قرآن کریم بر صبر و مقابله با بیاحترامی با نیکی تأکید دارد، اما نه به معنای پذیرش ظلم و پایمال شدن کرامت. بلکه راهنمای ما به سوی پاسخ حکیمانه و حفظ عزت نفس است.
احساس بیاحترامی از سوی دیگران، تجربهای دردناک و ناخوشایند است که هر انسانی ممکن است در طول زندگی خود با آن مواجه شود. در نگاه اول، شاید این سوال به ذهن خطور کند که آیا باید این حس را صرفاً تحمل کرد و هیچ واکنشی نشان نداد؟ آموزههای عمیق و پربار قرآن کریم در این باره، راهنماییهای جامع و متعالی را ارائه میدهد که نه تنها به حفظ کرامت و عزت نفس فرد کمک میکند، بلکه مسیر رسیدن به آرامش درونی و بهبود روابط انسانی را نیز هموار میسازد. قرآن ما را به تحمل صِرفِ بیاحترامی بدون هیچ قید و شرطی دعوت نمیکند، بلکه رهنمودهایی بر پایه حکمت، صبر، بخشش، و مقابله با بدی با نیکی ارائه میدهد. قرآن کریم به مؤمنان توصیه میکند که در برابر ناملایمات و آزارها، صبر پیشه کنند. صبر در اینجا به معنای ضعف یا بیتفاوتی نیست، بلکه نوعی مقاومت فعال و خویشتنداری است که به فرد اجازه میدهد تا با آرامش و تدبر، بهترین واکنش را انتخاب کند. در سوره بقره، آیه 153، خداوند میفرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ ۚ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ»؛ یعنی «ای کسانی که ایمان آوردهاید، از صبر و نماز یاری جویید؛ قطعاً خدا با صابران است.» این آیه به ما میآموزد که صبر و توکل بر خدا، ابزارهایی قدرتمند برای مقابله با دشواریها، از جمله بیاحترامی، هستند. صبر به ما فرصت میدهد تا احساسات اولیه خشم و آزردگی را مدیریت کرده و از واکنشهای شتابزدهای که ممکن است وضعیت را بدتر کند، پرهیز نماییم. همچنین، قرآن بر اهمیت «دفع بدی با نیکی» تأکید فراوان دارد. این اصل، یکی از زیباترین و کارآمدترین آموزههای قرآنی در روابط اجتماعی است. در سوره فصّلت، آیه 34، میخوانیم: «وَلَا تَسْتَوِی الْحَسَنَةُ وَلَا السَّیِّئَةُ ۚ ادْفَعْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِی بَیْنَکَ وَبَیْنَهُ عَدَاوَةٌ کَأَنَّهُ وَلِیٌّ حَمِیمٌ»؛ یعنی «نیکی و بدی یکسان نیستند. با آنچه نیکوتر است، دفع کن (بدی را)، آنگاه کسی که میان تو و او دشمنی است، گویی دوستی صمیمی خواهد شد.» این آیه یک راهبرد انقلابی برای مواجهه با بیاحترامی و خصومت ارائه میدهد. به جای مقابله به مثل، یا پایین آمدن تا سطح فرد بیاحترام، قرآن به ما میآموزد که با نیکی و رفتار پسندیده پاسخ دهیم. این عمل نه تنها مانع از گسترش چرخه کینه و عداوت میشود، بلکه حتی میتواند قلب فرد مقابل را نرم کرده و دشمنی را به دوستی مبدل سازد. این رویکرد نیازمند شجاعت، بزرگواری و ایمان قوی است، چرا که آسان نیست در برابر کلمات تند، لبخند زد یا با مهربانی پاسخ داد، اما پاداش آن، تحول درونی و آرامش پایدار است. با این حال، این آموزهها به معنای پذیرش هر نوع ظلم و خواری نیست. قرآن کریم هرگز به مؤمنان دستور نمیدهد که کرامت خود را زیر پا بگذارند یا در برابر ظلم سکوت کنند. در سوره شوری، آیه 41، به کسانی که پس از ستمی که بر آنها رفته، از خود دفاع میکنند، اشاره شده که: «وَلَمَنِ انْتَصَرَ بَعْدَ ظُلْمِهِ فَأُولَٰئِکَ مَا عَلَیْهِمْ مِنْ سَبِیلٍ»؛ یعنی «و کسانی که پس از ستمی که بر آنان رفته، (به اندازه) انتقام بگیرند، ایرادی بر آنان نیست.» اما بلافاصله پس از آن، در آیه 43 همین سوره، به این نکته مهم اشاره میکند: «وَلَمَنْ صَبَرَ وَغَفَرَ إِنَّ ذَٰلِکَ لَمِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ»؛ یعنی «و هر کس صبر کند و ببخشد، قطعاً این از کارهای اراده و عزم (محکم) است.» این آیات نشان میدهد که اسلام میان دفاع از خود و بخشش و صبر، تعادلی ظریف برقرار کرده است. در مواردی که بیاحترامی به حدی برسد که کرامت انسانی مورد هجمه قرار گیرد، یا حقوقی پایمال شود، فرد مجاز به دفاع از خود است، اما حتی در این حالت نیز، اگر امکان بخشش و چشمپوشی وجود داشته باشد و این کار به صلاح باشد، اجر و پاداش بیشتری خواهد داشت و نشانهای از پایداری و قوت روح است. این بدان معناست که فرد نباید اجازه دهد که بیاحترامی دیگران، او را از مسیر حق و انصاف خارج کند یا به سطح همان بیاحترامیکننده پایین بیاورد. در نهایت، مدیریت احساس بیاحترامی نیازمند بصیرت و حکمت است. گاهی اوقات، نادیده گرفتن بیاحترامیهای جزئی و گذرا، بهترین راه برای حفظ آرامش و جلوگیری از بزرگ شدن مسائل کوچک است. گاهی نیز نیاز به گفتوگوی محترمانه و بیان ناراحتی به شیوهای مؤثر و سازنده است تا فرد مقابل متوجه رفتار خود شود. هدف نهایی، نه فقط «تحمل» صرف، بلکه «مدیریت» و «ارتقای» کیفیت روابط و حفظ سلامت روانی خود و جامعه است. اسلام به ما میآموزد که همواره با عزت نفس و کرامت رفتار کنیم، از غرور و تکبر بپرهیزیم و با فروتنی و مهربانی با دیگران تعامل داشته باشیم، حتی زمانی که آنها از مسیر ادب خارج میشوند. این رویکرد نه تنها باعث میشود کمتر آسیب ببینیم، بلکه در درازمدت، احترام واقعی را برای ما به ارمغان میآورد و از ما انسانهایی با ثباتتر و آرامتر میسازد که میتوانند تأثیر مثبتی بر اطرافیان خود بگذارند. بنابراین، پاسخ قرآن به این سوال، نه تحمل منفعلانه است و نه واکنش تهاجمی، بلکه پاسخی است مبتنی بر حکمت، صبر، بخشش، و تبدیل بدی به نیکی، با هدف نهایی حفظ کرامت انسان و تحقق صلح و آرامش در جامعه.
ای کسانی که ایمان آوردهاید، از صبر و نماز یاری جویید؛ قطعاً خدا با صابران است.
و نیکی و بدی یکسان نیستند. [بدی را] با آنچه نیکوتر است، دفع کن، آنگاه کسی که میان تو و او دشمنی است، گویی دوستی صمیمی خواهد شد.
و هر کس صبر کند و ببخشد، قطعاً این از کارهای اراده و عزم (محکم) است.
در گلستان سعدی آمده است که پادشاهی به وزیرش گفت: «فلانی از من بدگویی کرده است.» وزیر خردمند پاسخ داد: «ای پادشاها، زبان بدگویان چون باد است که بر دیوار سخت کوبیده شود و بازگردد و به خودشان زیان رساند. هر که بر خود از دیگران رنج دید، اگر با بردباری پاسخ دهد، کینه او را از میان برمیدارد. زان که آب را بر آتش ریزند تا خاموش شود، نه بر آتش افروزند تا افروختهتر گردد. پس نیک سیرت، نادانی دیگران را با دانایی خویش جواب گوید و خاموشی او، گویاتر از صد فریاد است.» و پادشاه از این سخن پند گرفت و دانست که بخشش و آرامش، از هزاران جنگ و جدال بهتر است.