خوشرفتاری با یتیمان نه تنها یک وظیفه دینی است بلکه موجب تقویت همبستگی اجتماعی است.
در قرآن کریم، یکی از ارزشهای بنیادی که به آن توجه ویژهای شده است، خوشرفتاری با یتیمان است. یتیمان به عنوان گروهی آسیبپذیر در جامعه شناخته میشوند و خداوند متعال در قرآن کریم بر اهمیت محبت و توجه به آنها تاکید کرده است. جامعه اسلامی به عنوان یک جامعهای با اصول و ارزشهای انسانی، پس از شنیدن دستورات الهی باید در عمل نسبت به یتیمان نیکوکار و مهربان باشد. این موضوع در آیات مختلف قرآن به وضوح بیان شده است که نشان میدهد قرآن کریم برای حمایت از این قشر تلاش میکند و به ما میآموزد که چه مسئولیتی در قبال آنها داریم. در سوره انعام، آیه 152، خداوند میفرماید: "و به یتیمان اموالشان را بپوشانید و به بهترین شکل از آنان نگهداری کنید." این آیه نه تنها به ما یادآوری میکند که باید از یتیمان مراقبت کنیم بلکه فراموش نمیکند که باید از اموال آنها نیز محافظت کنیم. این مراقبت و حفاظت به نوعی نمایانگر این است که یتیمان نیز همانند سایر افراد جامعه حق دارند که از اموالشان به درستی استفاده شود و این امر نیاز به دقت و توجه دارد. زیرا یتیمان، به دلیل فقدان سرپرست، ممکن است در معرض آسیب و سواستفاده قرار بگیرند و به همین خاطر وظیفه ماست که از آنها حمایت کنیم و به بهبود کیفت زندگی آنها کمک کنیم. در سوره بقره، آیه 220، قرآن کریم بر نیکی و رفتار خوب با یتیمان تاکید میکند و میفرماید: "در مورد یتیمان، آنها را به نیکی و خوب رفتار کنید. هر کس که دستش را به یتیم دراز کند و به او محبت کند، مورد محبت خدا قرار خواهد گرفت." در این آیه به وضوح بیان شده است که محبت و دوستی به یتیمان نه تنها یک عمل انسانی است، بلکه از سوی خداوند نیز مورد تشویق قرار میگیرد. محبت به یتیمان میتواند به ما به عنوان یک انسان کمک کند تا در زندگی خود شادتر و راضیتر باشیم و از طرفی احساس نزدیکی به خداوند را نیز برای ما به ارمغان بیاورد. یکی از مسائلی که ما در ارتباط با یتیمان باید به آن توجه کنیم، توانمندسازی آنهاست. یتیمان نیاز به حمایتهای روحی و مالی دارند تا بتوانند در جامعه به خوبی فعالیت کنند و به سوی آیندهای روشنتر حرکت کنند. با توجه به شرایط زندگی یتیمان، این وظیفه ماست که به آنها فرصتهای آموزشی و حرفهای ارائه دهیم تا در آینده مستقل شوند و بتوانند بر مشکلات پیروز شوند. به عنوان مثال، میتوانیم به آنها آموزشهای مهارتی ارائه دهیم یا از آنها حمایت کنیم تا بتوانند در مدرسه یا دانشگاه تحصیل کنند. این اقدامات نه تنها به آنها کمک میکند، بلکه میتواند تغییر مثبتی در جامعه ایجاد کند. در سوره مائده، آیه 5 آمده است: "و یتیمان را نباید آزرد و به آنها سختی وارد کرد." این آیه به ما یادآوری میکند که برخورد غیر انسانی با یتیمان غیرقابل قبول است. لذا ما باید نه تنها از یتیمان محافظت کنیم، بلکه باید به آنها احساس امنیت و آرامش بدهیم. این موضوع به ما میآموزد که صداقت، مهربانی و محبت باید سرلوحه تمام رفتارهای ما با یتیمان قرار گیرد. در واقع، هرگونه رفتار ناپسند و ناعادلانه با یتیمان نه تنها آنها را آسیب میزند، بلکه بر روی تبدیل شدن آنها به اعضای مفید و مثبت جامعه نیز تاثیر منفی خواهد گذاشت. خدمات رسانی و خوشرفتاری با یتیمان نه تنها یک وظیفه دینی محسوب میشود بلکه به عنوان یک عامل اجتماعی برای تقویت همبستگی خانوادگی و اجتماعی نیز عمل میکند. برای رسیدن به این هدف، نیازمند ایجاد شبکههای حمایتی در سطح جامعه هستیم که به یتیمان کمک کند ضمن برطرف کردن نیازهای اولیه آنها، فضای آسایش و دوستی را نیز برای آنها فراهم سازد. دولتها و نهادهای غیر دولتی میتوانند با همکاری با یکدیگر برای ایجاد مؤسسات و سازمانهایی که به یتیمان خدماترسانی میکنند، گام بردارند و شرایط بهتری برای زندگی آنها فراهم کنند. به یاد داشته باشیم که یتیمان به عشق و توجه ما نیاز دارند. هیچ چیزی نمیتواند جای محبت و توجه را بگیرد. این محبت و دلسوزی باید به گونهای باشد که آنها احساس امنیت و آرامش کنند. ما باید با آنها همانند اعضای خانواده رفتار کنیم و از افسردگی و ناامیدی که ممکن است به دلیل فقدان سرپرست احساس کنند، جلوگیری کنیم. در نهایت، این نکته را فراموش نکنیم که یتیمان آینده این کشور هستند و حمایت از آنها نه تنها یک وظیفه اخلاقی و دینی، بلکه یک سرمایهگذاری برای آینده جامعه محسوب میشود. اگر ما در این امر تلاش کنیم، میتوانیم به سمت یک جامعه سالم و پر از امید و شادی گام برداریم.
و به مال یتیمان نزدیک نشوید مگر به روش نیکو تا به سن رشد برسند.
و نسبت به یتیمان نیکو رفتار کنید.
و یتیمان را آزردگی ندهید.
روزی روزگاری، پسرکی یتیم به نام احسان در یک روستا زندگی میکرد. او همیشه آرزو داشت که یک دوست خوب داشته باشد تا با او بازی کند. روزی، یک پسر دیگر به روستا آمد و متوجه شد که احسان یتیم است. او به احسان نزدیک شد و گفت: "من میخواهم دوستی با تو داشته باشم و تو را در کارهایت یاری کنم." این دوستی باعث خوشحالی احسان شد و او در کنار دوست جدیدش احساس امنیت و محبت کرد. آنها با هم بازی میکردند و در کنار هم میخندیدند و احسان دیگر احساس تنهایی نمیکرد.