کمک به دیگران باید با احترام و مهربانی صورت گیرد تا به احساسات آنها خدشهای وارد نشود.
مقدمه کمک به دیگران یکی از اصول بنیادی و انسانی است که در نظام های اخلاقی مختلف از جمله دین اسلام به آن تأکید ویژهای شده است. انسان ها به عنوان موجوداتی اجتماعی، همواره نیازمند ارتباط و تعامل با یکدیگر هستند. رفتارهای نیکو و انجام اعمال خیر به انسان کمک میکند تا به جامعهای پویا و سالم منجر شود. قرآن کریم، کتاب مقدس مسلمانان، در این زمینه آموزههای عمیقی دارد که همگان را به سیری در راستای نیکی و محبت نسبت به یکدیگر فرا میخواند. در این مقاله به بررسی اهمیت کمک به دیگران، تأثیر آن بر روابط انسانی و نیز شیوههای مناسب برای انجام این کمکها خواهیم پرداخت. اهمیت کمک به دیگران کمک به دیگران یک رفتار انسانی است که میتوان آن را در حوزههای مختلف اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی مورد بررسی قرار داد. بسیاری از مشکلات اجتماعی ناشی از عدم توجه به نیازهای دیگران است. وقتی ما به دیگران کمک میکنیم، نه تنها در حال خدمت به آنان هستیم، بلکه برنامهریزی کرکے به تقویت روابط اجتماعی و ایجاد حس همبستگی نیز کمک میکنیم. آیات قرآن درباره کمک به دیگران قرآن کریم به روشنی بر ضرورت همکاری و کمک به یکدیگر در انجام نیکی ها تأکید دارد. یکی از آیات مهم در این زمینه، آیه 2 سوره مائده است: "و تعاونوا علی البر و التقوی". این آیه به ما میآموزد که باید یکدیگر را در انجام امور نیک یاری کنیم و از گناهان دوری کنیم. در واقع، کمک به دیگران تنها محدود به اعمال مادی نمیشود، بلکه باید در زمینههای عاطفی و معنوی نیز در نظر گرفته شود. سوره حشر، آیه 9 به ما درس محبت و همدلی را میدهد و میگوید: "و کسانی که قبل از آنها در شهرها (همچون مدینه) جا گرفتند، دوست دارند کسانی که به آنان مهاجرت کردند، در آنها مورد پذیرش قرار گیرند." این آیه نشان میدهد که پشتیبانی متقابل و همدلی اساس بقای یک جامعه سالم است. شیوههای مؤثر کمک به دیگران در حین کمک به دیگران، ایجاد یک ارتباط مثبت و احترامآمیز اهمیت ویژهای دارد. اگر میخواهیم به دوستی در درسش کمک کنیم، باید از روشهای مثبت و تشویقکننده استفاده کنیم. به جای انتقاد، پیشنهاد میشود که با سوالات مثبت، او را به سمت یادگیری هدایت کنیم. برای مثال، به جای گفتن "چرا این کار را نمیکنی؟" میتوانیم بپرسیم "آیا فکر میکنی اگر اینجا را مطالعه کنی، مفید خواهد بود؟" به این ترتیب، دوست ما احساس پذیرش و حمایت خواهد کرد و نه اینکه مورد انتقاد قرار گیرد. علاوه بر آن، فرهنگ گوش دادن فعال نیز باید درون خود تقویت کنیم. وقتی که کسی به ما صحبت میکند، باید به دقت به صحبتهای او گوش دهیم و احساسات و نیازهای او را درک کنیم. این اقدام باعث میشود که دیگران احساس کنند جوانب مختلف زندگیشان برای ما مهم است و این خود میتواند گامی مؤثر در ایجاد روابط سالم باشد. زبان بدن و رفتار غیرکلامی در ارتباطات انسانی، زبان بدن و رفتار غیرکلامی نقش بسزایی دارد. نحوه ایستادن، تن صدا، و حتی حالت چهره ما میتواند در انتقال پیام کمک کند. کلام نرم و بدور از انتقاد، به همراه مثالهای ملموس و طرز برخورد مناسب، به ما کمک میکند تا بدون آنکه کسی را برنجانیم، دست یاری خود را به دیگران دراز کنیم. اینگونه رفتارها در واقع یک نوع ابراز محبت و احترام به دیگران هستند و میتوانند روابط را بهبود بخشند. حمایت از اقشار آسیبپذیر کمک به دیگران به ویژه در مورد اقشار آسیبپذیر جامعه، از اهمیت بالایی برخوردار است. ما باید بدانیم که بسیاری از افراد و خانوادهها به دلیل مشکلات اقتصادی، عاطفی یا اجتماعی نیاز به حمایت دارند. یاری رساندن به این افراد نه تنها کمکی به آنان است بلکه به ما نیز احساس رضایت و قناعتی عمیق میدهد. میتوانیم با شرکت در پروژههای خیریه، اهدای کمکهای مالی و غیرمالی، و همچنین با مشارکت در برنامههای اجتماعی به این افراد کمک کنیم. خلاصه کمک به دیگران یکی از اصول انسانی و اخلاقی است که در قرآن کریم و آموزههای دینی ما به عنوان یک رفتار مستحب مورد تأکید قرار گرفته است. این امر به تقویت روابط اجتماعی، ایجاد همبستگی و برخوداری از جامعهای سالم و متعادل میانجامد. با ایجاد ارتباطات مثبت و احترامآمیز، گوش دادن فعال و رفتارهای مناسب، میتوانیم به دیگران کمک کنیم و در راستای بهبود کیفیت زندگی آنها گامی مؤثر برداریم. در نهایت، باید به یاد داشته باشیم که کمک به دیگران نه تنها به نفع آنها است، بلکه به رشد شخصیت و معنوی ما نیز کمک میکند.
و به یکدیگر در کارهای نیک و پرهیز از گناه کمک کنید و به یکدیگر در گناه و تعدی کمک نکنید و از خدا بترسید که خدا شدید العقاب است.
و کسانی که قبل از آنها در شهرها (همچون مدینه) جا گرفتند، دوست دارند که کسانی که به آنها مهاجرت کردند، در آنها مورد پذیرش قرار گیرند و در دلهایشان احتیاج به چیزی که به آنها داده شده است، نخواهند یافت و خود را به دیگران ترجیح میدهند، هرچند خودشان در تنگدستی باشند و هر کس از بخیل بودن نفسش محفوظ بماند، پس آنها هستند رستگاران.
روزی روزگاری در یک روستا، مردی مهربان به نام حسن وجود داشت. او همیشه سعی میکرد به دیگران کمک کند، ولی یکی از همسایگانش به نام علی از کمکهای او خجالت میکشید. حسن تصمیم گرفت که به آرامی و با احترام به علی نزدیک شود و از او بپرسد چه طوری میتواند به او کمک کند. علی ابتدا hesitated, اما وقتی حسن به او توضیح داد که این کمک به معنای انتقاد از او نیست، در قلبش آرام شد و از کفشهای حسن سپاسگزاری کرد. نتیجه این رفتار نه تنها دوستی جدیدی بین آنها ایجاد کرد، بلکه علی نیز با اعتماد به نفس بیشتری به زندگیاش ادامه داد.