دوران در سخنچینی روابط انسانی را مخدوش کرده و باعث ایجاد تفرقه میشود. قرآن بر دوری از این عمل تأکید کرده و پرهیز از غیبت را ارزشمند میداند.
اسلام بهعنوان یک دین جامع و پویا، همواره بر روی اخلاق اجتماعی و حسن تعامل با دیگران تأکید ویژهای داشته است. آموزههای اسلامی نهتنها در بعد فردی بلکه در بعد اجتماعی نیز رشد و ترقی انسانها را در نظر گرفته و به نحوی دستورالعملهایی ارائه میدهد که میتواند الگوی مناسبی برای زندگی انسانها در جامعه باشد. از ابتداییترین مباحث اجتماعی که در دین اسلام مطرح میشود، بحث اخلاق است که خداوند در قرآن کریم بهطور مستمر به آن اشاره کرده است. در قرآن کریم، بهویژه در آستین تدبیر و رهنمودهای روحانی، پرهیز از سخنچینی و غیبت بهعنوان یکی از مهمترین اصول اخلاقی مورد سفارش قرار گرفته است. این آموزهها نهتنها در زندگی فردی بلکه در روابط اجتماعی نیز تأثیر عمیقی دارد. خداوند در سوره حجرات آیه 12 میفرماید: "ای کسانی که ایمان آوردهاید، از زود قضاوت کردن و گمان بد بپرهیزید، چون برخی از گمانها گناه است." این آیه ما را بهاندیشه در مورد اینکه چه زمانی و چگونه در مورد دیگران صحبت میکنیم، تشویق میکند. سخنچینی و غیبت یکی از آفات اجتماعی هستند که نهتنها روابط انسانی را تحت تأثیر قرار میدهند بلکه باعث دلسردی و کاهش اعتماد میان افراد میشوند. در واقع، گفتن چیزهای نادرست و شایعات میتواند آسیب جدی به ارتباطات اجتماعی رساند و باعث ایجاد تفرقه و درگیری در میان دوستان و خانوادهها شود. این آفات بهخصوص در جوامع کوچکتر و نزدیکتر، تأثیر بیشتری دارند و میتوانند آسیبهای جبرانناپذیری به دوستیها و روابط خانوادگی بزنند. به همین دلیل، در قرآن کریم پرهیز از غیبت نیز برای حفظ روابط و ایجاد هوشیاری اخلاقی توصیه شده است. خداوند در سوره آلعمران آیه 186 میفرماید: "شما را به زبان خود، بیاینکه او را بر گردانید، با یکدیگر دشمن کنید." این آیه بهوضوح نشان میدهد که زبان میتواند ابزاری برای ایجاد آشتی یا دشمنی باشد. زیرا نحوه صحبت کردن افراد در مورد یکدیگر میتواند بر اساس فهم و برداشت صحیح یا نادرست آنها باشد. در اینجا اهمیت درست اندیشیدن و گفتار صحیح بیشتر نمایان میشود. در سوره مومنون آیه 1 و 2 نیز خداوند به مؤمنان اشاره میکند: "موفقانی که در نماز خود خشوع دارند و از بیفایده دوری میجویند." این آیات بر اهمیت زندگی اخلاقی و درستی در روابط اجتماعی تأکید دارد. بهعبارتی، ایمان واقعی به همراه خشوع در عبادت و پرهیز از سخنان بیفایده، باعث ایجاد جامعهای سالم و پرهیزگار میشود. این اجتماع با زبانی درست و پرهیز از غیبت میتواند روابطی دوستانه و پایدار را برقرار کند. اما چگونه میتوان به این اصول اسلامی پایبند بود؟ اولین گام در این مسیر، شناخت و آگاهی از آثار سخنچینی و غیبت بر روابط اجتماعی است. هر فرد باید درک کند که زبان او میتواند سازنده یا ویرانگر باشد. پرهیز از قضاوتهای زودهنگام، انتقادهای بیمورد و گمانهای نادرست میتواند به تقویت روابط انسانی کمک کند. افراد باید یاد بگیرند که در مورد یکدیگر طرز تفکر مثبتی داشته باشند و تلاش کنند تا در ارتباطات خود از زبان محبتآمیز و سازنده استفاده کنند. اینجا میتوان به نقش مثبت گفتگوها و تبادل نظر در میان اعضای خانواده و جامعه اشاره کرد. گفتگوهایی که با هدف فهمیدن و درک بهتر یکدیگر انجام میشود، میتواند به تقویت روابط میان افراد کمک کند. این نوع گفتگو باید بر اساس احترام، محبت و صداقت باشد، چراکه تنها از این طریق میتوان به سمت یک جامعه سالم و اخلاقمدار حرکت کرد. پرهیز از غیبت و سخنچینی همچنین میتواند به رشد معنوی انسان کمک کند. از نظر روحانی، پرهیز از این آفات قلب را به آرامش میآورد و باعث رشد معنوی میشود. این نکته مهمی است که در ادبیات اسلامی به آن اشاره شده و افراد باید در زندگی روزمره خود به آن توجه کنند. با تقویت روحیه اصلاحطلبی و پرهیز از غیبت، در واقع فرد دو کار مهم را در زندگی خود انجام میدهد: اول اینکه خود را بهعنوان انسانی مسئول و اخلاقی معرفی میکند و دوم اینکه در ساخت یک جامعه سالم و اخلاقمدار مشارکت میکند. در نهایت، اخلاق اجتماعی بهعنوان یکی از ارکان اصلی زندگی اسلامی، باید در تمام ابعاد زندگی فردی و اجتماعی رعایت شود. لازم است که مسلمانان به آموزههای قرآن و سیره پیامبر اسلام (ص) توجه ویژهای داشته باشند و تلاش کنند تا در برابر سخنچینی و غیبت ایستادگی کنند. با رعایت این مسائل اخلاقی، میتوانیم بهتدریج جامعهای سالم و پردوام تشکیل دهیم که در آن انسانها در کمال محبت و احترام به یکدیگر زندگی کنند.
ای کسانی که ایمان آوردهاید، از زود قضاوت کردن و گمان بد پرهیز کنید، زیرا برخی از گمانها گناه است.
و از کسانی که کتاب داده شدند و همچنین از مشرکان آزار بسیاری خواهید شنید.
مؤمنان رستگارند.
یك روز، حسن به بازار رفته بود و در حین صحبت با دوستانش شروع به گفتن چیزهایی در مورد دیگران کرد. اما بعد از مدتی به یاد آیات قرآن افتاد که در مورد پرهیز از غیبت هشدار میدهد. او تصمیم گرفت از این به بعد به جای گفتن بدیها، خوبیهای مردم را بگوید و در تلاش بود که محفل دوستانش را با حرفهای مثبت پر کند. حسن دید که نه تنها خود او بهتر احساس میکند، بلکه دوستانش نیز به او پاسخ مثبت میدهند و روابط آنها روز به روز نزدیکتر میشود.