نقش جامعه در هدایت انسان بسیار مهم است زیرا مسئولیت هدایت یکدیگر را بر عهده دارند.
نقش جامعه در هدایت یا گمراهی انسان از نظر قرآن به وضوح بیان شده است. در دنیای امروز، با وجود پیشرفتهای شگرف در زمینه فناوری و ارتباطات، جوامع انسانی هنوز بر پایه ارزشهای اخلاقی و اجتماعی شکل میگیرند. قرآن کریم به خوبی به این نکته اشاره دارد که انسانها به عنوان موجوداتی اجتماعی، نمیتوانند در خلأ زندگی کنند و ارتباطات بینفردی نقش مهمی در شکلگیری شخصیت و رفتار آنها ایفا میکند. آیات قرآن، به ویژه در سوره آل عمران و سوره هود، تأکید بر این موضوع دارند که مسلمانان به عنوان بهترین الأمة، در هدایت دیگران مسئولیت دارند و باید در جهت نیکی و اصلاح یکدیگر اقدام کنند. آیهای که در سوره آل عمران آمده است، به وضوح نشان میدهد که مسلمانان چگونه باید خود را در هدایت دیگران مسئول بدانند. "وَ كُنتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ"، نه تنها برتری مسلمانان را نسبت به سایر امم بیان میکند، بلکه مسئولیتی بزرگ بر دوش آنان مینهد. این آیه ما را به تفکر وا میدارد که چگونه باید در مسیر هدایت در کنار هم حرکت کنیم و یکدیگر را به خوبی و نیکی دعوت کنیم. بنابراین نقش جامعه در هدایت انسانها باید به عنوان یک واقعیت غیرقابل انکار پذیرفته شود. در سوره هود آیه 118 نیز خداوند به ما میفرماید که اگر ارادهاش چنین بود، میتوانست تمام انسانها را به یک امت واحد تبدیل کند. "وَلَوْ شَاءَ رَبُّكَ لَجَعَلَ النَّاسَ أُمَّةً وَاحدةً...". این آیه بیانگر آن است که تنوع و اختلافات در میان انسانها، جزئی از برنامه الهی است. اما در عین حال، این اختلافات نباید منجر به تفرقه و گمراهی شود. بلکه انسانها باید در تلاش باشند که با کمک به یکدیگر بر موانع فائق آیند و در مسیر هدایت و رشد معنوی گام بردارند. در این راستا، جامعه باید بستری حمایتی فراهم کند که افراد به راحتی بتوانند بر اعتقادات و ارزشهای خود پایبند باشند. جامعه نه تنها میتواند موجب سعادت انسانها شود بلکه در صورت عدم کنترل و هدایت صحیح، میتواند به عاملی برای گمراهی و انحراف تبدیل گردد. اگر جامعهای به سمت فساد اخلاقی و ناهنجاریهای اجتماعی پیش برود، افراد آن جامعه به راحتی میتوانند دچار انحراف فکری و رفتاری شوند. لذا بر همه افراد و اعضای جامعه فرض است که تلاش کنند تا از انحراف یکدیگر جلوگیری کنند و در اصلاح رفتار و کردار یکدیگر بکوشند. قرآن کریم در سوره الفرقان آیه 67 بر اهمیت میانهروی و تعادل در زندگی اجتماعی تأکید کرده است؛ "وَالَّذِينَ إِذَا أَنفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَلَمْ يَقْتُرُوا وَكَانَ بَيْنَ ذَٰلِكَ قَوَامًا". این آیه نشان میدهد که در تمامی ابعاد زندگی اجتماعی، از هزینهکرد تا رفتارهای روزمره، باید میانهروی و تعادل وجود داشته باشد. افراد باید یاد بگیرند که چگونه به یکدیگر کمک کنند و در عین حال احترام به حقوق یکدیگر را فراموش نکنند. این نوع رفتارها میتواند پایهگذار یک جامعه سالم و پویا باشد. نقش خانوادهها نیز در این میان بینهایت پراهمیت است. خانواده یک نهاد بنیادین است که اولین و مستحکمترین پیوند اجتماعی را شکل میدهد. والدین باید نقش الگویی برای فرزندان خود ایفا کنند و با تربیت صحیح و آموزش اصول اخلاقی و معنوی، زمینه را برای رشد و توسعه آنها فراهم آورند. اگر اعضای خانواده وجودی توصیفکننده از آموزشهای قرآن و سنت پیامبر باشند، میتوانند یک جامعه سالم را پایهگذاری کنند و در مقابل فشارهای منفی جامعه ایستادگی کنند. در نهایت، نمیتوان از نقش رهبران و مدیران در هدایت جامعه نیز غافل شد. رهبران صالح و آگاه به امور اجتماعی و فرهنگی قادرند بر عقول مردم تأثیر مثبت بگذارند و آنها را در جهت درست هدایت کنند. همانطور که در قرآن به پیروی از رهبران صالح تأکید شده است، جامعه به رهبری نیاز دارد که در میدان عمل و زندگی فردی و اجتماعی، با الگوهای غربی و گردشهای منفی مقابله کند. در نتیجه، با توجه به آموزههای قرآن، نقش جامعه در هدایت و گمراهی انسانها به شدت قابل توجه است. همگان باید در تلاش برای گسترش فرهنگ نیکخواهی و اصلاح رفتار یکدیگر باشند. قرآن همواره ما را به همبستگی و تعامل مثبت دعوت میکند و در این مسیر از ما میخواهد که به یکدیگر یاری رسانیم و همواره درنگاه به یکدیگر دیدگاهی مثبت داشته باشیم. به طور کلی، جامعه از دو بعد مثبت و منفی تأثیرگذار است و این بستگی به رفتار و احساسات اعضای آن دارد. انشاء الله که همگی در این مسیر به وظایف خود آگاهانه عمل کنیم و در نهایت از نعمات الهی بهرهمند شویم.
شما بهترین امتی هستید که برای مردم خارج شدهاید.
و اگر پروردگارت میخواست، همگان را یک امت میساخت.
و آن کسانی که هرگاه خرج کنند، اسراف نمیکنند و خسیس هم نمیشوند.
روزی روزگاری مردی به نام علی در میان جامعهای زندگی میکرد که همه به یکدیگر کمک میکردند و همدیگر را به خوبی و نیکی دعوت میکردند. علی روزی از این وضعیت بسیار خوشحال بود و از خود میپرسید چه چیزی باعث این خوشبختی جامعه آنان شده است. او فهمید که حسن تعامل و هدایت یکدیگر باعث هدایت جامعه شده است. بنابراین، او تصمیم گرفت در این راه قدم مثبتی بردارد و به یاری دیگران بپردازد و همواره خوبی را در دیگران تشویق کند. به مرور زمان، علی دید که جامعهاش به سمت روشنی و انرژی مثبت پیش میرود.