قرآن کریم با تأکید فراوان بر احسان به والدین، بهویژه در سنین پیری، اهمیت احترام به سالمندان را تبیین میکند. این دستورات فراتر از والدین، شامل اصول کلی شفقت و نیکی به همه کسانی است که نیازمند توجه و حمایت هستند.
بله، قطعاً. قرآن کریم با تأکید فراوان و روشن، دستورات صریحی درباره احترام و نیکی به سالمندان، به ویژه والدین، ارائه داده است. این دستورات نه تنها یک توصیه اخلاقی، بلکه فرمانی الهی و رکنی از ایمان محسوب میشود. محور اصلی این دستورات در سوره اسراء، آیات ۲۳ و ۲۴ آمده است که به وضوح بر احسان و نیکی به والدین، خصوصاً در دوران سالخوردگی، تاکید میکند. این آیات را میتوان نقطه کانونی آموزههای قرآنی در این زمینه دانست؛ آموزههایی که دایرهشان فراتر از والدین، اصول کلی مراقبت از هر سالمندی در جامعه را نیز در بر میگیرد. «وَقَضَىٰ رَبُّكَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا ۚ إِمَّا يَبْلُغَنَّ عِندَكَ الْكِبَرَ أَحَدُهُمَا أَوْ كِلَاهُمَا فَلَا تَقُل لَّهُمَا أُفٍّ وَلَا تَنْهَرْهُمَا وَقُل لَّهُمَا قَوْلًا كَرِيمًا» (سوره اسراء، آیه ۲۳) «وَاخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ وَقُل رَّبِّ ارْحَمْهُمَا كَمَا رَبَّيَانِي صَغِيرًا» (سوره اسراء، آیه ۲۴) این آیات به زیبایی و با عمق بینظیری، رابطه انسان با والدین سالخوردهاش را تبیین میکنند. آیه ۲۳ با فرمان به پرستش تنها خداوند آغاز میشود و بلافاصله پس از آن، فرمان به احسان به والدین میآید. این ترکیب، نشاندهنده اهمیت فوقالعاده نیکی به پدر و مادر در نزد خداوند است؛ تا جایی که نیکی به آنها در کنار توحید قرار میگیرد و به عنوان یکی از مهمترین حقوق الهی بر انسان مطرح میشود. این اهمیت مضاعف به دلیل نقش بنیادین والدین در هستی و تربیت انسان و همچنین فداکاریهای بیدریغی است که آنها در طول زندگی، بهویژه در دوران کودکی فرزندانشان متحمل میشوند. واژه «احسان» در این آیه بسیار جامع و پرمعناست. احسان به معنای نیکی کردن، خوبی کردن و بالاترین مرتبه رفتار نیکو است که فراتر از انجام وظیفه صرف میرود. این واژه نه تنها شامل کمکهای مادی مانند تأمین نیازهای مالی، مسکن، و مراقبتهای جسمی و بهداشتی میشود، بلکه شامل ابعاد عمیقتری از جمله احترام عمیق، گفتار محبتآمیز، صبر در برابر ناتوانیها و تغییرات خلقی آنها، و اجتناب از هرگونه رفتار یا گفتار آزاردهنده است. به خصوص در دوران پیری که والدین ممکن است دچار ضعف جسمانی، فراموشی، بیماری، یا حتی زودرنجی و حساسیت شوند، نیازشان به احسان و شکیبایی بیحد فرزندان حیاتیتر میشود. فرزندان باید با مهربانی و درک، شرایط آنها را بپذیرند و با صبوری و محبت، آنها را در این دوران سخت یاری کنند. تأکید ویژه آیه بر «اذا بلغ احدهما او کلاهما عندک الکبر» (هنگامی که یکی از آنها یا هر دوی آنها در نزد تو به سالخوردگی برسند) نشان میدهد که دوران پیری والدین، اوج مسئولیت و آزمون فرزندان است. در این مرحله از زندگی، والدین آسیبپذیرتر، نیازمندتر به مراقبت و توجه، و گاهی اوقات کاملاً وابسته به فرزندان خود میشوند. اینجا است که فرزندان باید با صبر، فداکاری، و مهربانی بیحد، پاسخگوی زحمات بیدریغ آنها در دوران کودکیشان باشند؛ چرا که آنان نیز روزگاری همینگونه ضعیف و نیازمند مراقبت بودهاند. سپس آیه صراحتاً از هرگونه بیاحترامی نهی میکند: «فلا تقل لهما اُفٍّ ولا تنهرهما». کلمه «اُفّ» حتی یک کلمه کوچک و به ظاهر بیاهمیت، که بیانگر کمترین حالت دلتنگی، بیصبری، نارضایتی، یا رنجش است، در مقابل والدین ممنوع شده است. این نشاندهنده حساسیت بسیار بالای قرآن در مورد نحوه برخورد با سالمندان، به ویژه والدین است. فراتر از آن، نهی از «تنهر» (تاراندن یا راندن با تندی و عصبانیت، یا حتی با لحن تند صحبت کردن) نیز بر لزوم گفتار و رفتار ملایم و محترمانه تأکید دارد. هرگونه تندی، تحقیر، یا بیاعتنایی نسبت به آنها، در نزد خداوند گناهی بزرگ محسوب میشود. در مقابل این نهیها، قرآن امر میکند: «وقل لهما قولًا کریمًا» (و با آنها سخنی شایسته و بزرگوارانه بگو). «قول کریم» سخنی است که با نهایت احترام، نرمی، محبت، و تقدیر همراه باشد؛ سخنی که نشاندهنده قدردانی عمیق از زحمات آنها و پذیرش جایگاه والایشان است. این سخن باید آرامشبخش، دلنشین، مشوق، و از سرِ تواضع و ادب باشد؛ طوری که آنها احساس ارزشمندی و آرامش کنند. آیه ۲۴ این احسان را تکمیل میکند: «وَاخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ». این عبارت تصویری زیبا از تواضع و فروتنی عمیق در برابر والدین است. «خم کردن بالهای ذلت» کنایه از نهایت خضوع، ادب، و فروتنی است؛ رفتاری که آکنده از مهربانی و شفقت است. این ذلت، ذلت خواری یا بیارزشی نیست، بلکه ذلتی است که از سر رحمت، عطوفت، درک جایگاه والای والدین، و احساس مسئولیت در برابر آنها نشأت میگیرد؛ ذلتی که نشانهی عزتمندی و بزرگی روح است. و در نهایت، فرمان به دعا برای والدین: «وَقُل رَّبِّ ارْحَمْهُمَا كَمَا رَبَّيَانِي صَغِيرًا» (و بگو: پروردگارا! بر آنها رحم کن، همانگونه که مرا در کوچکی تربیت کردند). این دعا یادآور زحمات بیدریغ آنها در دوران کودکی است و فرزند را به سپاسگزاری و رحمتخواهی برای ایشان تشویق میکند. این دعای دائمی نشان میدهد که وظیفه فرزند در قبال والدین حتی پس از مرگ آنها نیز ادامه دارد و شامل دعا برای مغفرت و رحمت الهی برای آنها میشود. اگرچه این آیات به طور مستقیم به والدین اشاره دارند، اما اصول و روحی که از آنها استنباط میشود، به طور کلی در مورد احترام و نیکی به همه سالمندان در جامعه قابل تعمیم است. سالمندان، چه والدین ما باشند و چه از خویشاوندان، همسایگان یا افراد جامعه، گنجینهای از تجربه، حکمت، و گذشته یک ملت هستند. احترام به آنها، احترام به خود، به تاریخ، و به آینده است. جامعهای که به سالمندان خود بیتوجهی کند، از ارزشهای انسانی فاصله گرفته و ریشه خود را فراموش کرده است. رعایت حقوق سالمندان نشان از تمدن و بلوغ فرهنگی جامعه دارد و به پایداری نسلها و انتقال ارزشها کمک میکند. علاوه بر این، در قرآن اصول کلی دیگری نیز وجود دارد که به طور غیرمستقیم بر لزوم احترام به سالمندان دلالت میکند: * احسان به خویشاوندان و نیازمندان: (سوره نساء، آیه ۳۶) «وَاعْبُدُوا اللَّهَ وَلَا تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئًا ۖ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَبِذِي الْقُرْبَىٰ وَالْيَتَامَىٰ وَالْمَسَاكِينِ وَالْجَارِ ذِي الْقُرْبَىٰ وَالْجَارِ الْجُنُبِ وَالصَّاحِبِ بِالْجَنبِ وَابْنِ السَّبِيلِ وَمَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ ۗ» (و خدا را پرستش کنید و چیزی را با او شریک نکنید و به والدین نیکی کنید و به خویشاوندان، یتیمان، مسکینان، همسایه نزدیک و همسایه دور، همنشین، و در راهمانده و بردگان خود نیکی کنید). این آیه دایره احسان را گسترش میدهد و شامل همه اقشار جامعه، از جمله سالمندانی که ممکن است در زمره خویشاوندان یا نیازمندان باشند، میشود و بر مسئولیت اجتماعی هر فرد نسبت به دیگران تأکید دارد. * رحمت و شفقت: در آیات متعدد، خداوند بر صفت رحمت خود تأکید میکند و انسانها را به رحمت و شفقت نسبت به یکدیگر دعوت مینماید. سالمندان، به دلیل ضعف، بیماری، و آسیبپذیری بیشتر، بیش از پیش نیازمند این رحمت و شفقت هستند. رفتار با آنان باید همراه با دلسوزی و مدارا باشد. * قدردانی از نعمتها: والدین نعمتی بزرگ از جانب خداوند هستند که وجود انسان از آنها نشأت گرفته است. احترام و نیکی به آنها، بخشی از شکرگزاری این نعمت بیبدیل است و نادیده گرفتن حقوق آنان، ناسپاسی محسوب میشود. به طور خلاصه، قرآن کریم با لحنی قاطع و در عین حال سرشار از مهر، اهمیت بیبدیل احترام و نیکی به سالمندان، به ویژه والدین را مطرح کرده است. این آموزهها نه تنها به سلامت اخلاقی خانواده و جامعه کمک میکند، بلکه راه را برای کسب رضایت الهی و سعادت حقیقی هموار میسازد. مراقبت و توجه به سالمندان، بازتابی از ایمان راستین، تعهد به ارزشهای والای انسانی، و یک جامعه اخلاقی است که در جای جای کلام الهی تجلی یافته است. این وظیفه، نه فقط از روی اجبار، بلکه از سر محبت خالصانه، سپاسگزاری، و درک عمیق از جایگاه والای انسانی آنان است که در قلب مؤمنان جای دارد. این احترام، نسلها را به هم پیوند میدهد و جامعهای با پیوندهای عمیق انسانی را رقم میزند.
و پروردگارت فرمان داده است که جز او را نپرستید و به والدین نیکی کنید؛ اگر یکی از آنها یا هر دوی آنها در نزد تو به سالخوردگی برسند، پس به آنها اف نگو و آنها را با خشونت نران و با آنها سخنی شایسته و بزرگوارانه بگو.
و از سرِ مهربانی، بال فروتنی (و تواضع) را برایشان فرود آر و بگو: «پروردگارا! بر آنها رحم کن، همانگونه که مرا در کوچکی تربیت کردند.»
و انسان را درباره پدر و مادرش سفارش کردیم؛ مادرش او را با ناتوانی روی ناتوانی حمل کرد [و باردار بود] و دوران شیرخوارگیاش دو سال است، [و به او توصیه کردیم] که برای من و برای پدر و مادرت شکرگزار باش که بازگشت به سوی من است.
حکایت کنند که در روزگاران قدیم، جوانی تازهکار و پر از شور، در امور دربار پادشاهی مشورت با پیران را بیهوده میپنداشت. او با غرور میگفت: «اینان که موی سپید کردهاند، از روزگار نو بیخبرند و از تدابیر تازه چیزی نمیدانند.» پادشاه که مردی خردمند بود، روزی او را فراخواند و گفت: «ای جوان، بسا رنجها که ما کشیدیم تا تو به راحتی بر این مسند نشستی. دانش تنها از کتابها نیست، بلکه از تجربه و سالها زندگی در جهان نیز حاصل میشود.» آنگاه پیرمردی فرزانه را که سالها در خدمت پادشاه بود، به نزد او آورد و فرمود: «اگرچه چشمانش تار شده و قامتش خمیده گشته، اما دلش چراغی روشن از حکمت است.» جوان از آن پس به سخن پیران گوش فرا داد و دانست که احترام به سالمندان، نهتنها از روی ادب است، بلکه راهی به سوی گنجینههای ناپیدای دانش و تجربه است. از آن روز، او نه تنها به پیران حرمت نهاد، بلکه در کارهای مهم نیز از مشورتشان بهره برد و به این ترتیب، هم در دل مردم جای گرفت و هم در کارها کامیاب شد.