نجات از تکبر در قرآن با تواضع و دوری از افتخار و رفتار ناشایست بیان شده است.
در قرآن کریم، مفاهیم زیادی در مورد تواضع و دوری از تکبر ذکر شده است. این دو صفت، به عنوان ویژگیهایی ارزنده در شخصیت انسانی، نه تنها در متون مذهبی بلکه در تمامی جوامع و فرهنگها مورد تأکید قرار گرفته است. در بسیاری از مواقع، انسانها تحت تأثیر شرایط مختلف اجتماعی، اقتصادی و حتی محیط خانوادگی، به سمت تکبر گرایش پیدا میکنند. اما در قرآن، بارها نسبت به ضررها و آسیبهای تکبر هشدار داده شده است. یکی از آیات مهم که به این موضوع اشاره دارد، آیه 18 سوره فرقان است که میفرماید: «وَ الَّذِينَ لَا يَشْهَدُونَ الزُّورَ وَ إِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِرامًا». ترجمه این جمله نشاندهنده ویژگی مؤمنان است که از درگیر شدن در امور بیارزش و افتراها خودداری میکنند. این آیه به ما میآموزد که یکی از راههای نجات از تکبر، خودداری از افتخار کردن و درگیر شدن در کارهای بیهوده است. به عبارت دیگر، انسان باید در زندگی خود به مفاهیمی که واقعاً ارزشمند هستند، توجه داشته باشد و از دنیای زودگذر و بیارزش دوری کند. از منظر قرآن، تکبر نه تنها ناشایست است بلکه موجب افت و رذالت انسان نیز میگردد. سوره البقرة آیه 206 نیز به این موضوع پرداخته و بیان میکند: «وَ إِذَا قِيلَ لَهُ اتَّقِ اللَّهَ أَخَذَتْهُ عِزَّةُ الإِثْمِ». در اینجا خداوند هشدار میدهد که زمانی که به شخصی گفته میشود از خدا بترس، بعضی افراد به دلیل تکبر خود به این تذکر توجه نمیکنند. این آیه بر اهمیت humility (تواضع) در مواجهه با تذکرات الهی تأکید میکند. انسان باید با تواضع و خضوع در برابر خداوند به زندگی خود ادامه دهد و از دستورات او پیروی کند. از دیگر آیات قابل توجه در این زمینه، سوره لقمان آیه 18 است که میفرماید: «وَ لا تُصْعِرْ خَدَّكَ لِلنَّاسِ وَ لا تَمْشِ فِي الْأَرْضِ مَرَحًا». در اینجا از ما خواسته میشود که به خودخواهی نپردازیم و در زمین با تکبر راه نرویم. این شرطی اساسی برای داشتن ارتباط درست با دیگران و خود است. تکبر فرد را از جمعیت فاصله میدهد و او را به انسداد در عرصههای مختلف زندگی و اجتماعی دچار میسازد. تحلیلی از این آیات نشان میدهد که برای نجات از تکبر، لازم است که انسان همیشه در ارتباط با خداوند باشد و خود را در برابر او کوچک ببیند. در وادی ایمان، هیچکس نباید خود را بزرگتر از آنچه که هست بداند. هر قدر هم که انسان در جایگاههای بالا و مهم قرار گیرد، در برابر عظمت خداوند باید تواضع کند و همه چیز را از او خواستار باشد. در این راستا، در قرآن کریم، عبارات و داستانهای مختلفی وجود دارد که به تواضع و پرهیز از تکبر اشاره دارند. به عنوان مثال، داستان فرعون که به تکبر و خودخواهی معروف است، درسهای زیادی برای ما دارد. او با وجود قدرت و ثروتش، نتوانست از عذاب خداوند فرار کند. این داستان به روشنی به ما یادآوری میکند که ارزش انسان به رتبه اجتماعی و مادیاش نیست، بلکه به تواضع و تقوایش نسبت به خداوند بستگی دارد. علاوه بر آن، از منظر اخلاقی نیز، تکبر موجب ایجاد فاصله میان انسانها میشود و ارتباطات اجتماعی را تحت تأثیر قرار میدهد. یک فرد متکبر نمیتواند در روابط خود با دیگران موفق باشد، زیرا دائماً از خود تعریف میکند و ارزشهای دیگران را نادیده میگیرد. از طرف دیگر، فردی که تواضع دارد، قابلیت برقراری ارتباطات مثبت و مؤثر را دارد و میتواند در میان جامعه خود به محبوبیت و احترام دست یابد. از نظر روانشناسی نیز، فرد متکبر ممکن است در ظاهر قوی و با اعتماد به نفس نشان دهد، اما در واقع دچار عدم امنیت درونی است. برعکس، افراد تواضعدار همواره در خود احساس آرامش و رضایت میکنند و به دیگران احترام میگذارند. این در طولانیمدت به آنها کمک میکند تا روابط انسانی خود را تقویت کرده و به عنوان افراد مورد احترام شناخته شوند. در نتیجه، بررسی این مهم که چگونه دوری از تکبر و پرهیز از خودخواهی میتواند به تکامل شخصیتی فرد کمک کند، ضروری به نظر میرسد. با تلاوت و تفکر در آیات قرآن و عمل به آنها، میتوان در مسیر نجات از تکبر گام برداشت و به تواضع و خدمت به دیگران دست یازید. در این فرآیند، همزمان با تقویت ارتباطات اجتماعی و نزدیکی به خداوند، میتوان به یک زندگی معنادار و پربار دست پیدا کرد. به طور کلی میتوان نتیجهگیری کرد که تواضع نه تنها یک صفت ارزنده انسانی است، بلکه در قرآن کریم به عنوان یک راهکار برای نجات از آسیبهای تکبر و خودخواهی معرفی شده است. انسانها میتوانند با عمل به این آموزهها، به سمت زندگی بهتر و انسانیتر هدایت شوند.
و کسانی که گواهی دروغ نمیدهند و هرگاه به لغو برخورند، با بزرگواری میگذرند.
و هنگامی که به او گفته شود تقوای خدا را پیشه کن، غرور در گناه او را میگیرد.
و بهخودخواهی نپرداز و در زمین با تکبر نرو.
روزی مردی به نام حسن در بازار بود و میدید که برخی از افراد به خود میبالند و در برخورد با دیگران مغرورانه رفتار میکنند. حسن با خود فکر کرد که اگر خداوند در قرآن اشاره کرده که نشانههای مؤمنان آن است که بر سر خود بزرگتر از حجم واقعیاش نکنند، پس او نیز باید از این صفات دوری کند. او تصمیم گرفت تا در رفتار خود تواضع را در نظر بگیرد و به دیگران احترام گذاشته و از قضاوتهای سطحی بپرهیزد. از آن روز، او با روحیهای جدید به زندگی ادامه داد.