدایت، یا ایجاد الفت و همبستگی. اگر مهربانی ما منجر به پیامدهای منفی، سوءاستفاده مکرر یا بیمسئولیتی طرف مقابل شود، باید در رویکردمان بازنگری کنیم و روشهای اثربخشتری بیابیم. در نهایت، میتوان گفت که مهربانیِ مبتنی بر تعالیم قرآن، مهربانیِ هوشمندانه، آگاهانه و با بصیرت است. این مهربانی، نه تنها به نفع دیگران است، بلکه حافظ کرامت و منافع خود فرد مهربان و جامعه نیز میباشد. تفاوت اصلی و تعیینکننده بین مهربانی و سادهلوحی، در وجود عنصر «خرد»، «بصیرت» و «حکمت» در کنار دلسوزی و شفقت است. مهربانی بدون بصیرت، گاهی اوقات به سادهلوحی و نهایتاً به ضرر میانجامد. اما مهربانی همراه با حکمت، فضیلتی است که هم به فرد آرامش میدهد و هم به جامعه سود میرساند و از سوءاستفادهگران پیشگیری میکند. خداوند ما را به سوی نیکوکاری با بصیرت دعوت میکند تا بتوانیم در مسیر خیر و صلاح گام برداریم.
او حکمت را به هر که بخواهد میدهد؛ و به هر که حکمت داده شود، خیر فراوانی داده شده است. و جز خردمندان پند نمیگیرند.
و اموال خود را که خداوند وسیله قوام زندگی شما قرار داده، به دست سفیهان ندهید؛ و از آن به آنها روزی دهید و بپوشانیدشان و با آنان سخنی شایسته بگویید.
ای کسانی که ایمان آوردهاید، اگر شخص فاسقی خبری برایتان آورد، تحقیق کنید، مبادا ناآگاهانه به گروهی آسیب برسانید و سپس از کرده خود پشیمان شوید.
روزی، تاجری نیکوکار در بازار نشسته بود و به هر کس که دست نیاز دراز میکرد، بی درنگ کمک میکرد. دبیری زیرک که او را میشناخت، نزد او آمد و گفت: "ای نیکمرد، بخشندگیات زبانزد است، اما آیا هر دستی که به سوی تو دراز میشود، شایسته یاری توست؟ چه بسا کسی که از فقر نالهاش بلند است، در خلوت خود، بیشتر از تو دارا باشد! و چه بسا آنکه با زرنگی تو را میفریبد، فرصت کار و تلاش را از خویش گرفته باشد. حکمت آن است که مهربانیات چون باران بر زمینی حاصلخیز ببارد، نه بر شورهزار که چیزی نرویاند." تاجر با تعجب پرسید: "پس چه کنم؟ چگونه فریب را از نیاز بازشناسم؟" دبیر گفت: "سعدی گفته است: 'سخن گرچه دلکش است و شیرین، گفتار نیک باید به جای خود.' مهربانی نیز چنین است. گاهی پرسیدن از حال و روز واقعی، گاهی راهنمایی به سوی کار و گاهی صبر برای شناخت، بهتر از بخشش بیجا است. زیرا مهربانی حقیقی، آن است که راه زندگی را هموار کند، نه آنکه بار بر دوش سستی نهد." تاجر از آن روز، در کنار بخشش، به بصیرت نیز روی آورد و دریافت که مهربانیِ آگاهانه، برکتش بیشتر است و آسودگیاش پایدارتر.