قرآن با تحریم ربا و صنایع حرام، و تأکید بر عدالت و مسئولیت اجتماعی، راهنمای جامعی برای سرمایهگذاری اخلاقی ارائه میدهد. این اصول به سرمایهگذاران کمک میکند تا تصمیماتی بگیرند که هم سود مادی داشته و هم به صلاح جامعه باشد.
قرآن کریم، به عنوان کلام الهی و راهنمای جامع زندگی، نه تنها برای امور عبادی و معنوی، بلکه برای تمام جنبههای حیات بشر از جمله مسائل اقتصادی و مالی، رهنمودهای ارزشمندی ارائه میدهد. در دنیای امروز که پیچیدگیهای مالی و سرمایهگذاری روز به روز بیشتر میشود، اصول و مبانی قرآنی میتواند به عنوان یک قطبنما عمل کرده و به سرمایهگذاران کمک کند تا تصمیمات اخلاقی و مسئولانه اتخاذ نمایند. سرمایهگذاری اخلاقی در اسلام فراتر از صرف کسب سود است؛ بلکه بر مبنای عدالت، احسان، پرهیز از ظلم، و مسئولیتپذیری اجتماعی بنا شده است. این رویکرد به سرمایهگذاران کمک میکند تا علاوه بر منفعت مادی، به آرامش روحی و پاداش الهی نیز دست یابند و سهمی در ساختن جامعهای عادلانه و پایدار داشته باشند. یکی از محوریترین دستورات قرآنی در زمینه اقتصاد و سرمایهگذاری، حرمت ربا (بهره) است. قرآن به صراحت ربا را حرام دانسته و آن را معادل جنگ با خدا و رسولش میداند. در سوره بقره، آیه 275 میخوانیم: «الَّذِينَ يَأْكُلُونَ الرِّبَا لَا يَقُومُونَ إِلَّا كَمَا يَقُومُ الَّذِي يَتَخَبَّطُهُ الشَّيْطَانُ مِنَ الْمَسِّ ۚ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ قَالُوا إِنَّمَا الْبَيْعُ مِثْلُ الرِّبَا ۗ وَأَحَلَّ اللَّهُ الْبَيْعَ وَحَرَّمَ الرِّبَا». این آیه به روشنی تفاوت بین تجارت حلال و ربا را بیان میکند. ربا بدون هیچگونه ریسکپذیری و تلاش واقعی، به افزایش ناعادلانه ثروت میانجامد و باعث تضییع حقوق افراد نیازمند و تمرکز ثروت در دست عدهای خاص میشود. از این رو، سرمایهگذاران اخلاقی با الهام از قرآن، از هرگونه فعالیت سرمایهگذاری مبتنی بر بهره، مانند اوراق قرضه ربوی، سپردههای بانکی با بهره و وامهای ربوی پرهیز میکنند. به جای آن، به سمت سرمایهگذاریهایی روی میآورند که بر پایه مشارکت در سود و زیان (مانند مضاربه و مشارکته) و تجارت واقعی کالا و خدمات استوار است، زیرا این گونه فعالیتها به رشد اقتصادی سالم و پایدار کمک میکنند. اصل دوم، پرهیز از سرمایهگذاری در صنایع و فعالیتهای حرام است. قرآن مؤمنان را به همکاری در نیکی و تقوا سفارش میکند و از همکاری در گناه و تجاوز باز میدارد. در سوره مائده، آیه 2 آمده است: «وَتَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَىٰ ۖ وَلَا تَعَاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ». بر اساس این اصل، سرمایهگذار مسلمان نباید در شرکتهایی سرمایهگذاری کند که فعالیتهای آنها مغایر با آموزههای اسلامی است، مانند تولید و توزیع مشروبات الکلی، گوشت خوک، قمار، پورنوگرافی، تسلیحات برای جنگهای ناعادلانه، و هرگونه کسب و کاری که به جامعه زیان میرساند یا اصول اخلاقی را زیر پا میگذارد. این امر مستلزم بررسی دقیق و شفافیت در انتخاب شرکتها و صنایع است تا سرمایه در مسیر خیر و صلاح جامعه به کار گرفته شود. سومین اصل مهم، عدالت، انصاف و شفافیت در معاملات است. قرآن بر لزوم رعایت عدل در تمام روابط انسانی، از جمله معاملات مالی، تأکید فراوان دارد. در سوره نساء، آیه 29 میفرماید: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَأْكُلُوا أَمْوَالَكُم بَيْنَكُم بِالْبَاطِلِ إِلَّا أَن تَكُونَ تِجَارَةً عَن تَرَاضٍ مِّنكُمْ». این آیه بر کسب مال از راه مشروع و با رضایت طرفین تأکید دارد و هرگونه کسب درآمد از طریق فریب، تقلب، رشوه، احتکار، یا معاملات با ابهام و ریسک بالا (غَرَر) را که در فقه اسلامی از آن نهی شده، منع میکند. سرمایهگذاری اخلاقی قرآنی به معنای انتخاب فرصتهایی است که شفافیت کامل دارند، بر پایه اطلاعات درست بنا شدهاند، و هیچگونه ابهام یا فریب در آنها وجود ندارد. این امر به حفظ حقوق تمامی ذینفعان و ایجاد یک فضای اعتماد در بازار کمک میکند. چهارمین اصل، مسئولیت اجتماعی و نقش ثروت در توسعه جامعه است. قرآن ثروت را امانتی الهی میداند که باید در راه رضای خدا و کمک به بندگان او صرف شود. تأکید بر انفاق، زکات و صدقات، نشان از این دیدگاه دارد که ثروت نباید تنها در دست عدهای خاص متمرکز شود، بلکه باید در گردش باشد و به نیازمندان برسد و در پروژههای عامالمنفعه به کار گرفته شود. در سوره بقره، آیه 277 خداوند میفرماید: «إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ». این آیات نه تنها بر پرداخت زکات واجب تأکید دارد، بلکه سرمایهگذاران را به سرمایهگذاری در حوزههایی تشویق میکند که به بهبود زندگی مردم، اشتغالزایی، توسعه پایدار و حفاظت از محیط زیست منجر میشود. این میتواند شامل سرمایهگذاری در بخشهای آموزش، بهداشت، انرژیهای تجدیدپذیر، کشاورزی پایدار و زیرساختهایی باشد که به نفع عموم جامعه است. در نهایت، قرآن دیدگاهی جامع و متعادل به دنیا و آخرت دارد و سرمایهگذاران را به نگرش بلندمدت و مسئولیتپذیری در قبال منابع ترغیب میکند. ثروت و نعمتهای دنیا به عنوان امانتی در دست انسان است که باید با حکمت و مسئولیتپذیری از آن استفاده شود و از اسراف و تبذیر پرهیز گردد. سرمایهگذار مسلمان با درک این موضوع، تنها به سود کوتاهمدت فکر نمیکند، بلکه پیامدهای بلندمدت سرمایهگذاری خود بر جامعه، محیط زیست و نسلهای آینده را نیز در نظر میگیرد. این رویکرد به معنای سرمایهگذاری پایدار است که همزمان با ایجاد ارزش اقتصادی، ارزشهای اجتماعی و زیستمحیطی را نیز حفظ و تقویت میکند. بنابراین، قرآن چارچوبی اخلاقی، جامع و همهجانبه برای تصمیمگیریهای سرمایهگذاری ارائه میدهد که فراتر از منافع فردی، به صلاح کل جامعه و سعادت بشری میاندیشد و راهی برای کسب رزق حلال و بابرکت فراهم میآورد.
کسانی که ربا میخورند، (در قیامت) برنمیخیزند مگر مانند برخاستن کسی که شیطان او را مس کرده و آشفته ساخته است. این بدان سبب است که آنان گفتند: داد و ستد (نیز) مانند رباست، حال آنکه خدا داد و ستد را حلال کرده و ربا را حرام. پس هر کس پندی از پروردگارش به او رسید و (از رباخواری) دست کشید، آنچه پیش از این (به دست آورده) از آن اوست و کارش به خدا واگذار میشود. و هر کس بازگردد (و رباخواری کند)، پس آنان اهل آتشند و در آن جاودانند.
ای کسانی که ایمان آوردهاید، اموالتان را در میان خود به ناحق مخورید، مگر آنکه تجارتی از رضایت خودتان باشد؛ و خود را نکشید؛ همانا خدا همواره نسبت به شما مهربان است.
ای کسانی که ایمان آوردهاید! شعائر خدا و ماه حرام و قربانیهای بینشانه و قربانیهای نشاندار و آهنگکنندگان بیت الحرام را که فضل و خشنودی پروردگارشان را میجویند، حلال مشمارید. و هرگاه از احرام بیرون آمدید، میتوانید شکار کنید. و البته دشمنی گروهی که شما را از مسجد الحرام بازداشتند، شما را به تجاوز وادارد. و (همواره) بر نیکی و پرهیزگاری با یکدیگر همکاری کنید، و بر گناه و تجاوز همکاری نکنید. و از خدا پروا کنید، که خداوند سخت کیفر دهنده است.
در روزگاری که سعدی شیرازی در گلستان حکمت میکاشت، در شهر شیراز دو بازرگان مشهور بودند. یکی، حکیم نام داشت که با وجود ثروت فراوان، همواره بر اصول انصاف و اخلاق پایبند بود. او هر معاملهای را با صداقت آغاز میکرد و نه تنها به سود خود، بلکه به رفاه مشتریان و کارمندانش نیز میاندیشید. سرمایههایش را در کارهایی به کار میگرفت که به جامعه نفع برساند، مانند کمک به کشاورزان یا ساخت آبانبارهای عمومی. اما دیگری، غافل نام داشت که تنها به انباشت مال میاندیشید و در راه کسب سود، از هیچ حیلت و کمیفروشیای فروگذار نمیکرد. ثروت غافل روز به روز بیشتر میشد، اما هر کس با او معامله میکرد، جز نارضایتی و بیاعتمادی نمیدید. روزی بازار دچار رکود شد و بسیاری از بازرگانان در رنج افتادند. حکیم که همواره به فکر مردم بود، به یاری ایشان شتافت و از سرمایهاش برای حمایت از کارمندان و جامعه بهره برد. اما غافل، در این زمان تنها به حفظ سرمایه خود فکر میکرد و حتی حقوق کسانی که برایش کار میکردند را نیز پایمال کرد. پس از مدتی، رونق به بازار بازگشت. اما این بار، مردم تنها به سوی حکیم رفتند، زیرا میدانستند معامله با او آرامش و برکت به همراه دارد. غافل با وجود ثروت، حرمت و اعتبارش را از دست داده بود و کسی با او معامله نمیکرد و در نهایت، ثروتش بیاعتبار و خود تنها ماند. سعدی فرموده است: «مال و منال هر چه باشد، روزی فنا پذیرد، اما نام نیک و کردار نیکو تا ابد باقی است.»