قرآن کریم ویژگیهای اهل جهنم را شامل کفر، تکبر، دروغگویی، ظلم، نفاق و ترک واجبات دینی میداند. این صفات نشاندهنده انحراف از مسیر حق و بیتوجهی به آیات الهی هستند.
قرآن کریم، کتاب هدایت الهی، با وضوح و صراحت تمام، نه تنها مسیر رستگاری و بهشت را نشان میدهد، بلکه با هشدارهای پی در پی، ویژگیها و اعمالی را که منجر به دوزخ و عذاب الهی میشوند، تبیین میکند. این توصیفات به منظور بیدار ساختن انسان و راهنمایی او به سوی سعادت ابدی است، تا هر کس با آگاهی از سرنوشت افکار و اعمال خود، مسیر صحیح را برگزیند و از هلاکت دور شود. اهل جهنم در قرآن کریم با ویژگیهای متنوعی معرفی شدهاند که هم جنبه اعتقادی دارند و هم عملی، و نشاندهنده انحرافات اساسی از راه حق هستند. یکی از بارزترین ویژگیهای اهل جهنم، «کفر» و «شرک» است. این افراد کسانی هستند که به خداوند متعال و پیامبرانش ایمان نمیآورند و حقایق آشکار الهی را انکار میکنند. کفر تنها به معنای عدم باور نیست، بلکه شامل انکار آگاهانه و سرسختانه حق، با وجود شناخت آن نیز میشود. برخی از کافران، آیات و نشانههای خداوند را که در آفاق و انفس گسترده است، نادیده میگیرند و حتی به مسخره میگیرند. شرک نیز به معنای قرار دادن شریک برای خداوند در الوهیت، ربوبیت یا عبودیت است؛ خواه این شریک بتها باشند، یا اشخاص، یا حتی خواستههای نفسانی که بر فرمان خدا مقدم داشته میشوند. قرآن کریم در آیات متعددی تأکید میکند که شرک، گناهی نابخشودنی است که عذاب ابدی را به دنبال دارد، مگر آنکه فرد پیش از مرگ توبه کند. این انحرافات اعتقادی، ریشه بسیاری از انحرافات اخلاقی و عملی بعدی نیز محسوب میشوند، چرا که وقتی مبدأ و معاد به درستی درک نشود، معیارهای اخلاقی نیز دچار آشفتگی میشوند. ویژگی دیگر، «تکبر» و «استکبار» است. متکبران کسانی هستند که خود را بزرگ میپندارند و از پذیرش حق سر باز میزنند، حتی اگر حق برایشان روشن شود. آنان از پیروی از پیامبران الهی و اوامر پروردگار خویش امتناع میورزند، زیرا غرورشان اجازه نمیدهد در برابر حقیقت خضوع کنند. تکبر نه تنها مانع از ایمان میشود، بلکه سبب ظلم و ستم به دیگران نیز میگردد. فرعون نمونه بارز مستکبران در قرآن است که به دلیل تکبرش، از ایمان آوردن به موسی (ع) سر باز زد و سرانجام به هلاکت رسید. این افراد حتی در برابر نشانههای آشکار قدرت الهی نیز کر و کور باقی میمانند و به جای تأمل و تسلیم، به ستیز و انکار میپردازند. تکبر، قلبی را میآفریند که آماده پذیرش هدایت نیست و در نتیجه، به گمراهی و شقاوت میانجامد. «دروغگویی» و «تکذیب آیات الهی» از دیگر خصائص اهل جهنم است. آنان کسانی هستند که سخن حق را دروغ میپندارند و آیات خدا را انکار میکنند. این تکذیب میتواند شامل تکذیب پیامبران، کتب آسمانی، روز قیامت، و یا حتی حقیقت توحید باشد. دروغگویی، نه تنها در گفتار بلکه در نیت و عمل نیز خود را نشان میدهد و منجر به فساد در زمین میشود. قرآن به شدت دروغگویان و تکذیبکنندگان را مورد سرزنش قرار میدهد و سرنوشت محتوم آنان را دوزخ میداند. این افراد، حتی زمانی که فرصت توبه و بازگشت برایشان فراهم است، بر دروغ و تکذیب خود پافشاری میکنند، و این اصرار بر باطل، راه نجات را بر خود میبندد. این ویژگی، به ویژه در مورد کسانی که با علم و آگاهی به حقیقت، آن را انکار میکنند، بسیار وخیمتر است. «ظلم» و «ستمگری» نیز از اعمالی است که قرآن کریم به شدت از آن نهی کرده و عاملان آن را از اهل جهنم میداند. ظلم میتواند شامل ظلم به خویشتن (با ارتکاب گناهان و شرک)، ظلم به دیگران (با تجاوز به حقوق آنان، غصب اموال، آزار و اذیت)، و ظلم به خداوند (با نافرمانی و کفر) باشد. ظالمان کسانی هستند که حدود الهی را زیر پا میگذارند و به جای عدالت و احسان، به فساد و تباهی میپردازند. قرآن کریم مکرراً بر این نکته تأکید میکند که خداوند ظالمین را دوست ندارد و آنان را به سزای اعمالشان میرساند. این ظلم، دربرگیرنده تمامی اشکال بیعدالتی اجتماعی، اقتصادی و سیاسی است که منجر به رنج و مشقت انسانها میشود و جامعه را به سوی انحطاط میکشاند. «نفاق» و «دورویی» نیز از ویژگیهای برجسته برخی از اهل جهنم، به ویژه درجات پایینتر آن، است. منافقان کسانی هستند که در ظاهر خود را مؤمن نشان میدهند، اما در باطن کافرند و به دنبال تضعیف دین و جامعه اسلامی هستند. آنان در ظاهر با مسلمانان همراهی میکنند، اما در خلوت به تمسخر دین میپردازند و با دشمنان همدست میشوند. قرآن کریم وعده داده است که منافقان در پایینترین درکات دوزخ قرار خواهند گرفت، زیرا خیانت و فریبکاری آنان، ضربهای کاریتر به جامعه اسلامی وارد میکند و اعتماد عمومی را از بین میبرد. نفاق، بیماریای است که قلب را بیمار میکند و انسان را از حقیقت دور میسازد. این افراد، همواره در شک و تردید زندگی میکنند و هرگز به آرامش واقعی نمیرسند. علاوه بر این، «عدم انجام واجبات دینی» مانند نماز نخواندن، زکات ندادن و «بیتوجهی به محرومان و یتیمان» نیز از اعمالی است که در قرآن به عنوان ویژگیهای دوزخیان ذکر شده است. در سوره مدثر، پس از پرسش از اهل دوزخ که چه چیزی آنان را به دوزخ کشانده، پاسخ میدهند: «ما از نمازگزاران نبودیم و به بینوایان غذا نمیدادیم و با اهل باطل هم صدا میشدیم و روز جزا را تکذیب میکردیم.» این آیه به وضوح نشان میدهد که ترک واجبات و بیتوجهی به حقوق فقرا و مساکین، و همراهی با افکار باطل، از عوامل اصلی ورود به جهنم است. این نشان میدهد که ایمان تنها یک باور قلبی نیست، بلکه باید در اعمال و رفتار انسان نیز نمود پیدا کند و حقوق الهی و حقوق مردم را شامل شود. همچنین، «دنیاطلبی افراطی» و «جمعآوری مال بدون توجه به حلال و حرام» و «آزار و اذیت مردم» نیز از ویژگیهای منفی است که در قرآن به آن اشاره شده است. کسانی که دنیا را هدف نهایی خود قرار میدهند و از یاد آخرت غافل میشوند، و با حرص و ولع به جمعآوری مال میپردازند و حقوق دیگران را ضایع میکنند، خود را در معرض عذاب الهی قرار میدهند. قرآن به وضوح هشدار میدهد که مال و فرزندان زینت زندگی دنیا هستند، اما اگر انسان را از یاد خدا غافل کنند، مایه هلاکت میشوند. این افراد در زندگی دنیوی خود به ظلم و تجاوز به حقوق دیگران میپردازند و فکر میکنند که با ثروت و قدرت خود میتوانند از حسابرسی الهی فرار کنند، غافل از اینکه روز جزایی در پیش است که هر کس به اندازه اعمالش پاداش یا کیفر میبیند. به طور خلاصه، اهل جهنم در قرآن کریم کسانی هستند که از ایمان به خدا و آیات او سر باز میزنند، تکبر میورزند، دروغ میگویند و حقایق را انکار میکنند، به خود و دیگران ستم میکنند، نفاق میورزند، از انجام وظایف دینی خود سرباز میزنند و به حقوق محرومان بیتوجهند، و غرق در دنیاپرستی و فساد میشوند. این ویژگیها نه تنها مسیر زندگی فرد را به تباهی میکشانند، بلکه تأثیرات منفی بر جامعه نیز میگذارند و نشاندهنده قلبی بیمار و روحی فاسد هستند که از رحمت الهی دور مانده است. درک این ویژگیها، تلنگری است برای همگان تا همواره در مسیر حق و عدالت گام بردارند و از مسیری که به دوزخ منتهی میشود، دوری گزینند.
و کسانی که کفر ورزیدند و آیات ما را تکذیب کردند، آنان اهل آتشاند و در آن جاودان خواهند بود.
و کسانی که آیات ما را تکذیب کردند و از آنها سرکشی نمودند، آنان اهل آتشاند و در آن جاودان خواهند بود.
چه چیزی شما را به دوزخ (سَقَر) کشانده است؟
میگویند: «ما از نمازگزاران نبودیم،
و بینوایان را طعام نمیدادیم،
و با اهل باطل (بیهودهگویان) همصدا میشدیم،
و روز جزا را تکذیب میکردیم،
به راستی، منافقان در پایینترین درجه از دوزخ قرار دارند و هرگز برای آنان یاوری نخواهی یافت.
آوردهاند که روزی مردی بسیار ثروتمند در شهر بلخ میزیست که نه به خداوند ایمان واقعی داشت و نه به بندگانش رحم میکرد. مالش را با حرص و ستم جمعآوری کرده بود و هرگز به یتیمان و بینوایان نگاه لطفی نمیانداخت. هرگاه کسی او را به راه راست دعوت میکرد یا از عدالت سخن میگفت، با تکبر رو بر میگرداند و میگفت: «من به عقل و تدبیر خود زندهام و نیازی به سخنان شما ندارم.» روزی کاروانش در بیابانی گرفتار طوفان شد و همه اموالش را از دست داد. مردی دانا که از حال او خبر یافته بود، به او گفت: «ای دوست، این همان است که در قرآن آمده؛ کسانی که کفر میورزند و تکبر میکنند و حق بینوایان را نادیده میگیرند، سرانجام به خواری و هلاکت میرسند، چه در این دنیا و چه در سرای دیگر. امیدوارم این سختی تو را به فکر وادارد که راه درست را برگزینی و از مسیر حق دور نشوی، زیرا خداوند همواره مهربان است و تا فرصت هست، توبه را میپذیرد و راه بازگشت باز است. پس از این پس، به جای تکبر، تواضع پیشه کن و به جای ظلم، عدالت.»