برای یافتن حقیقت در هیاهوی رسانهها، قرآن کریم به ما توصیه میکند که اخبار را تحقیق و بررسی کنیم، از عقل و تفکر خود بهره بگیریم، و از طریق تقوا به بصیرت و قدرت تشخیص حق از باطل برسیم. همچنین، باید همواره به قرآن و سنت به عنوان منبع نهایی حقیقت مراجعه کنیم تا در دریای اطلاعات گمراه نشویم.
در هیاهوی بیامان رسانهها و جریان سیلآسای اطلاعات در عصر حاضر، یافتن حقیقت به یکی از بزرگترین چالشهای زندگی انسان تبدیل شده است. دنیای ما پر است از صداهای گوناگون، نظرات متضاد، اخبار واقعی، شایعات، تبلیغات هدفمند و اطلاعات نادرست. در چنین فضای پرتنشی، چگونه میتوانیم راهی برای تشخیص حق از باطل بیابیم و به نور حقیقت دسترسی پیدا کنیم؟ قرآن کریم، کتاب هدایت الهی، با اینکه مستقیماً به موضوع "رسانه" در مفهوم امروزی آن نپرداخته، اما اصولی جاودانه و بنیادین را برای تشخیص حقیقت، تفکر انتقادی، و دوری از گمراهی ارائه میدهد که به طور شگفتانگیزی برای دوران ما نیز کاربرد دارند. این اصول نه تنها راهنمای ما در مواجهه با اخبار و اطلاعات هستند، بلکه به ما کمک میکنند تا در تمام جنبههای زندگی، بین حق و باطل تمایز قائل شویم. **اصل اول: تحقیق و تبیّن (بررسی و اطمینان یافتن از صحت خبر)** یکی از برجستهترین و کاربردیترین توصیههای قرآنی در این زمینه، فرمان به "تبیّن" یا تحقیق و بررسی خبر است. در سوره حجرات، آیه 6 میخوانیم: "یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ جَاءَکُمْ فَاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَیَّنُوا أَنْ تُصِیبُوا قَوْمًا بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلَى مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِینَ." (ای کسانی که ایمان آوردهاید، اگر شخص فاسقی خبری برای شما آورد، نیک تحقیق کنید، مبادا ناآگاهانه به گروهی آسیب برسانید و سپس از کرده خود پشیمان شوید.) این آیه مستقیماً ما را از پذیرش کورکورانه اخبار، به ویژه از منابع ناموثق و کسانی که سابقه دروغگویی یا بدعهدی دارند، برحذر میدارد. در دنیای امروز که هر کس با یک تلفن هوشمند میتواند خود به یک "خبرگزار" تبدیل شود و اطلاعات (اعم از درست و غلط) را با سرعت نور منتشر کند، این اصل قرآنی حیاتیتر از همیشه است. ما باید قبل از باور کردن، بازنشر دادن یا قضاوت کردن بر اساس یک خبر، آن را از چند منبع موثق بررسی کنیم. آیا این خبر منطقی است؟ منبع آن کیست؟ آیا هدف خاصی پشت انتشار آن وجود دارد؟ این تحقیق و بررسی فعال، به ما کمک میکند تا از انتشار شایعات، دامن زدن به اختلافات و حتی آسیب رساندن به افراد یا گروهها بر اساس اطلاعات نادرست جلوگیری کنیم. مسئولیت اخلاقی و دینی ما در قبال اطلاعاتی که دریافت و منتشر میکنیم، بسیار سنگین است. **اصل دوم: استفاده از عقل و تفکر (تدبّر و تعقّل)** قرآن کریم در آیات متعدد، انسانها را به تفکر، تعقل، تدبر و بهرهگیری از خرد دعوت میکند. آیات بسیاری با عباراتی چون "افلا یتدبرون"، "لقوم یعقلون"، "لاولی الالباب" (آیا تدبر نمیکنند؟ برای گروهی که تعقل میکنند، برای صاحبان خرد) ما را به تأمل عمیق در پدیدههای طبیعی، حقایق هستی و حتی در خود قرآن فرا میخواند. این دعوت به تفکر، شامل مواجهه ما با اطلاعات نیز میشود. در مواجهه با هیاهوی رسانهها، مؤمن نباید منفعل باشد، بلکه باید فعالانه به تحلیل اطلاعات بپردازد. آیا این خبر با حقایق شناختهشده همخوانی دارد؟ آیا منطقی به نظر میرسد؟ چه انگیزههایی میتواند پشت این خبر یا روایت باشد؟ این نگرش انتقادی و تحلیلی، که ریشه در دعوت قرآن به خردورزی دارد، سپر محکمی در برابر پروپاگاندا و دستکاریهای رسانهای است. آیه 36 سوره اسراء میفرماید: "وَلاَ تَقْفُ مَا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ کُلُّ أُوْلَئِکَ کَانَ عَنْهُ مَسْئُولاً." (و از چیزی که به آن علم نداری، پیروی مکن؛ زیرا گوش و چشم و دل، همه مورد پرسش قرار خواهند گرفت.) این آیه بر مسئولیت ما در برابر اطلاعاتی که میپذیریم یا رد میکنیم، تأکید میکند و ما را به دوری از گمانهزنی و پذیرش صرفاً آنچه به آن یقین و علم نداریم، وا میدارد. **اصل سوم: بصیرت و تمییز (فرقان) از طریق تقوا** یکی از عمیقترین مفاهیم قرآنی برای یافتن حقیقت، مفهوم "فرقان" است. در سوره انفال، آیه 29 آمده است: "یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ یَجْعَلْ لَکُمْ فُرْقَانًا وَیُکَفِّرْ عَنْکُمْ سَیِّئَاتِکُمْ وَیَغْفِرْ لَکُمْ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ." (ای کسانی که ایمان آوردهاید، اگر از خدا پروا کنید، او برای شما [وسیله] تشخیص حق از باطل قرار میدهد و گناهانتان را از شما میپوشاند و شما را میآمرزد؛ و خداوند صاحب فضل بزرگ است.) "فرقان" به معنای قوه تشخیص و تمییز میان حق و باطل است. این بصیرت درونی، موهبتی الهی است که به کسانی عطا میشود که اهل تقوا (پرهیزگاری و خداترسی) هستند. تقوا نه تنها به معنای انجام واجبات و ترک محرمات است، بلکه به معنای حضور قلب، اخلاص، دوری از هواهای نفسانی و حفظ پاکی درون است. هنگامی که قلب و ذهن انسان با تقوا جلا یابد، قدرت درک و بصیرت او افزایش مییابد. او میتواند لایههای پنهان اطلاعات را ببیند، انگیزههای واقعی پشت اخبار را تشخیص دهد و از فریبکاریهای پنهان آگاه شود. یک فرد باتقوا کمتر تحت تأثیر احساسات، تعصبات یا منافع شخصی قرار میگیرد و با رویکردی عینیتر و خالصانهتر به دنبال حقیقت میگردد. این بصیرت درونی، راهنمای قویتری از هر منبع بیرونی خواهد بود. **اصل چهارم: پناه بردن به سرچشمه حقیقت (قرآن و سنت)** در نهایت، وقتی در هیاهوی اطلاعات سرگردان میشویم، بازگشت به اصول بنیادین دین و رجوع به قرآن کریم به عنوان "حبلالمتین" (ریسمان محکم) و "نور مبین" (نور آشکار)، راهگشاست. قرآن، خود "حق" است و معیاری برای سنجش همه چیز. آیات قرآن نه تنها راهبردهای عملی برای زندگی روزمره میدهند، بلکه چارچوبی اخلاقی و معرفتی فراهم میکنند که ما را قادر میسازد تا هر ایدئولوژی، خبر یا روایتی را در پرتو آن بسنجیم. هرچه با اصول قرآنی همخوانی داشته باشد، به حقیقت نزدیکتر است و هرچه در تعارض با آن باشد، از حقیقت دور. استقامت بر این اصول و پایبندی به آنها، به انسان یک لنگرگاه فکری و روحی میدهد تا در دریای پرتلاطم اطلاعات غرق نشود. **نتیجهگیری:** یافتن حقیقت در عصر رسانهها، نه یک جستجوی ساده، بلکه یک جهاد فکری و معنوی است. قرآن کریم به ما میآموزد که برای یافتن حقیقت، باید فعال باشیم: تحقیق کنیم، تعقل کنیم، به گمانهزنیها و شایعات اعتماد نکنیم، و مهمتر از همه، با تقوا و پرهیزگاری، بصیرت درونی خود را تقویت کنیم تا خداوند خود به ما قدرت تمییز حق از باطل را عطا فرماید. در این مسیر، همواره به سرچشمه حقیقت، یعنی قرآن و سنت رجوع کنیم. این رویکرد جامع، نه تنها ما را از فریبکاریها حفظ میکند، بلکه به ما کمک میکند تا به انسانهایی بصیر، مسئول و راه یافته تبدیل شویم که میتوانند نور حقیقت را حتی در تاریکترین هیاهوها بیابند. این مسئولیت ماست که با دیدی نقادانه و قلبی پاک، به دنبال آنچه واقعاً درست است، باشیم و خود نیز سهمی در انتشار حقیقت و نیکی داشته باشیم. این مسیر، مستلزم صبر، مداومت و توکل بر خداوند است.
ای کسانی که ایمان آوردهاید، اگر شخص فاسقی خبری برای شما آورد، نیک تحقیق کنید، مبادا ناآگاهانه به گروهی آسیب برسانید و سپس از کرده خود پشیمان شوید.
و از چیزی که به آن علم نداری، پیروی مکن؛ زیرا گوش و چشم و دل، همه مورد پرسش قرار خواهند گرفت.
ای کسانی که ایمان آوردهاید، اگر از خدا پروا کنید، او برای شما [وسیله] تشخیص حق از باطل قرار میدهد و گناهانتان را از شما میپوشاند و شما را میآمرزد؛ و خداوند صاحب فضل بزرگ است.
گویند در روزگاران گذشته، پادشاهی خردمند بود که همواره در پی شناخت حقیقت و دوری از فریبکاریها بود. او هرگاه که تجاری از راه میرسیدند و از عجایب سرزمینهای دور سخن میگفتند، یا اهل حکمت از علوم غریبه حکایت میکردند، هرگز سخنانشان را بیچون و چرا نمیپذیرفت. روزی دو بازرگان نزد او آمدند و هر یک ادعای مالکیت گوهری کمیاب را داشت. یکی سنگی پر زرق و برق را ارائه داد و با سخنان شیوا از فضایل و اصالت آن میگفت، در حالی که دیگری، هرچند کمتر سخنور بود، گوهری نسبتاً مات در دست داشت. پادشاه با صبر به هر دو گوش فرا داد، واکنشهای اطرافیان را مشاهده کرد و زمزمههای حمایت از بازرگان خوشبیان را شنید. اما با شتابزدگی حکمی نداد. او فرمان داد تا هر دو سنگ توسط یک جواهرساز ماهر و امین مورد بررسی قرار گیرد، نه اینکه به ظاهرشان یا سخنان فریبنده اعتماد کند. جواهرساز، پس از بررسی دقیق، فاش کرد که سنگ پر زرق و برق تنها یک شیشه ماهرانه بود، در حالی که گوهر ماتتر، یاقوتی اصیل و با ارزش بیاندازه بود، هرچند که صیقل نیافته بود. پادشاه سپس اعلام کرد: «حقیقت، همچون این یاقوت، اغلب فریاد نمیزند و نمیدرخشد، بلکه خود را از طریق بررسی دقیق و بینش کسانی که دانش واقعی دارند، آشکار میکند. فریب ظواهر یا زبانهای فریبنده را نخورید، بلکه جوهر و باطن را بجویید.» این حکایت، به ما میآموزد که در میان هیاهوی صداها و جذابیت آنچه درخشان به نظر میرسد، ارزش واقعی و راستی غالباً پنهان است و برای کشف آن نیازمند چشمی بصیر و قلبی صبور هستیم.