دوری از بدزبانی مستلزم خودآگاهی و بهبود کیفیت روابط اجتماعی است.
بدزبانی یکی از رفتارهای ناپسند است که در قرآن کریم به آن پرداخته شده است. در دنیای امروز که ارتباطات انسانی یکی از بنیانهای مهم زندگی اجتماعی است، بدزبانی میتواند اثرات جبراننابذیری بر روابط فردی و اجتماعی داشته باشد. خداوند در قرآن مجید بارها به این نکته مهم تأکید کرده است که انسانها باید از گفتار زشت و سخنان ناپسند دوری کنند. در سوره حجرات آیه 11، خداوند به مؤمنان میفرماید: "يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا يَسْخَرْ قَوْمٌ مِّن قَوْمٍ عَسَى أَنْ يَكُونُوا خَيْرًا مِّنْهُمْ..." بدین معنا که مؤمنان نباید یکدیگر را مورد سخره و تمسخر قرار دهند چرا که این عمل نشاندهنده ضعف شخصیتی و اخلاقی افراد است. این آیه نه تنها یک فرمان الهی است بلکه در عین حال یک درس مهم اخلاقی برای همه مؤمنان است. تمسخر و تحقیر دیگران، نه تنها نشاندهندهی تواضع و ضعف شخصیت فردی است، بلکه میتواند بر روابط اجتماعی تأثیر منفی بگذارد. به عبارت دیگر، بدزبانی میتواند به اقدامات خشونتآمیز و درگیریهای اجتماعی منجر شود. لذا باید سعی کنیم هرچه بیشتر از سخره کردن دیگران بپرهیزیم و به جایش از کلمات محبتآمیز استفاده کنیم. علاوه بر این، در سوره لقمان آیه 19 قرآن میفرماید: "وَ اقْصِدْ فِي مَشْيِكَ وَ اغْضُضْ مِن صَوْتِكَ إِنَّ أَنكَرَ الْأَصْوَاتِ لَصَوْتُ الْحَمِيرِ". این آیه به ما یادآوری میکند که چگونه باید در رفتار و گفتار خود متعادل باشیم. انسانی که در کلام خود تأمل میکند و به شیوه ای محترمانه سخن میگوید، به دیگران نشان میدهد که او انسانی با شخصیت و هویت خاص است. گفتار ما نباید همواره منجر به ایجاد تنش و ناخوشایندی گردد، بلکه باید در پی اظهار محبت و شفقت به یکدیگر باشیم. به ویژه در اجتماعات، بیان واژههای مثبت و مفید میتواند فضای اجتماعی را بهبود بخشد و در دلها آرامش و محبت بیافریند. در واقع، کلام ما میتواند به عنوان ابزاری برای پیوند عاطفی و اجتماعی عمل کند. کلمات مثبت و محبتآمیز نه تنها روابط را تقویت میکند، بلکه به افراد احساس بهتری نسبت به خود و دیگران میدهد. امام علی (ع) نیز در وصایای خود به فرزندانش بر حفظ زبان و عدم گفتار ناپسند تأکید ویژهای دارد. ایشان به خوبی میفهمیدند که زبان انسان میتواند به عنوان دوستی و یا دشمنی عمل کند. بنابراین، برای جلوگیری از بدزبانی، بایستی خودآگاهی را افزایش دهیم و کیفیت روابط اجتماعی خود را بهبود بخشیم. با مراقبت از زبانی که به کار میبریم، میتوانیم به نتیجههای مثبتتری در زندگی خود دست یابیم و به انسانهای بهتری تبدیل شویم. به عنوان یک مؤمن، باید آگاهانه در انتخاب کلمات خود دقت کنیم و سعی کنیم گفتار و رفتارهای مثبت را ترویج دهیم. این بدان معنا نیست که باید همیشه تسلیم شویم یا نظرات خود را مخفی کنیم، اما باید یاد بگیریم که حتی در زمانهای چالشبرانگیز نیز باید با کلمات نیکو با یکدیگر سخن بگوییم. در حقیقت، قدرت کلام میتواند مانند شمشیری تیز عمل کند که در صورت عدم کنترل میتواند به دیگران آسیب برساند. از این رو، برای بهبود کیفیت روابط اجتماعی و افزایش محبت و همدلی در میان مردم، ضروری است که خود را به آداب شنیداری و گفتاری آراسته کنیم. گفتار نیک و برنامهریزیشده میتواند به ما کمک کند تا در محیطهای مختلف، از جمعهای خانوادگی گرفته تا محیطهای کاری، با موفقیت بیشتری عمل کنیم. همچنین، ایجاد فرهنگ گفتار مثبت در جمعهای دوستانه، خانواده و محیط کار میتواند تأثیر عمیقتری بر روح و روان ما و جامعه بگذارد. ضرورت مسئله بدزبانی نه تنها در متون دینی و فرهنگی بلکه در علوم روانشناختی نیز مطرح است. تحقیقات نشان دادهاند که گفتار مثبت میتواند تأثیر مثبتی بر روی سلامت روان و عاطفی افراد داشته باشد. بنابراین، ایجاد آگاهی در این زمینه و تشویق به گفتار نیک میتواند گامی در جهت بهبود کیفیت زندگی فردی و اجتماعی باشد. به طور کلی، بدزبانی یک موضوع انسانی و اخلاقی است که باید به آن توجه ویژهای داشته باشیم. از آنجا که کلمه میتواند سرنوشت انسانها را تغییر دهد، بیتوجهی به این موضوع میتواند عواقب منفی برای روابط انسانی و ساختار اجتماعی به همراه داشته باشد. بنابراین، با یادآوری آیات قرآن و تأکیدات بزرگان دین، باید ترکیبی از خودآگاهی، ادب و احترام را در فرهنگ خود گنجانده و بدزبانی را به عنوان یک رفتار ناپسند و غیرقابل قبول تلقی کنیم.
ای کسانی که ایمان آوردهاید، گروهی از شما نباید از گروهی دیگر سخره بگیرند؛ شاید آنها بهتر از اینها باشند...
و در راه رفتن خود اعتدال داشته باش و صدایت را پایین بیاور؛ زیرا بدترین صداها صدای الاغهاست.
روزی روزگاری در یک دهکده، مردی به نام حسن بود که زبان تیزی داشت. او همیشه از بدزبانی استفاده میکرد و افراد زیادی را آزردهخاطر میکرد. یک روز، حسن به دیدن عالم دهکده رفت. عالم به او گفت: "حسن، زبان تو چون تیغی است که میتواند دیگران را زخمی کند. چرا در پی ایجاد محبت و دوستی در بین مردم نیستی؟" حسن به تأمل رفت و تصمیم گرفت که از بدزبانی دوری کند و در عوض کلام نیکو و محبتآمیز به کار ببرد. چندی نگذشت که او شاهد تغییرات مثبتی در ارتباطات خود با دیگران شد و به محبوبیت بیشتری دست یافت.