برای نجات از خودخواهی، باید به یاد خدا باشیم و به دیگران محبت کنیم.
خودخواهی به عنوان یکی از ویژگیهای منفی انسانها در قرآن کریم به طور واضحی بیان شده و به دوری از آن تأکید شده است. این صفت ناپسند نه تنها تأثیرات منفی بر روی زندگی فردی افراد دارد، بلکه بر روی روابط اجتماعی و اجتماعی نیز تأثیر بهسزایی میگذارد. زندگی در جامعهای که خودخواهی در آن حاکم باشد، مسلماً پر از جدایی، کینه و تنش خواهد بود. این مقاله به بررسی مفهوم خودخواهی در قرآن، پیامدهای آن و راهکارهایی برای مقابله با آن میپردازد. در سوره انفال آیه 28، خداوند میفرماید: "ای کسانی که ایمان آوردهاید، داراییهای شما و فرزندانتان نباید شما را از یاد خدا باز دارد و هر کس چنین کند، آنها از زیانکارانند." این آیه به وضوح نشان میدهد که انسان نباید به مال و فرزندان خود وابسته شود و باید در هر شرایطی یاد خدا را فراموش نکند. وابستگی به مال و دنیای مادی به تدریج فرد را به ورطه خودخواهی میکشاند. انسان باید از انحصار طلبی و خودپرستی دوری کند و به یاد خداوند متعال باشد. آیات الهی به ما یادآوری میکند که در دنیای فانی، تمام داراییها و تعلقات مادی زودگذر است و در نهایت آنچه که باقی میماند، عمل نیکو و یاد خداست. خودخواهی به معنای اولویت دادن به خواستهها و نیازهای خود بر دیگران و عدم توجه به نیازها و مشکلات دیگران است. این ویژگی منفی میتواند به یک زندگی تنها و حرکت به سوی انزوا منجر شود. احساس سرخوردگی و عدم رضایت از زندگی در افرادی که گرفتار خودخواهی هستند، فراوان است. آنها ممکن است به طور مداوم در جستجوی رضایت و خوشحالی باشند، اما نمیتوانند آن را بیابند زیرا روابط خود را با دیگران خراب کردهاند. برای رهایی از این مشکل، اولین و مهمترین گام این است که فرد از خودپرستی به سمت نوعدوستی حرکت کند. محبت به دیگران و انجام اعمال خیر نه تنها باعث رشد اجتماعی میشود، بلکه روح فرد را نیز شاداب میسازد. در سوره آلعمران آیه 92 آمده است که "هرگز به نیکی نخواهید رسید مگر اینکه آنچه را که دوست میدارید، انفاق کنید." این آیه به ما میآموزد که یکی از راههای مبارزه با خودخواهی، بخشش و دستگیری از دیگران است. با کمک به دیگران و انجام نیکی، احساس خوشحالی و رضایت شخصی نیز در فرد تقویت میشود. عمل انفاق یکی از مهمترین راههای تقابل با خودخواهی است. انفاق به معنای صرف کردن دارایی و منابع برای کمک به دیگران است. این عمل نه تنها به دیگران کمک میکند، بلکه باعث کاهش خودخواهی و ایجاد احساس همبستگی و همدلی در جامعه میشود. همچنین، با انفاق میتوان روح انسان را تقویت و به او احساس نزدیکی بیشتر به خداوند بخشید. در فرایند نجات از خودخواهی، دعای مداوم به درگاه خداوند و طلب کمک در راستای ترک این صفت منفی بسیار مؤثر است. دعا در واقع خواستن از خداست و به ما یادآوری میکند که به خودی خود نمیتوانیم به تمامی مشکلات و چالشهای زندگی غلبه کنیم. از خداوند درخواست نیکی و رشد در روابط انسانی میتواند به ما کمک کرده و ما را در مسیر درست راهنمایی کند. علاوه بر دعا و انفاق، دعوت از دیگران به خیر و انجام کارهای جمعی نیز از دیگر روشهاست که به کاهش خودخواهی کمک میکند. کارهای جمعی مانند فعالیتهای اجتماعی، برگزاری کارگاههای آموزشی، یا حتی انجام پروژههای خیریه، علاوه بر ایجاد فضای همبستگی، باعث میشود که افراد بیشتر با نیازهای یکدیگر آشنا شوند و احساس مسئولیت اجتماعی بیشتری کنند. در واقع، با توجه به نیازهای دیگران، انسان جایی برای خودخواهی نخواهد داشت. خودخواهی نه تنها مشکل فردی است، بلکه یکی از چالشهای جهانی نیز به حساب میآید. در دنیای امروز شاهد هستیم که بسیاری از مشکلات اجتماعی به دلیل خودخواهی و درک نادرست از نیازهای دیگران به وجود آمده است. در حقیقت، بیملاحظهگی نسبت به دیگران نه تنها به روابط انسانی آسیب میزند، بلکه میتواند تبعات منفی بر روی تمام جامعه داشته باشد. از این رو، هر فرد باید به عنوان عضوی از یک جامعه نسبت به وظایف اجتماعی و انسانی خود آگاه باشد و در راستای کاهش خودخواهی گام بردارد. نتیجهگیری: در نهایت میتوان گفت که خودخواهی یکی از خصایص ناپسند انسانی است که نه تنها فرد را از یاد خدا باز میدارد، بلکه روابط انسانی و اجتماعی را نیز تحت تأثیر منفی قرار میدهد. مبارزه با این صفت ناپسند نیازمند آگاهی، اراده و عمل است. محبت به دیگران، انفاق، دعا و دعوت به خیر همگی ابزارهایی هستند که میتوانند ما را در مواجهه با خودخواهی یاری دهند. برقراری ارتباط موثر با دیگران و ایجاد فضاهای اجتماعی کمکی به کاهش خودخواهی و تقویت نوعدوستی در جامعه خواهد کرد.
ای کسانی که ایمان آوردهاید، داراییهای شما و فرزندانتان نباید شما را از یاد خدا باز دارد و هر کس چنین کند، آنها از زیانکارانند.
هرگز به نیکی نخواهید رسید مگر اینکه آنچه را که دوست میدارید، انفاق کنید.
روزی مردی به نام حسن، با خودخواهی خود مشکل داشت. او همیشه فقط به فکر منافع شخصیاش بود و به دیگران کمکی نمیکرد. یک روز به توصیه یکی از دوستانش تصمیم گرفت که هر هفته مقدار کوچکی از درآمدش را به نیازمندان کمک کند. حسن پس از مدتی متوجه شد که با این کار احساس شادابی و آرامش بیشتری پیدا کرده و ارتباط بهتری با دیگران برقرار کرده است. او فهمید که خواهش های نفسانیاش با محبت به دیگران بهبود مییابند.