جذابیت ظاهری گناهان ناشی از فریب شیطان و تمایلات نفسانی انسانهاست. این جذابیتها میتواند باعث انحراف از مسیر درست شود.
مباحث اخلاقی و آموزههای دینی همواره در مقام تبیین و تشریح ارتباط انسان با خداوند و دنیای پیرامون او در جوامع انسانی بودهاند. از جمله منابع مهم در این زمینه، قرآن کریم است که در آیات مختلف به موضوع گناهان و جذابیتهای آنها پرداخته است. یکی از مهمترین نکات قرآنی پیرامون گناهان، این است که خداوند به وضوح به فراخوانیهای شیطان و فریبندگی گناهان اشاره کرده و به انسانها توصیه میکند که مراقب باشند تا در دام این جذابیتها نیفتند. در سوره اعراف، آیه 22، خداوند میفرماید: «فَزَيَّنَ لَهُمَا الشَّيْطَانُ مَا أُوحِيَ إِلَيْهِمَا». این آیه به شخصیت شیطان اشاره میکند که به عنوان دشمن قسم خورده انسان، همواره در صدد فریب آدم و حوا و سوق دادن آنها به سمت گناه بوده است. این حقیقت نشان میدهد که فضای اجتماعی و فرهنگی نیز میتواند تحت تأثیر وسوسههای شیطانی قرار گیرد. شیطان با زینت دادن به گناهان، آنها را در چهرهای زیبا و دلپذیر برای انسانها به نمایش میگذارد. این جذابیت ظاهری و فریبنده باعث میشود که افراد بیخبر از عواقب و نتایج نامطلوب، به سمت گناهان گام بردارند. یکی از دلایل جذابیت گناهان، تمایلات نفسانی و خواهشات دنیوی انسانهاست. در سوره آل عمران، آیه 14، خداوند بیان میکند: «زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ». این آیه به زیبایی تمایلات دنیوی اشاره میکند، نظیر عشق به زنان، فرزندان، طلا و نقره. این تمایلات با توجه به چگونگی ساختار اجتماعی و فردی انسان، میتوانند به شدت قوت بگیرند و افراد را به سمت رفتارهای نادرست و گناهان سوق دهند. در حقیقت، هر یک از این جذابیتها، نه تنها در عرضه زندگی دنیوی تأثیرگذار هستند، بلکه میتوانند فرد را از مسیر بندگی و تقوای خداوند دور کنند. با ورود به دنیای گناهان، انسان ممکن است از عواقب آن غافل شود و تنها به لذت آنی و گذرای خود فکر کند. از این رو، این تمایلات نهتنها میتواند به سمت گناهان غیر اخلاقی منجر شود، بلکه موجب میشود انسان از درک عواقب و پیامدهای منفی گناهان غافل شود. وقتی فردی از جذابیتهای ظاهری گناهان لذت میبرد، در حقیقت بهخود فراموشی دچار شده و دچار غفلت نسبت به عذاب و عقوبتهای الهی میشود. در دینی که براساس حقایق و سرشت انسان بنا شده، همواره تأکید بر دوری از جذابیتهای فریبنده و خطرآفرین شده است. قرآن کریم به توصیف نتایج منفی گناهان در زندگی دنیوی و اخروی پرداخته و سعی دارد انسان را به درک حقیقت عواقب گناهان پی ببرد. به عبارتی دیگر، گناهان میتواند نه تنها زندگی فرد را تحت تأثیر قرار دهند، بلکه در روابط اجتماعی فرد نیز تأثیرات منفی بهوجود آورند. طبق آموزههای قرآن، کودکان، جوانان و بزرگسالان همگی تحت تأثیر وسوسههای شیطانی قرار دارند. از این رو، نیاز به آگاهی و مطالعه در آموزههای دینی احساس میشود. ذاتی وجود انسان به گونهای است که، در هر زمانی و در هر شرایطی با چالشها و معضلات اخلاقی مختلفی مواجه میشود. به همین دلیل، شناخت عواقب گناهان و تاثیرات آنها بر زندگی فردی و اجتماعی ضرورت دارد. در این راستا، برای مقابله با جذابیتهای فریبنده شیطان، آایم در قرآن کریم و احادیث نبوی به روشهای متعددی اشاره شده است. اولین نکته این است که انسان باید به یاد خدا باشد و جدی بودن در دعا و عبادت خود را تقویت کند. بهرهمندی از مغفرت و بخشش الهی همچنین نگاهی امیدبخش به زندگی میدهد و باعث پایداری انسان در برابر گناهان میشود. همچنین، ایجاد ارتباط قوی با دیگران و تأسیس یک گروه دوستی سالم و معنوی میتواند در مقاومت در برابر وسوسهها مؤثر باشد. دوستان خوب و باایمان در زندگی انسان میتوانند با ایجاد فضای محبت، معصومیت و دیانت، از افتادن انسان به دام گناهان جلوگیری کنند. علاقه به یادگیری درباره دین و شرکت در مجالس علمی و دینی، نیز از راهکارهای مهم جلوگیری از گناهان به شمار میآید. بدین ترتیب، درک چگونگی جذابیت گناهان و تأثیر آنها بر زندگی انسانها اهمیت زیادی دارد. اگر ما به مطالعه و تحقیق در این زمینه بپردازیم، میتوانیم بهترین راهها را برای پیشگیری از افتادن به دام گناهان پیدا کنیم. آگاهی از عواقب و پیامدهای گناهان میتواند ما را در راه پرچالش دنیا یاری کند و دعوتی جدی به دینداری و دیانت راستین پیش روی ما بگذارد. در نهایت، حضور در مسیر بندگی همواره باید در زندگی انسان وجود داشته باشد و به او کمک کند تا از گزند وسوسههای شیطان در امان بماند.
پس شیطان برای آن دو آنچه را که به آنان وحی شده بود زینت داد.
زینت داده شده است برای مردم، عشق به آنچه که شهوات است.
روزی مردی به نام علی در سفر بود و در مسیر به دکان عطرسازی برخورد کرد. وقتی عطرها را بویید، به شدت مجذوب آنها شد و تصمیم گرفت مقداری از آنها را خریداری کند. اما در طول مسیر، به یاد آورد که پولی که مصرف کرده است، باید برای انجام کار نیکی صرف میشد. پس از تفکر، تصمیم گرفت آن پول را صرف یاری رساندن به یک یتیم کند. او با این عمل، هم از وسوسه شیطان دور شد و هم به عمل نیکی پرداخت.