چگونه بدانم سخنم اثر دارد یا نه؟

برای اثرگذاری کلام، باید با صداقت، نرمی، حکمت و نیت خالص سخن گفت. تأثیر آن در تغییر رفتار مخاطب یا ماندگاری و برکت کلام آشکار می‌شود، اما در نهایت، تأثیرگذاری مطلق در دست خداوند است.

پاسخ قرآن

چگونه بدانم سخنم اثر دارد یا نه؟

«چگونه بدانم سخنم اثر دارد یا نه؟» این سوال، عمق و اهمیت ارتباطات انسانی را از منظر قرآن کریم مورد بررسی قرار می‌دهد. قرآن مجید نه تنها بر اهمیت کلام و گفتار تاکید دارد، بلکه اصول و مبانی‌ای را برای سخنوری موثر و تأثیرگذار بیان می‌کند. اینکه بدانیم کلام ما اثرگذار است یا خیر، فراتر از یک ارزیابی سطحی است و نیازمند نگاهی عمیق به نیت، کیفیت و شیوه بیان ماست. در واقع، تأثیرگذاری کلام از دیدگاه قرآنی، ابتدا به میزان پایبندی ما به آداب و اخلاق گفتاری که خداوند متعال تعیین کرده، بستگی دارد و سپس به مشاهده نتایج و برکاتی که از آن حاصل می‌شود. این یک فرایند دو سویه است: هم تکلیف گوینده و هم اثرگذاری بر شنونده. برای ارزیابی کلام خود، باید به چند جنبه کلیدی توجه کنیم که هر یک ریشه در آیات نورانی قرآن دارند. در قدم اول، قرآن بر «قول سدید» (سخن استوار و درست) و «قول لیّن» (سخن نرم و ملایم) تأکید می‌کند. برای نمونه، در سوره احزاب آیه 70 می‌فرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَقُولُوا قَوْلًا سَدِیدًا» (ای کسانی که ایمان آورده‌اید، از خدا پروا کنید و سخنی استوار و درست بگویید). این آیه نشان می‌دهد که پایه و اساس هر کلام تأثیرگذار، صداقت، درستی و مطابقت با حقیقت است. سخنی که ریشه در حقیقت نداشته باشد، حتی اگر در ظاهر جذاب به نظر برسد، دیر یا زود اثر خود را از دست داده و بی‌اعتبار می‌شود. «سدید» یعنی سخنی که منطقی، محکم، و عاری از هرگونه گزافه‌گویی، دروغ و تناقض باشد. این صداقت در کلام است که اعتماد مخاطب را جلب می‌کند و زمینه را برای تأثیرگذاری فراهم می‌آورد. بدون صداقت، حتی شیرین‌ترین کلمات نیز پوچ و بی‌محتوا خواهند بود و تأثیر گذرا خواهند داشت. از سوی دیگر، «قول لیّن» یا سخن نرم نیز اهمیت بسزایی دارد. خداوند متعال در سوره طه آیه 44، به موسی و هارون (علیهما السلام) امر می‌فرماید که هنگام دعوت فرعون، با او «قولاً لیّناً» سخن بگویند: «فَقُولَا لَهُ قَوْلًا لَّیِّنًا لَّعَلَّهُ یَتَذَکَّرُ أَوْ یَخْشَى» (پس با او سخنی نرم بگویید، شاید پند گیرد یا بترسد). این آموزه به ما می‌آموزد که حتی در مواجهه با سرسخت‌ترین افراد، لحن و شیوه بیان باید نرم و مهربانانه باشد. خشونت در گفتار، نه تنها مانع از پذیرش حق می‌شود، بلکه سد و حجاب بین قلب‌ها می‌گردد. کلام نرم، دریچه‌های قلب را می‌گشاید و به پیام اجازه ورود می‌دهد. این نرمی نباید با ضعف اشتباه گرفته شود؛ بلکه نشانه قدرت و حکمت گوینده است که می‌تواند با لطافت، تأثیر بیشتری داشته باشد و از تحریک لجبازی و مقاومت جلوگیری کند. علاوه بر این، «حکمت» و «موعظه حسنه» دو رکن اساسی دیگر در تأثیرگذاری کلام هستند. در سوره نحل آیه 125 می‌خوانیم: «ادْعُ إِلَى سَبِیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُم بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ» (با حکمت و اندرز نیکو به راه پروردگارت دعوت کن، و با آنان به بهترین شیوه بحث کن). حکمت به معنای قرار دادن هر چیز در جای خود و سخن گفتن متناسب با موقعیت، مخاطب و شرایط است. یک سخن حکیمانه، متناسب با فهم و نیاز مخاطب بیان می‌شود و از پیچیدگی‌ها، اطناب‌های بی‌مورد و نامربوط پرهیز می‌کند. یعنی گوینده می‌داند چه چیزی را، به چه کسی، در چه زمانی و چگونه بگوید. موعظه حسنه نیز یعنی اندرزی که با نیت خیر، دلسوزی و به گونه‌ای جذاب و مؤثر بیان شود که قلب را متأثر سازد و نه تنها بر گوش، بلکه بر جان بنشیند. همچنین، شیوه «جدال احسن» به ما می‌آموزد که حتی در بحث و گفتگو، باید از بهترین و منطقی‌ترین روش‌ها استفاده کنیم و از توهین، تحقیر و برافروختن آتش خصومت بپرهیزیم. جدال احسن، بحثی است که هدفش روشن شدن حقیقت است نه غلبه بر حریف. برای اینکه بدانیم سخنمان اثر دارد یا خیر، باید ابتدا به نیت خود رجوع کنیم. آیا سخن ما برای رضایت خداوند است یا برای کسب منافع دنیوی، خودنمایی، برتری‌جویی یا ارضای نفس؟ اخلاص در نیت، نورانیتی به کلام می‌بخشد که آن را نافذ می‌کند. قلب خالص، کلام خالص تولید می‌کند و کلام خالص بر قلب‌ها می‌نشیند. سپس، به کیفیت کلام بنگریم: آیا صادقانه است؟ آیا نرم و مهربانانه است؟ آیا حکیمانه و بجا است؟ آیا حاوی اندرز نیکو است؟ آیا از هر گونه دروغ، غیبت، تهمت و سخن لغو (بیهوده) پرهیز شده است؟ قرآن کریم از سخنان لغو نهی کرده و بر پرهیز از آنها تأکید دارد، زیرا سخنان بیهوده روح را آشفته و تأثیر کلام را از بین می‌برد. نشانه‌های تأثیرگذاری کلام می‌تواند متعدد باشد؛ گاهی این تأثیر در تغییر رفتار مخاطب، در پذیرش حق، در آرامش قلبی شنونده، در حل و فصل اختلافات و یا در باز شدن گرهی از مشکلات نمود پیدا می‌کند. یک کلام مؤثر می‌تواند انگیزه‌ای برای عمل خیر، یا عاملی برای ترک گناه باشد. اما گاهی اوقات، تأثیر فوری و ظاهری مشخصی دیده نمی‌شود. در اینجاست که مفهوم «کلمه طیبه» و «کلمه خبیثه» در سوره ابراهیم (آیات 24-26) بسیار راهگشا است. خداوند می‌فرماید: «أَلَمْ تَرَ کَیْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا کَلِمَةً طَیِّبَةً کَشَجَرَةٍ طَیِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِی السَّمَاءِ تُؤْتِی أُکُلَهَا کُلَّ حِینٍ بِإِذْنِ رَبِّهَا وَمَثَلُ کَلِمَةٍ خَبِیثَةٍ کَشَجَرَةٍ خَبِیثَةٍ اجْتُثَّتْ مِن فَوْقِ الْأَرْضِ مَا لَهَا مِن قَرَارٍ» (آیا ندیدی چگونه خداوند مثالی زد: سخنی پاک [و مفید] همچون درختی پاک [و پرثمر] است که ریشه‌اش ثابت و شاخه‌هایش در آسمان است؟ همیشه میوه خود را به اذن پروردگارش می‌دهد. و مثال سخنی ناپاک [و بی‌فایده] همچون درختی ناپاک [و بی‌ریشه] است که از روی زمین برکنده شود و قراری برایش نباشد). این تشبیه قرآنی به ما می‌آموزد که کلام طیبه (پاک، مفید، راستین، خیرخواهانه و ناشی از ایمان) ماندگار و پرثمر است، حتی اگر در ابتدا میوه آن آشکار نباشد. ریشه‌هایش در دل‌ها و جان‌ها ثابت می‌شود و همواره به اذن خدا ثمر می‌دهد. اما کلام خبیثه (دروغ، فریبکارانه، ستمگرانه، بی‌اساس و ناشی از نیت ناپاک) بی‌ریشه است و دیر یا زود از بین می‌رود و هیچ پایداری ندارد. بنابراین، ارزیابی تأثیر کلام نه تنها به نتایج آنی، بلکه به ماندگاری و ریشه‌دار بودن آن نیز بستگی دارد. اگر کلام ما از جنس کلام طیبه باشد، قطعاً اثرگذار است، حتی اگر گاهی اوقات موانعی از سوی شنونده (مانند تکبر، جهل یا گناه) مانع از تأثیر فوری آن شود. وظیفه ما بیان حق با بهترین شیوه است و تأثیر نهایی در دست خداوند متعال است. پیامبران نیز بارها با عدم پذیرش روبرو شدند، اما کلام و رسالتشان همواره طیبه و تأثیرگذار بود، زیرا از جانب خدا و برای هدایت بشر بود. پس، برای ارزیابی تأثیر سخن، ابتدا به خود و کیفیت کلام خود از منظر قرآنی بنگریم، و سپس به نشانه‌هایی که در قلب و عمل مخاطب و در برکت آن کلام در طول زمان مشاهده می‌شود، توجه کنیم. یک کلام مؤثر، هم باعث رشد و هدایت شنونده می‌شود و هم باعث آرامش، پاداش و رشد معنوی گوینده می‌گردد. این فرایند مستلزم تلاش مداوم برای بهبود کیفیت گفتار و نیت خالصانه است. هدف اصلی از سخن گفتن، نه فقط انتقال اطلاعات، بلکه انتقال نور، هدایت و خیر است و تنها با رعایت اصول قرآنی است که می‌توان به این هدف والا دست یافت و امید داشت که کلام ما مؤثر واقع شود.

آیات مرتبط

داستانی دلنشین

روزی از روزها، پادشاهی خوابی دید و معبران را فراخواند تا خوابش را تعبیر کنند. یکی از معبران که مردی رک‌گو و بی‌پروا بود، گفت: «تعبیر خواب شما این است که شما شاهد مرگ تمام خویشاوندان و بستگان خود خواهید بود.» پادشاه از این سخن به شدت آزرده خاطر شد و دستور داد او را زندانی کنند. سپس معبر دیگری را طلبید. این معبر که مردی دانا و نیک‌سخن بود، با روی گشاده و لحنی مهربان به پادشاه گفت: «ای پادشاه! تعبیر خواب شما این است که شما عمر دراز و پربرکتی خواهید داشت و از همه خویشاوندان خود بیشتر زندگی خواهید کرد و سرانجام وارث ملک و مال همه آنها خواهید شد.» پادشاه از این سخن بسیار خوشحال شد و دستور داد هدایا و خلعت‌های فراوان به او ببخشند. اطرافیان از این تفاوت در برخورد پادشاه پرسیدند، گفتند: «هر دو یک معنی را بیان کردند، پس چرا با یکی چنین و با دیگری چنان؟» پادشاه پاسخ داد: «اولی حق را به تلخی و خشونت گفت، ولی دومی همان حق را با نرمی و لطافت بیان کرد. کلام نرم، دل‌ها را تسخیر می‌کند، حتی اگر پیام آن سخت باشد.» این حکایت سعدی به ما می‌آموزد که تأثیر کلام نه تنها در محتوای آن، بلکه در نحوه بیان و لحن گوینده است. یک سخن درست، اگر با حکمت و نرمی گفته شود، دل‌ها را به خود جذب می‌کند و تأثیر پایدارتری خواهد داشت.

سوالات مرتبط