شادی زیاد میتواند باعث غفلت از آخرت شود، اما باید معقول و متعادل باشد.
شادمانی و خوشحالی از جمله پدیدههای انسانی هستند که به عنوان یکی از نیازهای اساسی زندگی بشری شناخته میشوند. این دو مفهوم در طول تاریخ و در فرهنگهای مختلف، مورد توجه و بحث قرار گرفتهاند. اما در دین اسلام، این شادمانی و خوشحالی بهعنوان تنها هدف زندگی مطرح نمیشود و بر لزوم تعادل میان دنیا و آخرت تأکید میشود. در قرآن کریم، بهویژه در سوره تکاثر، آیات مرتبطی وجود دارند که انسان را به یادآوری از حقیقت زندگی و اهداف والاتر آن فرا میخوانند. در سوره تکاثر، آیه 1 تا 2 آمده است: "ألْهَاكُمُ التَّكَاثُرُ (1) حَتَّى زُرْتُمُ الْمَقَابِرَ (2)". این آیات به وضوح نگرانکننده هستند و به ما یادآوری میکنند که غفلت از آخرت و مشغول شدن بیش از حد به زندگی دنیوی، خطرات فراوانی را به همراه دارد. این آیات ما را به تأمل در این واقعت میکشند که زندگی دنیوی با تمام خرمیها و لذتهایش، جایگزینی برای هدف اصلی و ابديت انسان نیست. بدین ترتیب میتوان فهمید که شادمانی و خوشحالی، به خودی خود اموری مطلوب و پسندیده هستند اما نباید ما را از اهداف بلندتر خود یعنی آخرت غافل سازند. این دقت به ما این نکته را یادآوری میکند که خوشحالی و شادی بیوقفه، میتواند ما را به سمت غفلت و فراموشی از زندگی واقعی بکشد. بنابراین، توجه و رعایت اصل تعادل در زندگی، واجب است. انسان باید بتواند در کنار لذتهای دنیوی، به فکر آخرت و دین خود نیز باشد. یکی از نکات مهم در این زمینه این است که شادمانی واقعی، زمانی به دست میآید که انسان درک صحیحی از مسئولیتهای خود نسبت به خداوند و آخرت دارد. بهعبارتی، شادی و خوشحالی نباید به عنوان یک هدف صرفاً دنیوی در نظر گرفته شوند، بلکه به عنوان ابزاری برای تقویت ارتباط با خدا و همچنین زندگی بهتر و پربارتر در آخرت باید تلقی گردند. برای مثال، یک فرد میتواند در لحظات شاد زندگی، به یاد خداوند باشد و قدردانی کند که این نعمتها را به او عطا کرده است. در حقیقت، این شکرگزاری به انسان کمک میکند تا حتی در تجارب شاد زندگی خود، به یاد خداوند و رابطه خود با او باشد. بسیاری از بزرگان دین و اسلام نیز به ما توصیه میکنند که در زمان شادی و خوشحالی، به یاد خداوند باشیم و بهخاطر نعمتهایش شکرگزاری کنیم. به عبارتی دیگر، باید تلاش کنیم تا شادی و لذتهای زندگی، ما را از یاد خداوند غافل نکند، چراکه این غفلت میتواند ما را به سمت زندگی بیمعنا و بیهدف سوق دهد. در واقع، شادی بایستی به مثابه یک ابزار قوی در دست انسان برای نزدیکی به خدا و تقویت روحیه دینی او مورد استفاده قرار گیرد. از دیگر نکات مهم در این راستا، این است که انسان همواره به جاودانگی و آخرت فکر کند. هر چند که زندگی دنیوی با تمام زیباییها و جذابیتهایش، زمانی محدود و فانی است، آنچه که باقی میماند، آثار اعمال ما در این دنیا و نتیجهاش در آخرت است. ازاینرو، پرداختن به آخرت و یادآوری آن میتواند به انسان کمک کند هنگام رسیدن به لحظات شادی، خود را از غفلت دور کند و معنای واقعی شادی و خوشحالی را در زندگیاش پیدا کند. ایجاد احساس شکرگزاری در دل انسان و توجه به رحمتی که خدا در زندگیاش نازل کرده است، موجب افزایش شادمانی واقعی میشود. مهمتر اینکه این نوع شادمانی به انسان نهتنها رضایت دنیوی میدهد، بلکه در نهایت در آخرت نیز برداشت مثبتی از خود به جا میگذارد. بنابراین، با نگاهی به آیات قرآن و بهویژه آیههای سوره تکاثر، میتوان به این نتیجه رسید که تقویت ارتباط با خدا و دیانت انسان، از لازمههای حائز اهمیت در زندگی محسوب میشود که باید در کنار شادی و خوشحالیشان مورد توجه قرار گیرد. در پایان، میتوان گفت که شادمانی و خوشحالی بخشی از زندگی انسان هستند، اما نباید ما را از یاد خداوند و آخرت غافل سازند. بهترین نوع زندگی، نوعی است که در آن انسان بتواند شادیها و خوشحالیها را با یاد خداوند و توجه به دین و آخرت خود همراه کند. بهاینترتیب، این دو مفهوم، یعنی شادمانی و دیانت، میتوانند بهصورت تنگاتنگ در زندگی یک انسان متعادل و با تأمل گنجانده شوند و به او این امکان را بدهند که زندگیای پربارتر و معناگرا داشته باشد.
شما را فربه به تکاثر مشغول کرده است.
تا زمانی که به قبرها بروید.
روزی جوانی به نام حسن بود که از زندگی و لحظات شادش لذت میبرد. او با دوستانش مشغول تفریح بود و هیچگاه به فکر مرگ و آخرت نبود. اما یک روز، با شنیدن خبر فوت یکی از نزدیکانش، به خود آمد و به یاد آیات قرآن افتاد. او فهمید که باید در کنار شادیهایش، به یاد آخرت نیز باشد و از وقت خود بهرهبرداری کند. حسینی بعد از آن به رفتارهایش توجه بیشتری کرد و سعی کرد تا به یاد خدا و آخرتش باشد.