قرآن کریم بر کار و تلاش، کسب روزی حلال، و رعایت اخلاق و عدالت در معاملات تجاری تأکید فراوان دارد. تولید ثروت مشروع با هدف آبادانی زمین و کمک به جامعه، از دیدگاه قرآن تشویق شده است، مشروط بر اینکه همراه با مسئولیتپذیری اجتماعی و انفاق باشد.
در قرآن کریم، هرچند واژه "کارآفرینی" به معنای امروزی آن صراحتاً ذکر نشده است، اما اصول و آموزههای بسیار غنی و بنیادینی وجود دارد که کاملاً مشوق فعالیتهای اقتصادی، تولید ثروت حلال و رشد و توسعه فردی و اجتماعی از طریق کسب و کار مشروع هستند. اسلام نه تنها ثروتاندوزی را مذموم نمیداند، بلکه آن را ابزاری برای آبادانی زمین، تأمین معاش خانواده و جامعه، و انجام اعمال خیر میشمارد، مشروط بر اینکه این ثروت از راههای حلال به دست آمده و به صورت صحیح و اخلاقی مصرف شود. یکی از اساسیترین مفاهیم در این زمینه، ترغیب به "کسب و کار" و "تلاش" است. قرآن انسانها را به تنبلی و بیکاری فرامیخواند و کار و کوشش برای تأمین رزق حلال را عبادتی بزرگ میداند. در سوره جمعه، آیه ۱۰، خداوند متعال میفرماید: "فَإِذَا قُضِيَتِ الصَّلَاةُ فَانتَشِرُوا فِي الْأَرْضِ وَابْتَغُوا مِن فَضْلِ اللَّهِ وَاذْكُرُوا اللَّهَ كَثِيرًا لَّعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ" (و هنگامی که نماز پایان یافت، [برای کسب روزی] در زمین پراکنده شوید و از فضل خدا طلب کنید و خدا را بسیار یاد کنید، باشد که رستگار شوید). این آیه به وضوح نشان میدهد که پس از انجام فریضه دینی (نماز)، مؤمنان باید برای تأمین معاش و بهرهمندی از روزی الهی در زمین پراکنده شوند. این پراکندگی میتواند شامل تجارت، کشاورزی، صنعت، و هر نوع فعالیت مولد دیگری باشد که به تولید ثروت و خدمت به جامعه منجر میشود. این آیه به نوعی مجوز و تشویق الهی برای فعالیتهای اقتصادی است و زمینه را برای کارآفرینی در مفهوم گسترده آن فراهم میآورد. این رویکرد به معنای به رسمیت شناختن نقش انسان در آبادانی زمین و استفاده از مواهب الهی برای خیر و سعادت است. علاوه بر تشویق به تلاش و کسب رزق، قرآن بر اهمیت "تجارت حلال" و "عدالت در معاملات" تأکید فراوانی دارد. در سوره بقره، آیه ۲۷۵، خداوند ربا را حرام و داد و ستد را حلال اعلام میکند: "الَّذِينَ يَأْكُلُونَ الرِّبَا لَا يَقُومُونَ إِلَّا كَمَا يَقُومُ الَّذِي يَتَخَبَّطُهُ الشَّيْطَانُ مِنَ الْمَسِّ ۚ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ قَالُوا إِنَّمَا الْبَيْعُ مِثْلُ الرِّبَا ۗ وَأَحَلَّ اللَّهُ الْبَيْعَ وَحَرَّمَ الرِّبَا..." (کسانی که ربا میخورند، [در قیامت] برنمیخیزند مگر مانند کسی که شیطان او را مس کرده و آشفتهاش ساخته است. این به سبب آن است که آنان گفتند: داد و ستد [نیز] مانند رباست، در حالی که خدا داد و ستد را حلال و ربا را حرام کرده است...). این آیه به صراحت تجارت و مبادله کالا و خدمات را که اساس کارآفرینی و تولید ثروت است، حلال میشمارد و آن را از ربا که منجر به بهرهکشی و نابرابری میشود، متمایز میکند. همچنین آیات متعددی بر رعایت عدل و انصاف در وزن و پیمانه و وفای به عهد و پیمان در معاملات تجاری تأکید دارند، مانند سوره هود، آیه ۸۵: "وَ يَا قَوْمِ أَوْفُوا الْمِكْيَالَ وَ الْمِيزَانَ بِالْقِسْطِ وَ لَا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْيَاءَهُمْ وَ لَا تَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدِينَ" (و ای قوم من، پیمانه و وزن را به عدالت تمام دهید و از اشیاء مردم چیزی کم نکنید و در زمین فساد مکنید). این آموزهها بستری اخلاقی و مطمئن برای رشد فعالیتهای اقتصادی فراهم میکنند و به کارآفرینان و فعالان اقتصادی اطمینان میدهند که با رعایت این اصول، کسب و کارشان مشروع و مورد تأیید الهی است. جنبه مهم دیگر، مسئولیتپذیری اجتماعی در قبال ثروت است. قرآن ثروت را امانت الهی میداند و بر لزوم انفاق، زکات و صدقات تأکید میکند. در سوره بقره، آیه ۲۶۷، میفرماید: "يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَنفِقُوا مِن طَيِّبَاتِ مَا كَسَبْتُمْ وَمِمَّا أَخْرَجْنَا لَكُم مِّنَ الْأَرْضِ..." (ای کسانی که ایمان آوردهاید، از پاکیزههای آنچه به دست آوردهاید و از آنچه ما برای شما از زمین بیرون آوردهایم، انفاق کنید...). این دستور، نه تنها به توزیع عادلانه ثروت کمک میکند، بلکه با تحریک گردش مالی و سرمایهگذاری مجدد، به پویایی اقتصاد و ایجاد فرصتهای جدید برای کارآفرینی نیز یاری میرساند. ثروتمند شدن با هدف کمک به دیگران و انجام کارهای خیر، در اسلام بسیار ستوده شده است، چرا که این نوع ثروتاندوزی نه تنها برای شخص فایده دارد، بلکه برای جامعه نیز خیر و برکت به همراه میآورد. این دیدگاه، ثروت را از یک هدف صرفاً شخصی به ابزاری برای تعالی جمعی و تحقق عدالت اجتماعی تبدیل میکند و نقش مهمی در اقتصاد مبتنی بر اخلاق اسلامی ایفا میکند. همچنین، قرآن بر اعتدال و میانه روی در همه امور، از جمله کسب ثروت و مصرف آن، تأکید دارد. هدف اصلی از زندگی دنیا، فراموش کردن آخرت نیست؛ بلکه باید توازنی بین دنیا و آخرت برقرار شود. در سوره قصص، آیه ۷۷ میخوانیم: "وَابْتَغِ فِيمَا آتَاكَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ ۖ وَلَا تَنسَ نَصِيبَكَ مِنَ الدُّنْيَا ۖ وَأَحْسِن كَمَا أَحْسَنَ اللَّهُ إِلَيْكَ ۖ وَلَا تَبْغِ الْفَسَادَ فِي الْأَرْضِ ۖ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْمُفْسِدِينَ" (و با آنچه خدا به تو داده است، سرای آخرت را بجوی و بهرهات را از دنیا فراموش مکن و نیکی کن همانگونه که خدا به تو نیکی کرده است و در زمین به دنبال فساد مباش، همانا خدا مفسدان را دوست ندارد). این آیه یک چارچوب جامع برای فعالیتهای اقتصادی ارائه میدهد: تلاش برای آخرت با استفاده از نعمات دنیوی، بهرهمندی مشروع از دنیا، احسان و نیکی به دیگران، و پرهیز از فساد. این یعنی کارآفرینی و تولید ثروت باید در چارچوب ارزشهای اخلاقی و الهی انجام شود و به فساد و ظلم منجر نگردد، بلکه به آبادانی و اصلاح جامعه کمک کند. به طور خلاصه، قرآن مجید با ترغیب به کار و تلاش، حلال شمردن تجارت، تأکید بر عدالت در معاملات، و ترویج انفاق و مسئولیتپذیری اجتماعی در قبال ثروت، بستری مستحکم و الهامبخش برای "کارآفرینی اسلامی" و "تولید ثروت مشروع" فراهم آورده است. این رویکرد، ثروت را نه صرفاً یک هدف، بلکه وسیلهای برای تحقق اهداف متعالیتر مانند تأمین نیازهای جامعه، ایجاد فرصتهای شغلی، و کمک به نیازمندان میداند و به این ترتیب، هم رشد اقتصادی و هم عدالت اجتماعی را تضمین میکند. بنابراین، میتوان گفت که هرچند کلمه کارآفرینی به معنای مدرن آن در قرآن نیامده، اما روح و محتوای آن به طور عمیقی در آیات الهی ریشه دارد و مسلمانان را به فعالیتهای مولد و سازنده اقتصادی با رعایت اصول اخلاقی و اجتماعی فرا میخواند.
و هنگامی که نماز پایان یافت، [برای کسب روزی] در زمین پراکنده شوید و از فضل خدا طلب کنید و خدا را بسیار یاد کنید، باشد که رستگار شوید.
کسانی که ربا میخورند، [در قیامت] برنمیخیزند مگر مانند کسی که شیطان او را مس کرده و آشفتهاش ساخته است. این به سبب آن است که آنان گفتند: داد و ستد [نیز] مانند رباست، در حالی که خدا داد و ستد را حلال و ربا را حرام کرده است.
و با آنچه خدا به تو داده است، سرای آخرت را بجوی و بهرهات را از دنیا فراموش مکن و نیکی کن همانگونه که خدا به تو نیکی کرده است و در زمین به دنبال فساد مباش، همانا خدا مفسدان را دوست ندارد.
روزی در شیراز، تاجری بود به نام فریدون که سرمایهای اندک داشت، اما همتی بلند و دستی درستکار. او هر صبح با یاد خدا از خانه بیرون میآمد و با صداقت و کوششی بیوقفه، به تجارت مشغول میشد. مردم به او اعتماد داشتند و معاملاتش پربرکت بود. از آن سو، همسایهای داشت به نام رستم که پیوسته در پی کسب مال از راههای آسان و گاه مشکوک بود و از کار و تلاش واقعی دوری میکرد. روزی فریدون به رستم گفت: «ای برادر، تو را چه شده که همیشه نگران رزق فردا هستی؟ مگر نشنیدهای که سعدی فرموده: «سعدی! چو دست بنده افتاد، چه جای قوت؟ / زان یار نیک سیرت، نیکنام برخیز»؟ رزق حلال با کوشش و توکل به دست آید و برکتش پایدار باشد. مال حرام هرچند بسیار نماید، اما سرانجامش تباهی است و آرامش را از دل میبرد.» رستم سخن فریدون را به دل گرفت و از آن روز دست از کارهای ناشایست برداشت و به کسب حلال روی آورد. دید که برکت و آرامش حقیقی در کار نیک و دستیابی به روزی پاکیزه است، نه در فراوانی مال از هر راهی. و بدین ترتیب، هر دو در دنیای خود رستگار شدند و آرامش یافتند.