گناه، عملی است از نافرمانی دستورات الهی که ماهیتی عینی و مشخص دارد. در مقابل، شرم یک حس و حالت عاطفی است که میتواند به عنوان حیا (فضیلت بازدارنده از گناه) یا ندامت (پشیمانی پس از گناه و انگیزهای برای توبه) ظاهر شود.
برای تفکیک گناه از شرم، باید به تعاریف و ماهیت هر یک از منظر تعالیم قرآنی و اسلامی عمیقتر بنگریم. گناه، در جوهره خود، عملی است از روی نافرمانی و سرپیچی از دستورات و حدود الهی که خداوند متعال در قرآن کریم و از طریق پیامبرانش بیان فرموده است. گناه یک مفهوم عینی و مشخص است؛ خواه این گناه آشکار باشد (مانند دزدی، قتل، زنا) یا پنهان (مانند حسادت، کبر، غیبت). قرآن کریم به وضوح به اعمالی اشاره میکند که از مصادیق گناه شمرده میشوند و برای آنها پیامدهای دنیوی و اخروی تعیین کرده است. این اعمال، مرزهای تعیینشده توسط خداوند را زیر پا میگذارند و به نوعی تعرض به حق الله یا حق الناس محسوب میشوند. به عنوان مثال، آیات متعددی به نهی از شرک، ربا، ظلم، دروغ و فحشا میپردازند که همگی گناه محسوب میشوند. خداوند در قرآن، راه توبه و بازگشت از گناه را همواره گشوده است و بر بخشندگی و مهربانی خود تأکید میکند، به شرط آنکه انسان با پشیمانی حقیقی و عزم بر عدم تکرار، به سوی او بازگردد. این نشان میدهد که گناه، فعلی ارادی و قابل جبران از طریق توبه است و ماهیت آن خارج از اراده و احساس فرد قرار دارد؛ یعنی صرفنظر از اینکه فردی احساس شرم کند یا نه، عملی که مخالف با فرمان الهی باشد، گناه است. در مقابل، «شرم» یک حس و حالت عاطفی است. این احساس میتواند دو وجه متفاوت و مهم داشته باشد که تفکیک آنها ضروری است: یکی «حیا» (Modesty/Bashfulness) که یک فضیلت اخلاقی و حالتی پسندیده است، و دیگری «ندامت» یا «عذاب وجدان» (Remorse/Guilt) که پس از ارتکاب عملی نادرست پدیدار میشود. حیا، نیرویی درونی است که انسان را از ارتکاب افعال قبیح و خلاف شرع باز میدارد. این نوع شرم، پیشگیرنده است و عاملی برای حفظ عفت، پاکدامنی، و رعایت حقوق دیگران. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمودهاند: «الحیاء شعبة من الإیمان» (حیا بخشی از ایمان است). این حدیث نشان میدهد که حیا یک ویژگی ایمانی و ارزشمند است که فرد را به سوی خیر و نیکی سوق میدهد و از ارتکاب گناهان باز میدارد. کسی که دارای حیا است، به دلیل احساس درونی خویش از انجام کارهایی که در شأن یک انسان مؤمن نیست، پرهیز میکند و حتی قبل از ارتکاب، در خود شرمی احساس میکند که او را از آن عمل منع میکند. این حیا در قرآن نیز به صورت غیرمستقیم و در قالب توصیه به عفت و پوشش مناسب و کنترل نگاه (مانند آیات سوره نور) مورد تأیید قرار گرفته است. حیا یک مکانیسم دفاعی اخلاقی است که مرزهای معنوی انسان را حفظ میکند و فرد را از ورود به وادی گناه بازمیدارد. اما وجه دوم شرم، یعنی ندامت و عذاب وجدان، احساسی است که *پس از* ارتکاب گناه در وجود انسان پدید میآید. این نوع شرم، نشانه زنده بودن وجدان و بیداری قلب است. هنگامی که انسان گناهی مرتکب میشود و پس از آن، احساس پشیمانی، خجالت و عذاب وجدان میکند، این حس میتواند او را به سوی توبه و طلب مغفرت سوق دهد. در واقع، این شرم یک فرصت برای بازگشت به راه درست و جبران خطاهاست. قرآن کریم به کرات به اهمیت توبه و بازگشت به سوی خداوند تأکید میکند و این ندامت درونی، اولین قدم در مسیر توبه است. برای مثال، داستان آدم و حوا در قرآن (سوره اعراف، آیه ۲۳) نشاندهنده همین ندامت پس از خطا و درخواست بخشش از خداوند است که منجر به توبه و بازگشت آنها شد. بنابراین، تفاوت اصلی در این است که گناه یک *فعل* یا *ترک فعل* است که از سوی خداوند منع شده، در حالی که شرم یک *احساس* است. گناه عینی و شرم ذهنی است. یک نفر ممکن است گناهی انجام دهد و هیچگونه شرمی از آن نداشته باشد (مانند کسانی که قلبهایشان سخت شده است)، و این به معنای عدم گناه بودن آن عمل نیست. بالعکس، ممکن است فردی از چیزی شرمگین شود که از نظر شرعی گناه محسوب نمیشود، مانند شرم از فقر یا نقص جسمانی که اساساً ربطی به نافرمانی الهی ندارد. اسلام گناه را یک بیماری روحی میداند که نیازمند درمان (توبه) است، در حالی که حیا را یک فضیلت و ندامت را یک زنگ خطر و تلنگر برای بازگشت به فطرت پاک میشمارد. درک این تمایز حیاتی است زیرا به ما کمک میکند مسئولیت اعمالمان را بپذیریم (گناه) و همزمان، سلامت روحی و اخلاقی خود را از طریق فضیلت حیا حفظ کنیم و از طریق ندامت پس از گناه، مسیر توبه و اصلاح را بپیماییم. این تفکیک به ما قدرت میدهد تا اعمالمان را با معیار الهی بسنجیم و احساساتمان را نیز در راستای هدایت الهی تنظیم نماییم تا به سعادت دنیا و آخرت دست یابیم.
بگو: «ای بندگان من که بر خود ستم کردهاید، از رحمت خدا ناامید نشوید. به یقین، خداوند همه گناهان را میآمرزد؛ زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است.»
پس یکی از آن دو [دختر]، با شرم و حیا [و طمأنینه] به سوی او آمد و گفت: «پدرم تو را دعوت میکند تا پاداش آنچه برای ما [گوسفندان را] آب دادی، به تو بدهد.» چون [موسی] نزد او آمد و سرگذشت خود را بازگفت، [شعیب] گفت: «نترس، از گروه ستمکاران نجات یافتی.»
ای کسانی که ایمان آوردهاید، از بسیاری از گمانها بپرهیزید؛ زیرا بعضی از گمانها گناه است؛ و در کارهای پنهانی یکدیگر تجسس نکنید؛ و بعضی از شما غیبت بعضی دیگر را نکند. آیا هیچ یک از شما دوست دارد که گوشت برادر مرده خود را بخورد؟ پس آن را ناخوش میدارید! و از خدا بترسید. قطعاً خداوند بسیار توبهپذیر و مهربان است.
روزی مردی ثروتمند نزد استاد سخن، سعدی، آمد و با حالتی آشفته پرسید: «ای حکیم، من گناهی پنهانی مرتکب شدهام که هیچکس جز خداوند از آن با خبر نیست. با این حال، شرمی در دلم افتاده که آسایش را از من ربوده است. آیا این شرم همان گناه است؟» سعدی لبخندی زد و گفت: «ای دوست، گناه همچون خاری است که در پای کسی فرورود، و آن خار در درون پای توست، عملی است که با حکم حق ناسازگار است و این کار را انجام دادی. اما شرم تو، همچون دردی است که پس از فرورفتن خار حس میکنی، دردی که تو را به سوی بیرون کشیدن خار و درمان زخم میخواند. اگر آن خار را نادیده میگرفتی و درد نمیکشیدی، آنگاه بود که باید نگران میبودی، چرا که نشانهای از سلامت دلت نمانده بود. این شرم، ندایی از درون است که تو را به سوی توبه و پاکی فرامیخواند. از این شرم نترس، بلکه از آن گناه توبه کن و این حس را نردبان عروج خود ساز.» مرد ثروتمند با شنیدن این سخنان آرامش یافت و تصمیم گرفت از گناه خود توبه کند و دلش را با پاکی و حیا زینت بخشد.