ایمان واقعی در اسلام تنها اعتقاد قلبی نیست، بلکه با عمل همراه است. دعا و نماز از مهمترین مظاهر این ایمان عملی و نشاندهنده نیاز و وابستگی بنده به خداست، و قرآن به صراحت بر لزوم آن تأکید دارد.
درک مفهوم ایمان در اسلام و ارتباط آن با دعا (هم به معنای نیایش شخصی و هم به معنای نماز فریضه) از نکات بسیار مهم و اساسی است که در قرآن کریم به تفصیل به آن پرداخته شده است. ایمان در اسلام تنها یک اعتقاد قلبی و ذهنی نیست، بلکه یک مجموعه کامل از باور، اقرار زبانی و عمل است. به بیان سادهتر، ایمان واقعی و کامل، ایمانی است که در رفتار، گفتار و نیات انسان متجلی شود و به سوی عمل صالح سوق پیدا کند. دعا، در اشکال مختلف آن – چه نیایشهای فردی و خودمانی با خداوند (دعا به معنای عام) و چه نمازهای واجب یومیه (صلاة) – یکی از اصلیترین و حیاتیترین مظاهر و ارکان این ایمان فعال و پویاست. قرآن کریم به وضوح بر اهمیت دعا و درخواست از خداوند تأکید فراوان دارد. خداوند متعال در سوره غافر، آیه 60 میفرماید: «وَقَالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ ۚ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِينَ»؛ یعنی «و پروردگارتان فرمود: مرا بخوانید تا شما را اجابت کنم؛ کسانی که از عبادت من تکبّر میورزند، به زودی با خواری و ذلّت وارد دوزخ میشوند.» این آیه به صراحت نشان میدهد که دعا نه تنها مجاز، بلکه یک امر الهی و نوعی عبادت است. کسی که از دعا کردن سرباز میزند، در واقع نوعی تکبر و استکبار نسبت به پروردگارش از خود نشان میدهد و این امر با روحیه ایمان و بندگی کاملاً در تضاد است. ایمان حقیقی، سرشار از فروتنی، اعتراف به ناتوانی و نیاز به ذات لایزال الهی است، و این فروتنی و نیاز، خود را در قالب دعا و نیایش بروز میدهد. چگونه ممکن است کسی قلباً به قدرت مطلق خداوند ایمان داشته باشد، اما هرگز از او چیزی نخواهد، یا هرگز شکر نعمتهایش را به زبان نیاورد؟ همچنین، در سوره بقره، آیه 186، خداوند با صمیمیت و نزدیکی خاصی پاسخ میدهد: «وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ ۖ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ ۖ فَلْيَسْتَجِيبُوا لِي وَلْيُؤْمِنُوا بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ»؛ یعنی «و هنگامی که بندگانم از تو درباره من بپرسند، [بگو:] من نزدیکم؛ دعای دعا کننده را هنگامی که مرا بخواند، اجابت میکنم؛ پس باید دعوت مرا بپذیرند و به من ایمان آورند، باشد که راه یابند.» این آیه رابطه ایمان، اجابت دعوت الهی و دعا را به شکلی بسیار عمیق و دوستانه بیان میکند. نزدیکی خداوند به بندگانش به قدری است که نیازی به واسطه نیست و او همیشه آماده شنیدن و پاسخگویی به دعاهای صادقانه است. بخش «فلْيَسْتَجِيبُوا لِي وَلْيُؤْمِنُوا بِي» به طور مستقیم نشان میدهد که ایمان به خداوند مستلزم پذیرش دعوت او و حرکت در مسیر دستوراتش است که دعا یکی از بارزترین آنهاست. عدم دعا میتواند نشانهای از ضعف ایمان یا حتی فقدان درک صحیح از خداوند باشد. در اسلام، نماز (صلاة) نیز که یکی از مهمترین ارکان عملی ایمان است، در ذات خود یک دعای جامع و فراگیر محسوب میشود. در سوره نساء، آیه 162، از مؤمنان واقعی چنین یاد میشود: «لَٰكِنِ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ مِنْهُمْ وَالْمُؤْمِنُونَ يُؤْمِنُونَ بِمَا أُنزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنزِلَ مِن قَبْلِكَ وَالْمُقِيمِينَ الصَّلَاةَ وَالْمُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَالْمُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ أُولَٰئِكَ سَنَؤْتِيهِمْ أَجْرًا عَظِيمًا»؛ یعنی «ولی راسخان در علم از میان آنها و مؤمنان، به آنچه بر تو نازل شده و آنچه پیش از تو نازل شده ایمان دارند و نماز را برپا میدارند و زکات میدهند و به خدا و روز آخرت ایمان دارند؛ به زودی به اینان پاداش بزرگی خواهیم داد.» این آیه به روشنی نشان میدهد که برپایی نماز، جزئی جداییناپذیر از ایمان واقعی و راسخ است. چگونه میتوان به چیزی ایمان داشت، اما حاضر به انجام این گفتگوی روزانه و منظم با معبود خویش نبود؟ نماز، بیان عملی ایمان، شکرگزاری، توبه، طلب حاجت و استعانت است که همه اینها از ارکان دعا محسوب میشوند. از این رو، نمیتوان گفت که ایمان کامل و فعال، بدون دعا ممکن است. ایمان، مانند یک درخت است که ریشه آن در قلب انسان است، اما شاخ و برگ و میوههای آن در اعمال صالح و گفتار نیکو از جمله دعا و نماز ظاهر میشود. اگر درخت ایمان، آبیاری و مراقبت نشود، پژمرده و بیثمر خواهد شد. دعا، به منزله آبیاری مداوم این درخت است. کسی که ایمان دارد، به طور طبیعی نیازمند گفتگو با معبود، طلب یاری، شکرگزاری و توبه است. این نیاز درونی به ارتباط، خود را در قالب دعا و نیایش نمایان میسازد. ایمان بدون دعا، میتواند به یک باور خشک و بیروح، یا یک نظریه صرف تبدیل شود که هیچ تأثیری در زندگی و روحیه فرد ندارد. دعا، ایمان را زنده، پویا و عملیاتی میکند، به آن عمق میبخشد و رابطه بنده با پروردگارش را مستحکمتر میسازد. از این منظر، دعا نه تنها مکمل ایمان است، بلکه خود جوهره و نمود عملی آن محسوب میشود، و برای یک مؤمن واقعی، ترک آن غیر قابل تصور است. بنابراین، در نگاه قرآنی، ایمان و دعا لازم و ملزوم یکدیگرند. ایمان قلبی بدون عمل، ایمان ناقصی است و دعا، یکی از مهمترین و زیباترین اعمالی است که ایمان را به زندگی انسان میآورد و آن را در لحظه لحظه حیات جاری میسازد. این ارتباط عمیق و دو سویه، نشاندهنده آن است که ایمان واقعی و دعا، دو روی یک سکهاند که هرگز از هم جدا نمیشوند و هر یک دیگری را تقویت و تکمیل میکند.
و پروردگارتان فرمود: مرا بخوانید تا شما را اجابت کنم؛ کسانی که از عبادت من تکبّر میورزند، به زودی با خواری و ذلّت وارد دوزخ میشوند.
و هنگامی که بندگانم از تو درباره من بپرسند، [بگو:] من نزدیکم؛ دعای دعا کننده را هنگامی که مرا بخواند، اجابت میکنم؛ پس باید دعوت مرا بپذیرند و به من ایمان آورند، باشد که راه یابند.
ولی راسخان در علم از میان آنها و مؤمنان، به آنچه بر تو نازل شده و آنچه پیش از تو نازل شده ایمان دارند و نماز را برپا میدارند و زکات میدهند و به خدا و روز آخرت ایمان دارند؛ به زودی به اینان پاداش بزرگی خواهیم داد.
آوردهاند که روزی مردی توانگر، از مال و جاه خویش مغرور گشته بود. چون او را از دعا و نیایش پرسیدند، با تکبر پاسخ داد که: «مرا چه حاجت به طلب از دیگری؟ هر آنچه خواستم به دست آوردم!» اما گذر زمان چرخ روزگار را چنان گرداند که او هر آنچه داشت از کف بداد و به فقر و ناچاری افتاد. در آن حال، سر به سجده آورد و با چشمانی اشکبار و قلبی شکسته، از خداوند یاری خواست. سپس به او گفتند: «اکنون که خود را فقیر دیدی، غنای پروردگار را در یافتی و از غرور خویش دست شستی. پیش از این، ایمان تو تنها در زبان بود، اما اکنون که دست نیاز سوی معبود دراز کردی، حقیقت ایمان را با تمام وجودت چشیدی.» این حکایت به ما میآموزد که ایمان قلبی، تا با نیایش و طلب یاری از خداوند همراه نشود، همچون گنجی پنهان است که هرگز به کار نمیآید و فقط در هنگام نیاز حقیقی و فروتنی، ارزش خود را آشکار میسازد.