حفظ تقوا در شغل یعنی رعایت صداقت، امانتداری، عدالت، و تلاش برای بهترین کیفیت در کار، همراه با یاد خدا و کسب روزی حلال. این اصول کار را به عبادت تبدیل میکنند و برکت میآورند.
حفظ تقوا در محیط کار، به معنای آگاهی و بیداری همیشگی نسبت به حضور خداوند متعال و رعایت حدود الهی در تمامی جنبههای شغلی است. این مفهوم فراتر از صرفاً اجتناب از گناهان بزرگ است؛ بلکه شامل صداقت، امانتداری، عدالت، دلسوزی، و تلاش برای انجام کار با بهترین کیفیت ممکن میشود. قرآن کریم به طور مستقیم به واژه «تقوا در شغل» اشاره نکرده است، اما اصول کلیای را بیان میدارد که اگر در محیط کار پیاده شوند، به منزله تقوا در آن حوزه خواهند بود. این اصول، راهنمایی جامع برای یک مسلمان فراهم میآورد تا بتواند زندگی حرفهای خود را به یک عبادت و وسیلهای برای قرب الهی تبدیل کند. اولین و اساسیترین اصل، «صداقت و راستگویی» است. قرآن کریم به شدت بر لزوم رعایت صداقت در گفتار و کردار تأکید دارد. در محیط کار، این به معنای عدم دروغگویی، عدم پنهانکاری، و عدم فریب در معاملات، گزارشها، و تعاملات با همکاران و مشتریان است. حتی اگر صداقت به ظاهر به ضرر کوتاهمدت ما باشد، در بلندمدت خیر و برکت به ارمغان میآورد و موجب جلب اعتماد دیگران و رضایت خداوند میشود. خداوند متعال در آیات متعددی بر وفای به عهد و پیمان تأکید ورزیده است که این شامل تعهدات شغلی نیز میشود. وقتی ما قراردادی را میپذیریم، موظفیم به آن عمل کنیم. دومین اصل، «امانتداری و وفای به عهد» است. شغل و مسئولیتهایی که به ما سپرده میشود، در واقع امانتی از سوی کارفرما یا جامعه است که باید به بهترین شکل ممکن از آن محافظت کرده و آن را به نحو احسن انجام دهیم. این شامل حفظ اسرار کاری، استفاده صحیح از اموال و امکانات شرکت، و صرف وقت و انرژی در راه انجام وظایف محوله است. پیامبر اکرم (ص) فرمودهاند: «کسی که امانت ندارد، ایمان ندارد.» این حدیث اهمیت امانتداری را در تمام شئون زندگی، از جمله شغل، نشان میدهد. قرآن کریم نیز بر ادای امانات تأکید فراوان دارد و میفرماید: «همانا خداوند به شما فرمان میدهد که امانتها را به صاحبانشان بازگردانید.» (نساء، ۵۸). سومین اصل، «عدالت و انصاف» است. در تعامل با همکاران، زیردستان، مافوقها، مشتریان و ارباب رجوع، باید عدالت را رعایت کرد. این به معنای عدم تبعیض، عدم سوءاستفاده از موقعیت، و رفتار منصفانه با همه افراد است. دادن حق کارگر، پرداخت دستمزد به موقع، ارزیابی منصفانه عملکرد، و ارائه خدمات عادلانه به مشتریان، همگی از مصادیق عدالت در محیط کار هستند. قرآن کریم میفرماید: «ای کسانی که ایمان آوردهاید، برای خدا قیام کنید و به عدل گواهی دهید و نباید دشمنی گروهی شما را به بیعدالتی وادارد؛ عدالت ورزید که آن به تقوا نزدیکتر است.» (مائده، ۸). چهارمین اصل، «تلاش برای کمال و احسان در کار» است. یک مسلمان متقی، کاری را که به او سپرده میشود، نه تنها به صورت حداقل و رفع تکلیف انجام نمیدهد، بلکه با نهایت دقت، ابتکار و انگیزه برای رسیدن به بهترین کیفیت تلاش میکند. این همان مفهوم «احسان» است که در قرآن بارها به آن اشاره شده است. احسان در کار یعنی کاری را به گونهای انجام دهیم که گویی خداوند ناظر بر عمل ماست. این رویکرد نه تنها به پیشرفت حرفهای کمک میکند، بلکه باعث افزایش رزق و برکت و کسب رضایت الهی نیز میشود. پنجمین اصل، «تأمین روزی حلال و دوری از کسب حرام» است. یکی از مهمترین ابعاد تقوا در شغل، اطمینان از حلال بودن درآمد و مشروعیت فعالیت کاری است. قرآن کریم به شدت از کسب مال از طریق ربا، رشوه، غش، کلاهبرداری و هرگونه معاملات نامشروع نهی کرده است. مؤمن باید نسبت به منبع درآمد خود حساس باشد و از هرگونه شائبه حرام دوری کند. این امر نه تنها بر سلامت مالی فرد تأثیر میگذارد، بلکه بر برکت زندگی و تربیت فرزندان نیز مؤثر است. آیه ۱۸۸ سوره بقره به صراحت از باطل خوردن اموال مردم نهی میکند. ششمین اصل، «رعایت حقوق دیگران» است. تقوا در کار ایجاب میکند که حقوق تمامی ذینفعان، از جمله کارفرما، همکاران، مشتریان، و حتی رقبا، رعایت شود. این شامل حفظ اسرار تجاری، عدم تخریب وجهه رقبا، و عدم ایجاد مزاحمت برای دیگران است. همچنین، رعایت قوانین و مقررات کاری و اجتماعی، جزئی از حقوق عمومی است که یک فرد متقی باید به آن پایبند باشد. هفتمین اصل، «پرهیز از غفلت و یاد خداوند در حین کار» است. محیط کار، به رغم دغدغهها و فشارهایش، نباید انسان را از یاد خدا غافل کند. اقامه نماز در اول وقت، تلاوت آیاتی از قرآن در فرصتهای مناسب، و ذکر و یاد خدا در دل، به انسان کمک میکند تا در میان مشغلههای دنیوی، ارتباط خود را با خالق حفظ کند. قرآن کریم مردانی را ستایش میکند که تجارت و کسب، آنها را از یاد خدا غافل نمیکند. (نور، ۳۷). این نشان میدهد که تقوا نه تنها در عبادتگاه، بلکه در بازار و محل کار نیز باید جاری باشد. در نهایت، حفظ تقوا در محیط کار، نه تنها به موفقیت و آرامش روحی فرد میانجامد، بلکه جامعه و محیط کسب و کار را نیز از فساد و تباهی مصون میدارد و برکت را در زندگی دنیوی و اخروی جاری میسازد.
همانا خداوند به شما فرمان میدهد که امانتها را به صاحبانشان بازگردانید و هرگاه میان مردم داوری کردید، به عدالت داوری کنید. قطعاً خداوند چه نیکو شما را پند میدهد! همانا خداوند همواره شنوا و بیناست.
وای بر کمفروشان!
همانان که چون از مردم پیمانه گیرند، تمام و کامل میگیرند،
و چون برایشان پیمانه کنند یا وزن کنند، کم میدهند.
مردانی که تجارت و داد و ستد آنان را از یاد خدا و برپاداشتن نماز و دادن زکات غافل نمیکند. از روزی میترسند که در آن دلها و چشمها دگرگون میشود.
و اموال یکدیگر را در میان خود به باطل نخورید، و آن را به سوی حاکمان (به عنوان رشوه) سرازیر نکنید تا بخشی از اموال مردم را با گناه بخورید، در حالی که میدانید.
در روزگاران کهن، در شهر شیراز، تاجری بود نامش «امین». امین در هر معاملهای، نه فقط به سود خود میاندیشید، بلکه رضایت خدا و خلق خدا را نیز در نظر میگرفت. گاهی پیش میآمد که مشتریای نادان، جنسی را به بهایی بیش از ارزش واقعی میخواست، اما امین به او هشدار میداد و قیمت منصفانه را میگفت، حتی اگر این کار به ظاهر سود کمتری برایش داشت. دوستانش او را نکوهش میکردند که چرا از فرصتها استفاده نمیکند. امین لبخندی میزد و میگفت: «سودی که از غفلت و نادانی مردم حاصل شود، دیر یا زود برکتش میرود. اما صداقت، مانند ریشهای است که هرچه عمیقتر باشد، درختش پربارتر و پایدارتر خواهد بود.» سالها گذشت و امین نه تنها ثروتمند شد، بلکه نام نیکش در سراسر بازار پیچید. هر که او را میشناخت، با اطمینان کامل با او معامله میکرد، زیرا میدانست که امانتداری و تقوای او، گواه راستین هر کارش است. اینگونه بود که امین، تقوا را نه فقط در محراب، بلکه در دل بازار و هر معاملهاش حفظ کرد و دنیا و آخرت را از آنِ خود ساخت.