امید به رحمت خدا جای عمل را نمیگیرد؛ بلکه مکمل و محرک آن است. سعادت دنیا و آخرت در گرو ایمان و عمل صالح در کنار یکدیگر است و توکل واقعی، پس از تلاش کامل حاصل میشود.
پرسش اساسی که آیا امید به رحمت الهی میتواند جای عمل صالح و تلاش انسانی را بگیرد، از جمله مباحث مهمی است که همواره در تعالیم قرآنی و آموزههای اسلامی مورد تأکید قرار گرفته است. پاسخ صریح و قاطع قرآن کریم و سنت نبوی این است که «هرگز». امید به رحمت خداوند نه تنها منافاتی با عمل ندارد، بلکه مکمل و محرک آن است. دین مبین اسلام، همواره بر تعادل و توازن بین جنبههای مختلف زندگی انسان تأکید دارد و این تعادل در بحث امید و عمل نیز به وضوح مشاهده میشود. یک مسلمان واقعی، کسی است که همواره در دل خود امید به فضل و رحمت بیکران الهی را پرورانده و در عین حال، لحظهای از تلاش و کوشش برای کسب رضای او و انجام وظایف دینی و دنیوی خود غافل نمیشود. این دو بال، یعنی امید و عمل، انسان را به سوی کمال و سعادت پرواز میدهند و بدون یکی، پرواز دشوار و حتی ناممکن خواهد بود. تأکید قرآن بر پیوند ایمان و عمل صالح: بارها و بارها در قرآن کریم مشاهده میکنیم که «ایمان» و «عمل صالح» به صورت جداییناپذیری در کنار یکدیگر آمدهاند. این تکرار پی در پی نشاندهنده اهمیت فوقالعاده این دو رکن برای سعادت دنیا و آخرت انسان است. برای مثال، در بسیاری از آیات، پاداشهای الهی، چه در این دنیا و چه در آخرت، به کسانی وعده داده شده که «ایمان آوردهاند و کارهای شایسته انجام دادهاند». این ترکیب، بیانگر آن است که صرف ادعای ایمان یا تنها امید به رحمت الهی، بدون پشتوانه عمل و تلاش، کافی نیست. خداوند متعال بندگانش را به سوی کوشش و کار نیک سوق میدهد و عمل صالح را شرط اساسی رستگاری میداند. امید بدون عمل، نه تنها سازنده نیست، بلکه میتواند به نوعی بیتفاوتی و سستی منجر شود که مورد مذمت قرآن است. این پیوند ناگسستنی، مسئولیتپذیری انسان را در قبال انتخابها و اقداماتش پررنگتر میسازد و به او یادآوری میکند که مسیر رستگاری، مسیری فعال و پویاست نه یک حالت انفعالی. امید، محرکی برای عمل، نه مانعی برای آن: امید به رحمت بیکران الهی، در حقیقت نیرویی محرکه است که انسان را در مسیر انجام اعمال نیک و جبران خطاها یاری میدهد. اگر انسان بداند که خداوند توبه پذیر و مهربان است، در گناه غرق نمیشود و برای بازگشت به مسیر حق تلاش میکند. این امید به او جسارت میدهد که از شکستها ناامید نشود و با استعانت از خدا، مجدداً به کوشش بپردازد. به عنوان مثال، یک کشاورز هرگز بدون شخم زدن زمین و کاشت بذر، به امید رحمت باران نمینشیند؛ بلکه با تلاش و کوشش، زمین را آماده کرده و سپس به رحمت الهی امیدوار میشود که محصول پربار دهد. این همان منطق قرآنی است. خداوند در قرآن کریم میفرماید: «لیس للانسان الا ما سعی» یعنی «برای انسان جز آنچه تلاش کرده، نیست». این آیه به صراحت بیان میکند که نتیجه و پاداش هر کس، محصول سعی و کوشش اوست. این اصل، اساس مسئولیتپذیری انسان در قبال اعمال خویش است و نشان میدهد که رحمت الهی نیز بر پایه سنتهای خود، شامل حال کسانی میشود که اهلیت آن را با عمل صالح کسب کردهاند. این امید است که به ما قدرت ایستادگی در برابر سختیها و ادامه مسیر را میدهد، حتی زمانی که نتایج فوری به دست نمیآیند. مفهوم توکل در اسلام: یکی دیگر از مفاهیم کلیدی که گاهی به اشتباه با امید منفعلانه خلط میشود، مفهوم «توکل» است. توکل به معنای تکیه و اعتماد به خداوند است، اما نه به معنای دست کشیدن از تلاش و تقلا. توکل حقیقی زمانی محقق میشود که انسان تمام توان و تلاش خود را به کار گیرد و پس از آن، نتیجه را به خداوند واگذار کند. پیامبر اکرم (ص) در روایتی زیبا، به فردی که شتر خود را رها کرده بود و میگفت: «به خدا توکل کردم»، فرمودند: «اِعقِلْها و تَوَكَّلْ» یعنی «شترت را ببند و سپس توکل کن». این روایت به روشنی نشان میدهد که توکل، همراه با «اخذ اسباب» و تلاش عملی است و نه جایگزین آن. این یعنی توکل، نهایت تلاش انسان را طلب میکند و سپس تکیه بر قدرت لایزال الهی برای دستیابی به هدف. این توکل فعالانه، موجب آرامش خاطر و کاهش اضطراب میشود، زیرا فرد میداند که آنچه در توان داشته انجام داده و مابقی را به تدبیر حکیمانه الهی سپرده است. نتایج سوء امید بدون عمل: اگر بنا بود امید به رحمت الهی جای عمل را بگیرد، فلسفه آفرینش انسان، ارسال پیامبران، نزول کتب آسمانی، امر به معروف و نهی از منکر و تمامی احکام الهی بیمعنا میشد. انسان به موجودی بیتفاوت و بیمسئولیت تبدیل میشد که گمان میکرد صرف امیدواری، او را به رستگاری میرساند. این طرز تفکر، نه تنها در اسلام مذموم است، بلکه به تباهی فرد و جامعه میانجامد. تاریخ نشان داده است که ملتهایی که از تلاش و کوشش دست کشیدهاند و تنها به بخت و اقبال یا رحمت بیقید و شرط الهی دل بستهاند، دچار زوال شدهاند. خداوند عادل و حکیم است و هرگز بدون دلیل پاداش یا عقابی نمیدهد. او سنن و قوانینی در عالم قرار داده که عمل بر اساس آنها، موجب نتیجه میشود. غفلت از این سنن و تکیه بر امید واهی، جز خسران چیزی در پی نخواهد داشت. رحمت الهی در بستر عمل: رحمت الهی بیکران است و شامل همه چیز میشود، اما این رحمت در بسیاری موارد، در بستر و مجرای عمل انسان جریان مییابد. خداوند باران رحمتش را بر زمینی که بذری در آن کاشته شده است، میباراند تا محصول دهد، نه بر زمینی بایر که هیچ تلاشی در آن صورت نگرفته است. توبه و استغفار نیز خود عملی است که انسان برای جبران گذشته انجام میدهد و امید به قبولی آن از سوی خداوند، محرکی برای این عمل است. حتی لطفها و موهبتهای الهی که گاه بدون استحقاق ظاهری نصیب کسی میشود، در واقع بخشی از حکمت الهی است و معمولاً مقدمهای برای عمل یا آزمایشی برای بنده است. این رحمت، هرگز به معنای نفی مسئولیت انسان نیست، بلکه زمینهای برای ظهور فضل و کرم الهی در کنار تلاش بندگان است. مسئولیت فردی و اجتماعی: قرآن کریم بر مسئولیت فردی انسان در قبال اعمالش تأکید فراوان دارد. هر نفسی در گرو کاری است که کرده است (المدثر/۳۸). این مسئولیتپذیری، انسان را وادار به تفکر، برنامهریزی و عمل میکند. در واقع، امید به رحمت الهی، باید موتور محرکه انسان برای انجام وظایف فردی و اجتماعیاش باشد، نه چراغ سبز برای سستی و بیعملی. در مجموع، میتوان گفت که امید به رحمت خدا، نه تنها جای عمل را نمیگیرد، بلکه یکی از مؤلفههای اساسی برای انجام عمل صالح، پایداری در راه حق، و مقابله با یأس و ناامیدی است. این دو مفهوم، در کنار یکدیگر، ضامن سعادت و کمال انسان در پرتو هدایت الهی هستند و مسیر زندگی را هموارتر و پربارتر میسازند.
سوگند به عصر (و زمان)؛ (۱) که انسانها همه در زیانند؛ (۲) مگر کسانی که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته انجام دادهاند و یکدیگر را به حق سفارش کردهاند و یکدیگر را به صبر سفارش کردهاند. (۳)
و اینکه برای انسان جز آنچه تلاش کرده، نیست؛ (۳۹) و اینکه تلاش او بزودی دیده خواهد شد؛ (۴۰) سپس پاداش کامل آن به او داده خواهد شد. (۴۱)
برای او [انسان]، فرشتگانی است که از پیش رو و از پشت سر او را پی در پی محافظت میکنند، به فرمان خدا. بیگمان خداوند حال هیچ قومی را تغییر نمیدهد مگر آنکه آنان آنچه را در خودشان است تغییر دهند. و هرگاه خداوند برای قومی بدی اراده کند، پس هیچ بازگشتی برای آن نیست و برای آنان جز او هیچ یاوری نیست.
گویند در زمانهای قدیم، درویشی بود که به کنج عزلت نشسته بود و میگفت: «خداوند روزیرسان است و من فقط به رحمت او امید بستهام.» او از کار و کسب نان امتناع میکرد و انتظار داشت روزیاش بدون هیچ تلاشی به او برسد. روزی شیخی دانشمند از کنار او گذشت و او را در این حال دید. شیخ از درویش پرسید: «ای برادر، تو را چه شده است که اینگونه دست از کار کشیدهای؟» درویش پاسخ داد: «من به توکل بر خدا نشستهام و امید به رحمت بیمنتهای او دارم که روزی مرا برساند.» شیخ تبسمی کرد و گفت: «درویشا، توکل نیکوست، اما توکل واقعی آن است که تو شترت را ببندی و سپس به خدا توکل کنی! زمین بیکشت، محصول ندهد و دریا بیصید، گوهری نرساند. امید به رحمت خدا نیکوست، اما آن رحمت بر کسانی فرود میآید که دامن همت بر کمر بندند و دست به کاری زنند. برو و تلاش کن، که خداوند اجر سعیکنندگان را ضایع نمیکند و رحمتش در بستر تلاش جاری است.» درویش پند شیخ را پذیرفت و از آن پس دست به کار زد و با تلاش و امید، زندگی شایستهای را برای خود فراهم آورد.