چگونه می‌توان در برابر ظلم سکوت نکرد؟

در برابر ظلم نباید سکوت کرد، زیرا قرآن کریم مؤمنان را به پایداری در راه حق، امر به معروف و نهی از منکر و ایستادگی در برابر ستمگران فراخوانده است. این وظیفه الهی، با توکل بر خدا، سخن گفتن، پایداری بر عدالت و تربیت نسل عدالت‌خواه محقق می‌شود.

پاسخ قرآن

چگونه می‌توان در برابر ظلم سکوت نکرد؟

چگونه می‌توان در برابر ظلم سکوت نکرد؟ این پرسشی عمیق و بنیادین است که ریشه در فطرت پاک انسانی و آموزه‌های روشن دین مبین اسلام دارد. سکوت در برابر ظلم، نه تنها به معنای تایید ستمگر است، بلکه پایه‌های جامعه را متزلزل ساخته و حق و عدالت را به فراموشی می‌سپارد. قرآن کریم بارها و بارها مؤمنان را به پایداری در راه حق، امر به معروف و نهی از منکر، و ایستادگی در برابر ستمگران فرا خوانده است. این تکلیف الهی، نه فقط یک توصیه اخلاقی، بلکه یک وظیفه اجتماعی و عبادی است که ضامن سلامت و پویایی جامعه اسلامی است و اهمیت آن به قدری بالاست که در برخی روایات، یکی از ستون‌های دین شمرده شده است. نادیده گرفتن این فریضه، می‌تواند عواقب جبران‌ناپذیری برای فرد و جامعه داشته باشد، زیرا بی‌تفاوتی نسبت به ظلم، آن را نهادینه می‌کند و راه را برای طغیان بیشتر باز می‌گذارد. اولین گام برای عدم سکوت در برابر ظلم، تقویت ایمان و توکل به خداوند است. وقتی انسان بداند که تنها قدرت مطلق عالم خداوند است و او یاور مظلومان و ستم‌دیدگان است، ترس از ستمگران در دلش از بین می‌رود و شهامت مقابله با بی‌عدالتی را پیدا می‌کند. قرآن می‌فرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ ۚ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ» (بقره: ۱۵۳). صبر و پایداری در راه حق، حتی در مواجهه با مشکلات و تهدیدات، از ارکان اصلی این ایستادگی است. انسان مؤمن، با اتکا به نیروی لایزال الهی، هرگز در برابر ظلم سر خم نمی‌کند و از بیان حق هراسی ندارد. این توکل، به انسان آرامش و اطمینان خاطری می‌بخشد که او را قادر می‌سازد در برابر فشارهای اجتماعی و سیاسی ایستادگی کند و از ارزش‌های الهی دفاع نماید، حتی اگر در این راه تنها باشد. دومین اصل، فهم عمیق مفهوم «امر به معروف و نهی از منکر» است. این اصل، روح بیدار و نظارتگر یک جامعه اسلامی است و به معنای تشویق به نیکی‌ها و بازداشتن از بدی‌هاست. قرآن کریم در سوره آل عمران آیه ۱۰۴ می‌فرماید: «وَلْتَكُن مِّنكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ ۚ وَأُولَٰئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ». این آیه به روشنی بیان می‌کند که باید گروهی از مسلمانان باشند که مردم را به نیکی دعوت کنند، به کار خوب فرمان دهند و از کار بد بازدارند. این وظیفه، شامل مقابله با هرگونه ظلم و ستم نیز می‌شود. نهی از منکر، می‌تواند از تذکر لسانی و نصیحت آغاز شود و تا مراحل بالاتر نظیر افشاگری و مقابله عملی با ظلم ادامه یابد، البته با رعایت اصول حکمت، مصلحت و توانایی. امام علی (ع) در نهج‌البلاغه می‌فرمایند: «هدف از امر به معروف و نهی از منکر، حفظ حقوق ضعیفان و بازداشتن ستمگران از ستم است.» این عبارت، نشان‌دهنده ابعاد اجتماعی گسترده این فریضه است و آن را نه تنها یک وظیفه فردی، بلکه یک مسئولیت جمعی برای حفظ عدالت و جلوگیری از فساد در جامعه معرفی می‌کند. سومین راهکار، سخن گفتن و افشاگری است. سکوت، آب به آسیاب ستمگر می‌ریزد و او را در ادامه ظلمش جسورتر می‌کند. قرآن کریم در سوره نساء آیه ۱۴۸ می‌فرماید: «لَّا يُحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلَّا مَن ظُلِمَ ۚ وَكَانَ اللَّهُ سَمِيعًا عَلِيمًا». این آیه نشان می‌دهد که خداوند افشای بدی‌ها و بدگویی آشکار را دوست ندارد، مگر از سوی کسی که مورد ستم قرار گرفته است. این استثنا، راه را برای فریاد مظلوم باز می‌کند و به او اجازه می‌دهد تا ستمی که بر او رفته است را آشکار کند. این افشاگری می‌تواند شامل روشنگری عمومی، شهادت در برابر ستم، یا حتی فریاد مظلومانه و التماس به درگاه الهی باشد. مهم این است که صدای حق شنیده شود و ستمگر از این سکوت برای ادامه ظلمش سوءاستفاده نکند. افشاگری به موقع می‌تواند بسیاری از توطئه‌ها و نقشه‌های ظالمان را خنثی سازد و آگاهی عمومی را نسبت به ماهیت واقعی ستم، افزایش دهد. چهارمین رویکرد، پایداری بر عدالت و پرهیز از سازش با ظالمان است. قرآن در سوره هود آیه ۱۱۳ به شدت هشدار می‌دهد: «وَلَا تَرْكَنُوا إِلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ وَمَا لَكُم مِّن دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِيَاءَ ثُمَّ لَا تُنصَرُونَ». این آیه صراحتاً از هرگونه میل و گرایش به ظالمان نهی می‌کند و عواقب وخیم تکیه بر آن‌ها را بیان می‌دارد. یعنی حتی نزدیک شدن یا هم‌دستی با ظالمان، چه با سکوت و چه با همکاری، می‌تواند فرد را به عذاب الهی دچار کند. این آیه، به ما درس می‌دهد که باید مرز بین حق و باطل را روشن نگه داریم و هرگز اجازه ندهیم که منافع دنیوی، ترس از قدرت ظالم، یا طمع ما را به سمت سازش با ظلم سوق دهد. پایداری بر عدالت، حتی اگر به قیمت سختی و رنج باشد، رضایت الهی را به همراه دارد و منجر به عزت و سربلندی دنیوی و اخروی می‌شود. از تاریخ انبیا و اوصیا آموخته‌ایم که راه حق همواره با چالش‌ها و امتحانات همراه است، اما سرانجام پیروزی از آن اهل حق است. پنجمین نکته، اقدام عملی در حد توان است. مبارزه با ظلم درجات مختلفی دارد. اگرچه همه نمی‌توانند در خط مقدم مبارزه باشند، اما هر فردی به اندازه توان و موقعیت خود مسئول است. این اقدام می‌تواند از یک نقد سازنده در فضای مجازی، حمایت از یک جنبش عدالت‌خواه، شرکت در تجمعات مسالمت‌آمیز، یا کمک به مظلومان به صورت مالی و معنوی باشد. مهم این است که انسان خود را فارغ از مسئولیت نداند و در برابر هرگونه بی‌عدالتی، دست روی دست نگذارد. حتی کوچکترین گام در راه دفاع از حق، نزد خداوند ارزش عظیمی دارد. تاریخ اسلام سرشار از نمونه‌هایی است که یک سخن حق در زمان مناسب، توانسته مسیر تاریخ را تغییر دهد. از شجاعت حضرت زهرا (س) در دفاع از ولایت تا ایستادگی امام حسین (ع) در کربلا، همه و همه درس‌هایی است برای عدم سکوت در برابر ظلم و برویارویی فعال با آن. باید همواره به یاد داشت که هر عمل کوچک، در صورت خلوص نیت، می‌تواند تأثیرات بزرگی در پی داشته باشد. ششمین راهکار، تربیت نسلی آگاه و عدالت‌خواه است. یکی از مؤثرترین راه‌های مقابله بلندمدت با ظلم، آگاه‌سازی و آموزش نسل‌های آینده است. اگر فرزندان ما با مفاهیم عدالت، حق‌طلبی، شجاعت و وظیفه امر به معروف و نهی از منکر آشنا شوند و تربیت گردند، خود به خود سد محکمی در برابر ظالمان خواهند بود. والدین و مربیان وظیفه دارند این بذر را در دل کودکان و نوجوانان بکارند و آن‌ها را برای آینده‌ای روشن‌تر و عادلانه‌تر آماده سازند. نهادینه‌سازی ارزش‌های اسلامی و انسانی در نسل‌های بعدی، تضمین‌کننده این است که جامعه همواره در مسیر عدالت و برابری حرکت خواهد کرد و هیچگاه در برابر ظلم، سر تسلیم فرود نخواهد آورد. آموزش تاریخ مبارزات حق‌طلبان و قهرمانان عدالت، می‌تواند الهام‌بخش نسل‌های آینده باشد. در نهایت، باید دانست که مقابله با ظلم و عدم سکوت در برابر آن، نیازمند شجاعت، بصیرت و از خودگذشتگی است. این یک مسیر پر چالش است، اما پاداش الهی برای کسانی که در راه حق پایداری می‌کنند، عظیم و بی‌نهایت است. قرآن کریم این مومنان را رستگار و اهل فلاح می‌داند. بیایید هیچ‌گاه صدای مظلوم را نشنیده نگیریم و با سکوتمان، شریک جرم ستمگران نشویم. هر کلمه حق، هر اقدام کوچک برای عدالت، و هر ایستادگی، آجری است بر بنای جامعه‌ای عادلانه و خدایی. این وظیفه از ماست که در برابر ظلم، نه تنها سکوت نکنیم، بلکه فعالانه به مبارزه با آن بپردازیم و از حق و حقیقت دفاع کنیم، به امید آن روز که عدالت کامل بر جهان حاکم شود و هیچ ستمی بر روی زمین باقی نماند.

آیات مرتبط

داستانی دلنشین

آورده‌اند که پادشاهی ستمگر بر ملتی حکومت می‌کرد و رعایا از ظلم او به ستوه آمده بودند. هیچ‌کس جرأت سخن گفتن نداشت. روزی درویشی حق‌گو و با ایمان، رنج مردم را دید و تاب نیاورد. با وجود هشدارهای درباریان از خشم پادشاه، او با توکل بر خدا به نزد پادشاه رفت. درویش با کمال شهامت و لحنی دوستانه اما قاطع گفت: 'ای پادشاه، آسایش رعیت اساس پادشاهی توست و پادشاهی که رعیت از او راضی نباشد، پایه قدرتش سست است. حذر کن از آنکه فریاد مظلومان به آسمان رسد، که عدل الهی سریع و سخت است و هرگز از ظلمی نمی‌گذرد. مپندار که این قدرت و سلطنت تو را جاودانه می‌کند، که پادشاهی تنها با داد و انصاف برقرار می‌ماند.' پادشاه که تا آن زمان سخنی چنین صادقانه نشنیده بود، تحت تأثیر شجاعت و خلوص درویش قرار گرفت. در او اندیشه افتاد و از آن پس در رفتار خود تجدید نظر کرد و به عدل و انصاف روی آورد. این حکایت نشان می‌دهد که یک کلام حق از یک قلب شجاع، می‌تواند درهای تغییر را به روی حتی ستمگرترین حاکمان بگشاید.

سوالات مرتبط