قرآن کریم بسیاری از رفتارهایی چون شرک، ظلم، قتل، غیبت، دروغ، تکبر، حرص و نفاق را ناپسند شمرده است. این اعمال ریشه فساد فردی و اجتماعی بوده و مانع سعادت انسان در دنیا و آخرت میگردند.
قرآن کریم، کتاب هدایت و راهنمای بشر، نه تنها اصول اعتقادی را روشن میسازد بلکه در مورد رفتارهای فردی و اجتماعی نیز رهنمودهای جامعی ارائه میدهد. هدف از این رهنمودها، پرورش انسانی والا و ایجاد جامعهای سالم و پویا است. در این مسیر، قرآن بهوضوح برخی از اعمال و صفات را ناپسند شمرده و از آنها نهی کرده است تا انسانها از مسیر کمال خارج نشوند و به رستگاری ابدی دست یابند. این رفتارهای ناپسند، ریشههای فساد در فرد و جامعه هستند و دوری از آنها برای سعادت دنیا و آخرت ضروری است. در ادامه به تفصیل به برخی از مهمترین رفتارهای ناپسند از دیدگاه قرآن میپردازیم: ۱. شرک (Associating partners with Allah): شرک، یعنی قرار دادن چیزی یا کسی در کنار خداوند یکتا در پرستش یا اعتقاد به قدرت مطلق او، بزرگترین گناه در نگاه قرآن است. این عمل، بنیاد توحید را که اساس و پایه ایمان اسلامی است، متزلزل میسازد. قرآن صراحتاً اعلام میکند که خداوند، شرک را نمیبخشد، مگر اینکه فرد قبل از مرگ از آن توبه کند. (سوره نساء، آیه ۴۸: «إِنَّ اللَّهَ لَا يَغْفِرُ أَن يُشْرَكَ بِهِ وَيَغْفِرُ مَا دُونَ ذَٰلِكَ لِمَن يَشَاءُ ۚ وَمَن يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدِ افْتَرَىٰ إِثْمًا عَظِيمًا»). شرک میتواند در اشکال مختلفی بروز کند؛ از بتپرستی و پرستش غیر خدا گرفته تا اتکا به غیر خدا به جای او در مشکلات، یا ترجیح دادن خواستههای نفسانی و دنیوی بر فرمان الهی. قرآن تأکید دارد که هرکس به خدا شرک ورزد، گناهی بزرگ مرتکب شده و از راه حق بسیار دور افتاده است. این نهی از شرک، نه تنها یک فرمان دینی، بلکه اساس حفظ کرامت انسانی و استقلال فکر است، زیرا انسان را از بندگی هر چیز دیگری جز خالق خود آزاد میکند و مسیر رستگاری حقیقی را نمایان میسازد. ۲. ظلم و ستم (Injustice and Oppression): ظلم، به معنای پایمال کردن حقوق دیگران، تجاوز به حدود الهی و قرار دادن شیء در جای نامناسب خود است. قرآن با قاطعیت تمام، هرگونه ظلم و ستم را محکوم میکند، چه ظلم به خود باشد (مانند ارتکاب گناهان) و چه ظلم به دیگران (مانند غصب اموال، تضییع حقوق، ستم بر ضعیفان و بیعدالتی در قضاوت). خداوند در قرآن بارها تأکید میکند که ظالمان رستگار نمیشوند و وعده عذاب شدید به آنها داده است. عدل، نقطه مقابل ظلم است و قرآن جامعهای را ستایش میکند که بر پایه عدل و انصاف بنا شده باشد. رفتار ظالمانه باعث فساد در زمین، بیاعتمادی در جامعه و از بین رفتن آرامش میشود. قرآن به مومنان دستور میدهد که حتی اگر علیه خود یا نزدیکانشان باشد، به قسط و عدل قیام کنند و شهادت به حق دهند. (سوره نحل، آیه ۹۰: «إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ وَإِيتَاءِ ذِي الْقُرْبَىٰ وَيَنْهَىٰ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنكَرِ وَالْبَغْيِ ۚ يَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ»). ۳. قتل نفس (Murder): حرمت خون انسان در اسلام بسیار بالاست. قرآن کریم، قتل نفس بیگناه را به منزله قتل همه بشریت میداند و نجات یک نفس را مانند نجات همه انسانها. (سوره مائده، آیه ۳۲: «مَن قَتَلَ نَفْسًا بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِي الْأَرْضِ فَكَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِيعًا وَمَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعًا»). این آیه نشاندهنده عظمت و قداست جان انسان در نگاه اسلام است. قتل، نه تنها یک گناه کبیره است که مستوجب عذاب الهی است، بلکه باعث از بین رفتن امنیت و آرامش در جامعه میشود. قرآن تنها در مواردی خاص، مانند قصاص برای قاتل یا مبارزه با فساد بزرگ، اجازه کشتن میدهد، اما حتی در این موارد نیز با رعایت شدیدترین ضوابط و شرایط اخلاقی و قانونی. ۴. غیبت، تهمت و سخنچینی (Backbiting, Slander, Gossip): این رفتارها از جمله زشتترین گناهان اخلاقی و اجتماعی هستند که قرآن به شدت از آنها نهی کرده است. غیبت، یعنی پشت سر کسی حرف زدن و عیوب پنهان او را بازگو کردن، در قرآن به خوردن گوشت برادر مرده تشبیه شده است که از نظر روحی و اخلاقی بسیار منزجرکننده است. (سوره حجرات، آیه ۱۲: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِيرًا مِّنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ ۖ وَلَا تَجَسَّسُوا وَلَا يَغْتَب بَّعْضُكُم بَعْضًا ۚ أَيُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَن يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتًا فَكَرِهْتُمُوهُ ۚ وَاتَّقُوا اللَّهَ ۚ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَّحِيمٌ»). تهمت، یعنی نسبت دادن ناروا به کسی بدون دلیل و مدرک، و سخنچینی، یعنی نقل کلامی بین دو نفر برای ایجاد فتنه و جدایی، همگی باعث از بین رفتن اعتماد، کینهتوزی و فروپاشی روابط اجتماعی میشوند. قرآن مؤمنان را به دوری از گمانهای بد و تجسس در امور دیگران توصیه میکند، چرا که این اعمال ریشههای غیبت و تهمت هستند و به تدریج جامعه را به سمت انحطاط اخلاقی سوق میدهند. ۵. دروغ و شهادت دروغ (Lying and False Witness): راستگویی یکی از اصول بنیادین اخلاقی در اسلام است، در مقابل آن، دروغ از جمله رذایل اخلاقی است که قرآن به شدت از آن نهی کرده است. دروغ باعث از بین رفتن صداقت، فریبکاری و بیاعتمادی در روابط انسانی میشود. شهادت دروغ که زیرمجموعهای از دروغ است، پیامدهای بسیار ویرانگری در عدالت اجتماعی دارد و حق را باطل میکند. قرآن به مؤمنان دستور میدهد که همواره راستگو باشند و از گواهی دروغ بپرهیزند، چرا که دروغ، نه تنها یک گناه فردی است، بلکه اساس جامعهای سالم و مبتنی بر حقیقت را تضعیف میکند. پیامبر اسلام (ص) نیز در احادیث متعدد بر اهمیت راستگویی و پرهیز از دروغ تأکید فرمودهاند. ۶. تکبر و غرور (Arrogance and Pride): تکبر، یعنی خود را برتر از دیگران دیدن و حق را نپذیرفتن، از جمله صفات مذموم در قرآن است. ابلیس به دلیل تکبر از فرمان خدا سرپیچی کرد و رانده شد. خداوند متکبران را دوست ندارد و آنها را هدایت نمیکند. (سوره لقمان، آیه ۱۸: «وَلَا تُصَعِّرْ خَدَّكَ لِلنَّاسِ وَلَا تَمْشِ فِي الْأَرْضِ مَرَحًا ۖ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ كُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ»). تکبر مانع از پذیرش حقیقت و نصیحت میشود و انسان را از مسیر کمال دور میکند. این صفت، ریشهساز بسیاری از بیعدالتیها و رفتارهای خودخواهانه است، زیرا فرد متکبر خود را فراتر از قوانین الهی و حقوق دیگران میبیند و به هیچگونه نصیحت و راهنمایی گوش نمیدهد. ۷. حرص و آز و ربا (Greed and Usury): حرص به دنیا و جمعآوری ثروت به شیوههای نامشروع، از جمله ربا (بهره)، به شدت در قرآن تقبیح شده است. ربا جنگ با خدا و رسول او شمرده شده و عواقب دنیوی و اخروی وخیمی دارد. (سوره بقره، آیه ۲۷۵: «الَّذِينَ يَأْكُلُونَ الرِّبَا لَا يَقُومُونَ إِلَّا كَمَا يَقُومُ الَّذِي يَتَخَبَّطُهُ الشَّيْطَانُ مِنَ الْمَسِّ ۚ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ قَالُوا إِنَّمَا الْبَيْعُ مِثْلُ الرِّبَا ۗ وَأَحَلَّ اللَّهُ الْبَيْعَ وَحَرَّمَ الرِّبَا»). قرآن مالاندوزی بیرویه و عدم توجه به حقوق فقرا را نکوهش میکند و به انفاق و بخشش ترغیب مینماید. حرص و آز باعث فراموشی آخرت و روی آوردن به مادیات صرف میشود و میتواند منجر به استثمار دیگران و ایجاد نابرابریهای شدید اقتصادی در جامعه گردد. ۸. نفاق (Hypocrisy): نفاق به معنای دو رویی و تظاهر به ایمان در حالی که در باطن کافر یا بدخواه است، از بدترین صفات در قرآن است. منافقان در قیامت در پستترین جایگاه جهنم قرار میگیرند. (سوره نساء، آیه ۱۴۵: «إِنَّ الْمُنَافِقِينَ فِي الدَّرْكِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ وَلَن تَجِدَ لَهُمْ نَصِيرًا»). نفاق به جامعه آسیب جدی میرساند، زیرا اعتماد را از بین میبرد و وحدت جامعه را خدشهدار میکند. قرآن به شدت چهره منافقان را افشا کرده و از مؤمنان میخواهد از این صفت دوری کنند و همواره در گفتار و کردار خود صادق و یکرو باشند. این صفت نه تنها نشانهای از ضعف ایمان است، بلکه بستر را برای انواع خیانتها و توطئهها فراهم میآورد. ۹. نافرمانی از والدین (Disobedience to Parents): پس از حق خداوند، حق والدین از مهمترین حقوق در قرآن است. نافرمانی از والدین، بیاحترامی به آنها و حتی گفتن کلمه "اف" به آنها، از جمله گناهان کبیره است. (سوره اسراء، آیه ۲۳: «وَقَضَىٰ رَبُّكَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا ۚ إِمَّا يَبْلُغَنَّ عِندَكَ الْكِبَرَ أَحَدُهُمَا أَوْ كِلَاهُمَا فَلَا تَقُل لَّهُمَا أُفٍّ وَلَا تَنْهَرْهُمَا وَقُل لَّهُمَا قَوْلًا كَرِيمًا»). قرآن به نیکی کردن به والدین و احسان به آنها، بهویژه در سن پیری که نیازمند مراقبت بیشتری هستند، تأکید فراوان دارد. احترام به والدین و رسیدگی به امور آنها نشانهای از شکرگزاری و ادب است که در جامعه اسلامی بسیار ارزشمند شمرده میشود. نتیجهگیری: اینها تنها بخشی از رفتارهای ناپسندی هستند که در قرآن از آنها نهی شده است. این کتاب الهی، با ترسیم تصویری واضح از آنچه مذموم است، راه را برای رستگاری فرد و جامعه هموار میسازد. دوری از این صفات و رفتارها، نه تنها به آرامش روحی و تعالی اخلاقی فرد کمک میکند، بلکه بنیاد یک جامعه سالم، عادل و انسانی را پیریزی میکند. هر مسلمان موظف است با تدبر در آیات قرآن و پیروی از رهنمودهای آن، زندگی خود را بر پایه فضائل اخلاقی بنا نهد و از رذایل دوری جوید تا هم در دنیا به آرامش و سعادت دست یابد و هم در آخرت مورد رحمت پروردگار قرار گیرد.
قطعاً خدا شرک ورزیدن به او را نمیبخشد، و غیر از آن را برای هرکه بخواهد میبخشد؛ و هر که به خدا شرک ورزد، یقیناً گناهی بزرگ مرتکب شده است.
ای کسانی که ایمان آوردهاید، از بسیاری از گمانها بپرهیزید، زیرا بعضی از گمانها گناه است؛ و تجسس نکنید و بعضی از شما غیبت بعضی دیگر را نکند. آیا کسی از شما دوست دارد که گوشت برادر مردهاش را بخورد؟ پس آن را ناخوش میدارید. و از خدا پروا کنید، یقیناً خدا بسیار توبهپذیر و مهربان است.
همانا خدا به عدل و احسان و بخشش به خویشاوندان فرمان میدهد و از فحشا و منکر و ستمگری نهی میکند. شما را پند میدهد، باشد که پند گیرید.
حکایت میکنند که پادشاهی عادل و نیکسیرت بر مردمان خود حکومت میکرد. روزی در ایوان کاخ خود نشسته بود که ماهیگیری خرم و شاد با ماهی تازه صید شدهاش از کنار او گذشت. پادشاه که بوی خوش ماهی تازه او را به ذوق آورده بود، از او پرسید: "این ماهی را از کجا آوردی و به چه قیمتی میفروشی؟" ماهیگیر پاسخ داد: "قربان، از رودخانه این شهر صید کردهام و قیمت آن را به دِرهم میفروشم." پادشاه دستور داد که ماهی را بخرند و مبلغی افزون بر قیمت به او بدهند و پاداشی هم برایش در نظر بگیرند. وزیر از این سخاوت پادشاه در شگفت ماند و گفت: "قربان، این چه لطف عظیمی است که به یک ماهیگیر فقیر میکنید؟" پادشاه لبخندی زد و گفت: "تو نمیدانی! وقتی یک ماهی تازه و خوشبو، در این ساعت روز به ما میرسد، چه لذتی دارد؟ اگر من در لحظه اول، به این ماهیگیر لطف نمیکردم، او با دلشکستگی میرفت و شاید دیگر هیچوقت چنین ماهی تازه و باکیفیتی به دربار نمیرسید. بدان که رنجاندن دل رعیت، آغاز زوال حکومت است." از این حکایت شیرین سعدی، میتوان دریافت که حتی در برخوردهای کوچک نیز باید از ظلم و رنجاندن دیگران پرهیز کرد و نیکی و عدالت را پیشه ساخت. پادشاه با این عمل، نه تنها از لحظه خوش خود لذت برد، بلکه درسی بزرگ به وزیر و حاضران داد که چگونه با مردم مهربانی و عدالت بورزند تا همیشه برکت در زندگی و حکومتشان جاری باشد.