آیا می‌توان در دنیای بی‌رحم، مهربان ماند؟

بله، قرآن کریم راهنمایی‌های روشنی برای حفظ مهربانی و عدالت در برابر بی‌رحمی ارائه می‌دهد. با الگوبرداری از صفات الهی و عمل به صبر، گذشت و احسان، می‌توان حتی در سخت‌ترین شرایط نیز چراغ مهربانی را روشن نگه داشت و به اصلاح جامعه کمک کرد.

پاسخ قرآن

آیا می‌توان در دنیای بی‌رحم، مهربان ماند؟

پاسخ به این سوال که "آیا می‌توان در دنیای بی‌رحم، مهربان ماند؟" از منظر قرآن کریم، پاسخی قاطعانه و الهام‌بخش دارد: بله، نه تنها می‌توان، بلکه باید مهربان ماند. قرآن مجید، که کلام هدایت‌گر الهی است، به وضوح بر اهمیت رحمت، شفقت، صبر، عدالت و احسان تأکید می‌کند و راهکارهایی عملی برای حفظ این فضایل اخلاقی در هر شرایطی، حتی در مواجهه با بی‌رحمی و ظلم، ارائه می‌دهد. این آموزه‌ها نه تنها برای رستگاری اخروی بلکه برای دستیابی به آرامش و سلامت روان در این دنیا نیز ضروری‌اند. اولین و مهم‌ترین مبنای مهربانی در اسلام، شناخت خداوند متعال به عنوان "الرحمن" و "الرحیم" است؛ یعنی مهربان‌ترین و بخشنده‌ترین. صفات الهی، الگویی بی‌نظیر برای انسان‌ها هستند. مؤمن واقعی کسی است که سعی کند صفات الهی را در وجود خود بازتاب دهد و رحمتی باشد برای جهانیان، همانگونه که پیامبر اکرم (ص) "رحمة للعالمین" نامیده شدند. این نگرش، سنگ بنای هرگونه رفتار مهربانانه است؛ زیرا انسان باور دارد که خداوند مهربانی را دوست دارد و پاداش نیکوکاران را می‌دهد. این باور درونی، ستونی استوار برای حفظ مهربانی در برابر تندبادهای بی‌رحمی دنیوی است. قرآن به صراحت از ما می‌خواهد که در برابر بدی، با نیکی پاسخ دهیم. در سوره فصلت آیه ۳۴ می‌فرماید: "وَلَا تَسْتَوِي الْحَسَنَةُ وَلَا السَّيِّئَةُ ۚ ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِي بَيْنَكَ وَبَيْنَهُ عَدَاوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ" (و نیکی با بدی یکسان نیست. [بدی را] با نیکوترین شیوه دفع کن؛ آنگاه کسی که میان تو و او دشمنی است، گویی دوستی صمیمی خواهد شد.) این آیه، استراتژی منحصر به فرد قرآن را برای مقابله با بی‌رحمی و خصومت نشان می‌دهد. منظور از "دفع به احسن" صرفاً نادیده گرفتن بدی نیست، بلکه مقابله فعالانه با آن از طریق اعمال و گفتار نیک است. وقتی فردی در مقابل خشم، مهربانی، در مقابل بی‌عدالتی، عدالت و در مقابل کینه‌توزی، بخشش از خود نشان می‌دهد، نه تنها به حفظ آرامش درونی خود کمک می‌کند، بلکه زمینه تغییر رفتار طرف مقابل را نیز فراهم می‌آورد. این رویکرد، چرخه معیوب خشونت و نفرت را می‌شکند و راه را برای آشتی و درک متقابل باز می‌کند. این کار نشان‌دهنده قدرت درونی و ایمان راسخ فرد است، نه ضعف. کسی که قادر است در اوج خشم یا ناراحتی، مهربان بماند، در واقع بر نفس خود مسلط شده و به قله‌های اخلاقی دست یافته است و از قدرت عظیم الهی در وجود خویش بهره‌مند است. یکی دیگر از اصول کلیدی، صبر و استقامت است. دنیای بی‌رحم ممکن است با چالش‌ها، مصیبت‌ها و رفتارهای ناعادلانه همراه باشد که صبر انسان را به محک می‌گذارد. قرآن در سوره عصر آیات ۱ تا ۳ می‌فرماید: "وَالْعَصْرِ ﴿١﴾ إِنَّ الْإِنسَانَ لَفِي خُسْرٍ ﴿٢﴾ إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ ﴿٣﴾" (سوگند به عصر (زمان)، که انسان در زیان است، مگر کسانی که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته انجام داده‌اند و همدیگر را به حق سفارش کرده‌اند و به شکیبایی سفارش کرده‌اند.) این آیات به ما یادآوری می‌کنند که نجات از خسران دنیا در گرو ایمان، عمل صالح، توصیه به حق و توصیه به صبر است. مهربانی، خود نوعی عمل صالح است که نیازمند صبر است. صبر در برابر آزار دیگران، صبر بر سختی‌های حفظ اصول اخلاقی و صبر بر نتیجه‌ای که شاید فوراً ظاهر نشود. این صبر، نیروی محرکه‌ای است که به انسان اجازه می‌دهد در مسیر خیر ثابت قدم بماند و تسلیم جوّ غالب بی‌رحمی نشود. این استقامت، مانند ریشه‌های محکم درختی است که در طوفان‌ها نیز استوار می‌ماند. علاوه بر این، مفهوم عدالت در قرآن حتی در مواجهه با دشمنان نیز تأکید شده است. در سوره مائده آیه ۸ آمده است: "يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ لِلَّهِ شُهَدَاءَ بِالْقِسْطِ ۖ وَلَا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَىٰ أَلَّا تَعْدِلُوا ۚ اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَىٰ ۖ وَاتَّقُوا اللَّهَ ۚ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ" (ای کسانی که ایمان آورده‌اید، برای خدا قیام‌کنندگان به عدل باشید و گواهان [به حق]. و مبادا دشمنی گروهی شما را بر آن دارد که عدالت نکنید. عدالت کنید که آن به تقوا نزدیک‌تر است. و از خدا پروا کنید. بی‌گمان خدا به آنچه می‌کنید آگاه است.) این آیه به ما می‌آموزد که حتی اگر گروهی با ما دشمنی کنند، نباید ما را از مسیر عدالت خارج سازند. مهربانی واقعی در گرو عدل است؛ عدل با خود، با دیگران و حتی با کسانی که با ما مهربان نیستند. عمل به عدالت، خود نوعی مهربانی است، زیرا از ظلم جلوگیری می‌کند و حق هر کسی را ادا می‌کند. این نوع مهربانی، ریشه‌دار در اصول الهی است و فراتر از احساسات لحظه‌ای، به یک رفتار ثابت و پایدار تبدیل می‌شود. مسئله دیگری که قرآن به آن می‌پردازد، تصفیه و تزکیه نفس است. مهربانی واقعی از قلبی پاک سرچشمه می‌گیرد. انسان باید دائماً در حال جهاد اکبر با نفس خود باشد تا کینه، حسد، غرور و خشم را از وجود خود بزداید. وقتی دل از این رذایل پاک شود، ظرفیت بیشتری برای رحمت و شفقت پیدا می‌کند. این تزکیه نه تنها برای خود فرد آرامش به ارمغان می‌آورد، بلکه او را به نمونه‌ای از مهربانی در جامعه تبدیل می‌کند؛ چرا که قلب او با انوار الهی روشن شده و توانایی دیدن خیر و خوبی را در هر شرایطی پیدا می‌کند. پیامبر اکرم (ص) خود بهترین الگو در این زمینه بودند؛ ایشان حتی با کسانی که به ایشان ظلم و بی‌مهری کردند، با عطوفت و گذشت رفتار می‌نمودند و همین رفتارشان موجب هدایت بسیاری می‌شد. در نتیجه، قرآن کریم نه تنها اجازه می‌دهد، بلکه اصرار دارد که در دنیای بی‌رحم، مهربان بمانیم. این مهربانی نه از سر ضعف، بلکه از اوج قدرت ایمان، صبر و بصیرت است. عمل به آموزه‌های قرآنی درباره رحمت، بخشش، عدالت و صبر، نه تنها انسان را از گرداب بی‌رحمی محیط حفظ می‌کند، بلکه او را به عاملی برای تغییر و اصلاح جامعه تبدیل می‌سازد. مهربانی، نوری است که تاریکی بی‌رحمی را می‌زداید و راه را برای جهانی عادلانه‌تر و مهربان‌تر هموار می‌سازد. این انتخاب، انتخابی الهی و انسانی است که پاداش آن در دنیا آرامش و در آخرت رستگاری ابدی است. بنابراین، با توکل بر خدا و پایبندی به اصول قرآنی، می‌توان و باید در برابر بی‌رحمی دنیا، چراغ مهربانی را فروزان نگه داشت و به این وسیله، هم به سعادت فردی و هم به صلاح جامعه کمک کرد.

آیات مرتبط

داستانی دلنشین

روزی مردی نیک‌سیرت به نام "سلیم" در شهری پر از آشوب و بدخلقی زندگی می‌کرد. هرچند که مردمان اطرافش غالباً خشمگین و ناشکیبا بودند و با سخنان تلخ و رفتار تند یکدیگر را می‌رنجاندند، سلیم هرگز از راه مهربانی و مدارا خارج نمی‌شد. هرگاه کسی به او تندی می‌کرد، او با لبخندی آرام و سخنی نرم پاسخ می‌داد. همسایه‌ای بدزبان داشت که هر صبح او را با طعن و کنایه آزار می‌داد. روزی سلیم به جای پاسخ دادن به بدگویی‌های او، شاخه‌ای گل خوشبو به او هدیه داد و گفت: "ای همسایه، من نمی‌خواهم روحم را با کینه‌توزی آلوده سازم. بوی خوش این گل شاید کمی از تلخی دل‌ها بکاهد." همسایه از این حرکت عجیب و نیکوکارانه سلیم شرمنده شد و از آن روز به بعد رفتار خود را تغییر داد. سعدی فرماید: "هر که را در دل کینه‌ای نباشد، جهان بر او همچون بهشت باشد." اینگونه سلیم نشان داد که حتی در میان خارها نیز می‌توان گل محبت کاشت و بی‌رحمی دنیا را با بذر مهربانی تغییر داد و دل‌ها را به سمت صلح و آرامش رهنمون ساخت.

سوالات مرتبط