ایستادگی در برابر ظلم امریک مهم است و شامل دفاع از حقوق دیگران از طریق صداقت و فعالیتهای مدنی میشود.
ایستادگی در برابر ظلم، از منظر قرآن کریم یک وظیفه مهم و ضروری است. قرآن بهعنوان مهمترین منبع دینی مسلمانان، همواره بر اهمیت عدالت و ایستادگی در برابر ظلم تاکید کرده و مسلمانان را به این مهم دعوت نموده است. در این مقاله به بررسی آیات قرآن در مورد ایستادگی در برابر ظلم، ضرورت آن، و راهکارهای اجرایی برای تحقق آن خواهیم پرداخت. سوره نساء آیه 135 یکی از آیات کلیدی در این زمینه است که در آن خداوند میفرماید: «ای کسانی که ایمان آوردهاید، در راستای عدالت قیام کنید و در حق خود و دیگران گواهی دهید حتی اگر به زیان خودتان باشد.» این آیه بهروشنی نشان میدهد که ایستادگی در برابر ظلم و ارائه گواهی صحیح، حتی وقتی که به زیان فرد میانجامد، از مهمترین وظایف مؤمنان بهشمار میرود. این امر نشاندهنده صداقت، شجاعت و عشق به عدالت است. در واقع، الله بر این نکته تاکید دارد که برقراری عدالت صرفاً به نفع یک فرد یا گروه خاص نیست، بلکه چیزی است که به نفع کل جامعه است. در سوره آل عمران آیه 104 نیز خداوند به مؤمنان دستور میدهد که از خود و جامعهشان دفاع کنند و از ظلم و ستم جلوگیری نمایند. این آیه بهویژه نشاندهنده وظیفه اجتماعی مؤمنان است. اسلام نهتنها بر روی جنبههای فردی تکیه دارد بلکه به بعد اجتماعی نیز توجه خاصی دارد. جالب است که ایستادگی در برابر ظلم نه فقط وظیفه فردی است بلکه یک مسئولیت اجتماعی نیز محسوب میشود. مسلمانان موظف هستند نهتنها برای حقوق خود بلکه برای حقوق دیگران نیز بایستند. در سوره مائده آیه 8، خداوند به مردمان میگوید که باید در پرتو عدالت و حق برانگیخته شوند. این آیه نمادی از ایفای نقش فعال در جامعه است. در حقیقت، عدالت و حق باید مرکزیترین دغدغه هر مسلمان باشد. ایستادگی در برابر ظلم، تنها در موقعیتهای خاص و اضطراری ایجاب نمیشود، بلکه یک الگوی زندگی مطلوب در تمام جغرافیاهای بشری است. بنابراین، هر مؤمنی بهمنظور وفاداری بهفرامین الهی و اطاعت از آموزههای قرآن، باید در مقابل ظلم و ستم قیام کند. ایستادگی در برابر ظلم میتواند به اشکال مختلفی صورت گیرد. از جمله نهادینه کردن فرهنگ عدالت در جامعه، آموزش و آگاهسازی افراد در خصوص حقوق انسانی و اجتماعی، و همچنین مشارکت در فعالیتهای مدنی و سیاسی. در شرایطی که افراد در اجتماع دچار ظلم میشوند، میتوان با روشهای قانونی و مسالمتآمیز برای دفاع از حقوق آنها اقدام کرد. مثلاً میتوان از طریق برگزاری تجمعات، نوشتن نامههای اعتراضی، و حتی از طریق مطالعه و پژوهش در زمینه حقوق بشری، آگاهیسازی کرد. اکنون به این سوال برمیگردیم: چطور میتوان این وظیفه را در زندگی روزانهمان اعمال کنیم؟ شروع از خود و اطرافیان اولین گام است. به عنوان مثال، وقتی ما شاهد بیعدالتی هستیم، باید آن را تصدیق کرده و درصدد اصلاح آن برآییم. این حتی میتواند شامل کمک به ضعیفان و مظلومان در محیط کار یا مدرسه باشد. همچنین میتوانیم با مطالعه و یادگیری درباره حقوق بشر و قوانین، خود را برای ایستادگی در برابر ظلم آماده کنیم. نهادها و سازمانهای غیردولتی نیز میتوانند نقش مؤثری در مطلع کردن افراد داشته باشند. این سازمانها معمولاً به دنبال ترویج رفاه اجتماعی و حقوق بشر هستند و میتوانند فضای مناسبی برای آشنایی با حقوق فردی و اجتماعی افراد بهخصوص جوانان فراهم کنند. همچنین، از طریق مشارکت در این سازمانها، افراد میتوانند بهصورت گروهی برای ایستادگی در برابر ظلم و ستم فعالیت کنند. بنابراین، ایستادگی در برابر ظلم نه تنها یک وظیفه الهی است، بلکه به ساخت جوامع سالمتر و عادلانهتر نیز کمک میکند. این مقوله نیازمند مدارا، صبر و استقامت است. در واقع، باید بدانیم که ایستادگی در برابر ظلم ممکن است در صدر قرار گرفتن در زنجیر تحمل تنبیه و بازخوردهای منفی اجتماعی باشد. لذا مهم است که افراد آگاهی کامل از شرایط حاکم بر جامعه خود داشته باشند و از طریق محافل اجتماعی، دانشگاهها و گفتگوهای خانوادگی، پارامترها و زاویههای مختلف مسئله را مورد بررسی قرار دهند. باید یادآوری کرد که ایستادگی در برابر ظلم به معنای ایجاد درگیری و تنش نیست، بلکه باید بهگونهای موثر و مدنی صورت گیرد. به عبارتی، مجاهدت در این راستا باید به دنبال تنشزدایی و ایجاد فضای دوستی و همکاری باشد. در شرایطی که ما به یکدیگر کمک کنیم و برای حقوق فردی و جمعی یکدیگر بایستیم، میتوانیم به جامعهای ساختاریافته و متعادل دست پیدا کنیم. برای نتیجهگیری میتوان گفت که ایستادگی در برابر ظلم، نه تنها یک وظیفه الهی بلکه یک اقدام انسانی و اجتماعی است که باید در تمام جنبههای زندگی انسانی مورد توجه قرار گیرد. با تکیه بر آموزههای قرآن و احادیث، ما میتوانیم با یکدیگر برای تحقق عدالت در جامعه تلاش کنیم و جامعهای سالمتر و بهتر بسازیم.
ای کسانی که ایمان آوردهاید، در راستای عدالت قیام کنید و در حق خود و دیگران گواهی دهید حتی اگر به زیان خودتان باشد. این عدالت نزدیکتر به پرهیزگاری است؛ و از خداوند بترسید که او به آنچه انجام میدهید، آگاه است.
و باید از میان شما گروهی باشند که به خیر دعوت کنند و به کار نیکو امر و از کار زشت نهی نمایند، و اینان همان رستگارانند.
ای کسانی که ایمان آوردهاید، به خاطر خدا در راه عدالت قیام کنید و برای گواهی به نفع انصاف در میان مردم شهادت دهید. و هیچ گروهی نباید شما را به انصراف از عدالت به سبب خصومت و کینه، وادار کند. این انصاف نزدیکتر به تقواست؛ و از خداوند بترسید که او به آنچه انجام میدهید، آگاه است.
روزی روزگاری، مردی به نام علی در یک دهکده زندگی میکرد. او همواره از ظلمهایی که به دیگران میشد ناراحت بود. یک روز، وقتی مشاهده کرد که یک فرد ضعیف به دست یک ظالم مورد آزار و اذیت قرار گرفته، تصمیم گرفت که ایستادگی کند. علی به مردم دهکده گفت: 'ما باید در برابر ظلم همواره بایستیم و از حقوق یکدیگر دفاع کنیم.' این سخنان او موجب شد تا دیگران هم به او ملحق شوند و با هم به حمایت از فرد مورد ظلم بپردازند. بدین ترتیب، علی و دوستانش توانستند آن ظلم را متوقف کنند و عدالت را برقرار نمایند.