قرآن کریم امید را فضیلتی بزرگ میداند، اما بین امید سازنده مبتنی بر عمل صالح و توکل حقیقی، با امید بیپایه و فریبنده که به سستی و توهم منجر میشود، تمایز قائل است. امید بیپایه نوعی خودفریبی است که فرد را از مسئولیتها و تلاش باز میدارد و نهایتاً به ضرر اوست.
در آموزههای قرآن کریم، مفهوم امید از جایگاه بسیار والایی برخوردار است، اما این امید همواره باید امید سازنده و مبتنی بر واقعیت باشد، نه یک آرزوی بیپایه و فریبنده. قرآن مؤمنان را به رجاء و امیدواری به فضل و رحمت الهی تشویق میکند، اما همزمان هشدارهایی نیز درباره «غرور» و «فریب» میدهد که میتواند نتیجه امیدهای واهی و بیاساس باشد. به عبارت دیگر، امید واقعی در اسلام، انگیزهای برای حرکت، تلاش و اصلاح است، در حالی که امید بیپایه میتواند به توهم، سستی و حتی گناه منجر شود. قرآن، بین امید سازنده (رجاء) و توهم و فریب (غرور یا تمنی) تفاوت قائل است. امید سازنده، از معرفت به پروردگار، ایمان به قدرت و حکمت او، و تلاش در مسیر رضایت الهی نشأت میگیرد. فردی که چنین امیدی دارد، با وجود مشکلات و سختیها، دست از تلاش برنمیدارد و میداند که یاری و رحمت خداوند شامل حال تلاشگران و صابران خواهد بود. این امید، محرک انسان به سوی کارهای نیک، توبه از گناهان و اصلاح نفس است. آیاتی مانند: "قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا ۚ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ" (زمر، 53) انسان را به عدم یأس از رحمت الهی دعوت میکند، اما این دعوت به همراه توبه و بازگشت است، نه اصرار بر گناه و انتظار بخشش بیجهت. در مقابل، «امید بیپایه» یا «غرور» نوعی فریب است که در آن فرد بدون انجام وظایف، بدون تلاش، بدون توبه از گناهان و بدون توجه به قوانین الهی، انتظار موفقیت یا بخشش را دارد. این نوع امید، غالباً توسط شیطان یا نفس اماره تقویت میشود. شیطان با وعدههای دروغین و آرزوهای طولانی، انسان را از توجه به اعمال و عواقب آنها غافل میکند. قرآن در چندین آیه به این فریب اشاره دارد، مثلاً در سوره لقمان آیه 33 میفرماید: "فَلَا تَغُرَّنَّكُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَلَا يَغُرَّنَّكُم بِاللَّهِ الْغَرُورُ" (مبادا زندگی دنیا شما را بفریبد و مبادا شیطان فریبنده شما را به خداوند مغرور کند). این آیه به وضوح هشدار میدهد که نه زرق و برق دنیا و نه وعدههای پوچ شیطان، نباید انسان را از مسیر حق منحرف کرده و او را به امیدی واهی و بیاساس نسبت به رحمت الهی دچار کنند؛ امیدی که بدون عمل، بدون توبه، و بدون تغییر در رفتار است. فریب ناشی از امید بیپایه میتواند در ابعاد مختلف زندگی نمود پیدا کند: از فردی که بدون تلاش علمی، امید به موفقیت در امتحان دارد تا کسی که بدون رعایت احکام شرعی و حقوق مردم، خود را اهل بهشت میداند. این فریب، انسان را به سستی و بیعملی میکشاند و مانع رشد و تعالی او میشود. قرآن کریم به شدت با چنین رویکردی مخالف است و بارها تأکید میکند که پاداشها و نتایج در گرو اعمال و نیتها هستند. "لَيْسَ بِأَمَانِيِّكُمْ وَلَا أَمَانِيِّ أَهْلِ الْكِتَابِ ۗ مَن يَعْمَلْ سُوءًا يُجْزَ بِهِ وَلَا يَجِدْ لَهُ مِن دُونِ اللَّهِ وَلِيًّا وَلَا نَصِيرًا" (نساء، 123) بیان میکند که رستگاری و نجات نه با آرزوهای شما و نه با آرزوهای اهل کتاب حاصل میشود، بلکه هرکس کار بدی انجام دهد، جزای آن را میبیند. این آیه به صراحت نشان میدهد که امید صرف و آرزوی تنها، بدون عمل و پاداش اعمال، منجر به هیچ نتیجهای نخواهد شد. همچنین، قرآن مجید بر این اصل تأکید دارد که خداوند هرگز پاداش نیکوکاران را ضایع نمیکند و همینطور از مجازات بدکاران چشمپوشی نخواهد کرد، مگر اینکه توبهی نصوح صورت گیرد. این تعادل بین وعده و وعید، رحمت و عذاب، نشان میدهد که امید به بخشش الهی باید همواره با پشیمانی حقیقی، جبران مافات و عزم بر عدم تکرار گناه همراه باشد. امید بیپایه، در واقع نوعی خودفریبی است که به فرد اجازه میدهد در دایرهای از توهم زندگی کند و از مسئولیتهای خود شانه خالی کند. این امر نه تنها سودی به حال دنیا و آخرت او ندارد، بلکه او را در مسیری خطرناک از غفلت و بیخبری قرار میدهد. بنابراین، از منظر قرآن، امید باید همواره بر پایه عمل صالح، تقوا، و توکل حقیقی به خدا باشد. تنها در این صورت است که امید، نیرویی سازنده و هدایتبخش خواهد بود و نه فریبی که انسان را به هلاکت میکشاند.
ای مردم! از پروردگارتان پروا کنید و از روزی بترسید که هیچ پدری چیزی از [عذاب] فرزندش را نمیپردازد و هیچ فرزندی چیزی از [عذاب] پدرش را نمیپردازد؛ به راستی وعده خدا حق است، پس مبادا زندگی دنیا شما را بفریبد و مبادا شیطان فریبنده شما را به خداوند مغرور کند.
نجات نه با آرزوهای شما و نه با آرزوهای اهل کتاب است؛ هر کس کار بدی انجام دهد، جزای آن را میبیند و جز خدا هیچ سرپرست و یاریکنندهای برای خود نمییابد.
بگو: ای بندگان من که بر خود ستم کردهاید، از رحمت خدا ناامید نشوید؛ یقیناً خدا همه گناهان را میآمرزد؛ زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است.
در گلستان سعدی آمده است که یکی از مریدان درویشی، هر روز آرزو میکرد که کاش بدون هیچ تلاشی، گنجی بیابد و ثروتمند شود تا بتواند راحت زندگی کند و به مردم کمک کند. این آرزو هر روز در دلش قوت میگرفت، اما او هرگز قدمی برای کسب روزی برنداشت و تنها به رویاپردازی مشغول بود. روزی پیر دانا به او گفت: «ای جوان، بدان که باران بر بام خانههای آباد میبارد، نه بر ویرانهها. تو گمان بردهای که ثروت بیرنج به دست میآید و رحمت الهی بیعمل شامل حال کسی میشود؟ این امید تو، نه امید بلکه خودفریبی است! چون امید واقعی تو را به کوشش میخواند و به راه میاندازد، اما امید بیپایه تو را در جای خود میخکوب میکند و به تماشای آرزوها مینشاند. گنج واقعی، در تلاش و کوشش است و رحمت خدا شامل حال کسانی میشود که قدم در راه بگذارند، نه آنان که در انتظار معجزه بنشینند.» مرید با شنیدن این سخنان بیدار شد و دانست که امید بدون تلاش، جز وهم و فریب نیست.