قرآن کریم بر اهمیت "احسان" و نیکی به دیگران تأکید فراوان دارد. این نیکی شامل والدین، خویشاوندان، یتیمان، نیازمندان، همسایگان و تمامی افراد جامعه میشود و باید با نیت خالص برای رضای خدا انجام گیرد، چه از طریق کمک مادی، چه گفتار نیکو و چه شفقت.
قرآن کریم، به عنوان راهنمای الهی برای بشریت، تأکید بینظیری بر مفهوم "احسان" (نیکی، نیکوکاری، مهربانی) نسبت به دیگران دارد. این نیکی صرفاً یک عمل خیریه اختیاری نیست، بلکه ستونی اساسی از اخلاق اسلامی و بازتابی از ایمان فرد است. قرآن بارها مؤمنان را به ایجاد جامعهای مبتنی بر شفقت، حمایت متقابل و عدالت فرا میخواند و دستور میدهد که نیکی را به تمامی اعضای جامعه، به ویژه قشر آسیبپذیر و نیازمند، گسترش دهند. آیات متعددی در قرآن کریم وجود دارند که به اشکال مختلف به موضوع نیکی به دیگران پرداختهاند و این دستورات بسیار جامع و فراگیرند. یکی از جامعترین و بنیادیترین آیات در این زمینه در سوره بقره (آیه ۸۳) یافت میشود، آنجا که خداوند متعال میفرماید: "وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَائِيلَ لَا تَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَذِي الْقُرْبَىٰ وَالْيَتَامَىٰ وَالْمَسَاكِينِ وَقُولُوا لِلنَّاسِ حُسْنًا وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ ثُمَّ تَوَلَّيْتُمْ إِلَّا قَلِيلًا مِّنكُمْ وَأَنتُم مُّعْرِضُونَ." این آیه مبارکه به تنهایی چندین گروه کلیدی را که شایسته احسان هستند، در بر میگیرد. با اصل بنیادی پرستش تنها خداوند آغاز میشود و بلافاصله آن را به رفتار با انسانها پیوند میزند. این آیه والدین را به عنوان اولین و شایستهترین دریافتکنندگان نیکی معرفی میکند و پس از آن، خویشاوندان، یتیمان و نیازمندان را برمیشمارد. علاوه بر این، بر اهمیت "گفتار نیکو" (حسنالقول) با همه مردم تأکید میکند، که نشاندهنده آن است که نیکی تنها به کمک مادی محدود نمیشود، بلکه شامل ارتباط محترمانه و مهربانانه نیز میشود. این دستور جامع تأکید میکند که نیکی جزء لاینفک عبادت و بندگی خداوند است و نمیتوان ایمان حقیقی داشت بدون آنکه به دیگران نیکی کرد. آیهای دیگر که در گستره خود حتی وسیعتر است، در سوره نساء (آیه ۳۶) آمده است: "وَاعْبُدُوا اللَّهَ وَلَا تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئًا ۖ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَبِذِي الْقُرْبَىٰ وَالْيَتَامَىٰ وَالْمَسَاكِينِ وَالْجَارِ ذِي الْقُرْبَىٰ وَالْجَارِ الْجُنُبِ وَالصَّاحِبِ بِالْجَنبِ وَابْنِ السَّبِيلِ وَمَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ ۗ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ مَن كَانَ مُخْتَالًا فَخُورًا." این آیه دایره دریافتکنندگان نیکی را گسترش میدهد و نه تنها خانواده و خویشاوندان نزدیک، بلکه دستههای مختلفی از همسایگان (همسایه نزدیک و همسایه دور)، همراهان، مسافران، و حتی کسانی که در تحت سرپرستی و اختیار انسان هستند را شامل میشود. این نشاندهنده طبیعت گسترده و فراگیر اخلاق اسلامی است که به مؤمنان دستور میدهد تا در محیط اطراف خود و فراتر از آن، منبع خیر و نیکی باشند. ذکر "همسایه نزدیک" و "همسایه دور" نشاندهنده آن است که نیکی باید فراتر از آشنایان نزدیک گسترش یابد و شامل هر کسی در حوزه نفوذ فرد شود و جامعهای قوی و به هم پیوسته را شکل دهد. عبارت پایانی آیه، "إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ مَن كَانَ مُخْتَالًا فَخُورًا" (همانا خداوند کسانی را که متکبر و فخرفروش هستند دوست ندارد)، نیکی را مستقیماً به فروتنی و صداقت پیوند میدهد و نشان میدهد که نیکوکاری واقعی از قلبی فروتن و عاری از تکبر سرچشمه میگیرد. این امر اهمیت نیت و خلوص را در اعمال نیک دوچندان میکند. قرآن همچنین بر ماهیت بیچشمداشت بخشش و نیکی تأکید میکند، به ویژه در آیاتی مانند سوره انسان (آیات ۸-۹): "وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَىٰ حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِيدُ مِنكُمْ جَزَاءً وَلَا شُكُورًا." این آیات به زیبایی انگیزه ایدهآل برای اعمال نیکوکاری را به تصویر میکشد: تنها رضایت خداوند را جستجو کردن، بدون انتظار هیچ پاداش دنیوی یا حتی تشکری از گیرنده. این سطح از خلوص نیت، اعمال نیکوکاری را از صرفاً معاملات اجتماعی به عبادتهای عمیق معنوی ارتقا میدهد. به مؤمنان میآموزد که از خودخواهی و انتظارات دنیوی رها شوند و صرفاً بر رابطه خود با خداوند تمرکز کنند. این نشان میدهد که نیکی حقیقی، آن است که فقط برای خدا انجام شود و هیچ منتی بر کسی گذاشته نشود. فراتر از دستههای خاص، قرآن مکرراً به رفتار نیکو و عدالت عمومی فرمان میدهد. سوره نحل (آیه ۹۰) میفرماید: "إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ وَإِيتَاءِ ذِي الْقُرْبَىٰ وَيَنْهَىٰ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنكَرِ وَالْبَغْيِ ۚ يَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ." این آیه یک اصل جهانی را ارائه میدهد که عدالت و "احسان" (رفتار نیکو) را به عنوان فضایل فراگیر، فرمان میدهد، در حالی که آن را به صراحت با دادن به خویشاوندان و نهی از همه اشکال گناه و ستم پیوند میزند. این نشان میدهد که نیکی صرفاً یک عمل اختیاری نیست، بلکه یک الزام اساسی برای یک جامعه عادلانه و هماهنگ است و پایه و اساس رفتار اخلاقی را تشکیل میدهد. نیکی و احسان از دیدگاه قرآن آنقدر مهم است که در کنار عدل قرار گرفته و خداوند خود آمر به این دو فضیلت است. مفهوم نیکی در قرآن فراتر از کمک مادی است. این شامل همدلی، بخشش، شفقت و احترام به کرامت انسانی است. به عنوان مثال، مؤمنان تشویق میشوند که حتی با کسانی که ممکن است بیادب یا نادان باشند، با ملایمت سخن بگویند (فرقان ۲۵:۶۳). به آنها توصیه میشود که ببخشند و از خطاها درگذرند (نور ۲۴:۲۲). این دیدگاه جامع نیکی تضمین میکند که نیکی در هر تعاملی نفوذ کند و زندگی روزمره را به یک عمل مستمر عبادت و جامعهسازی تبدیل کند. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) خود نمونهای از این بود، و آموزش میداد که "بهترین شما کسی است که بهترین رفتار را با خانوادهاش دارد" و "ایمان ندارد کسی که سیر بخوابد در حالی که همسایهاش گرسنه است." این سنتهای نبوی که ریشه در اصول قرآنی دارند، کاربرد عملی نیکی را بیشتر روشن میکنند و نشان میدهند که تا چه حد این اصل در زندگی مسلمانان باید جاری باشد. در جوهر خود، نیکی در قرآن یک گوهر چندوجهی است که صفات الهی رحمت و بخشش را بازتاب میدهد. این یک فرمان است برای پرورش پیوندهای خانوادگی قوی، محافظت از آسیبپذیران، حمایت از نیازمندان، احترام به همسایگان، و تعامل با تمام بشریت با شفقت و گفتار نیکو. این یک عمل عبادی، راهی برای تزکیه روح، و سنگ بنای یک جامعه صالح و شکوفا است. با عمل به "احسان" نسبت به دیگران، مؤمنان نه تنها وظایف دینی خود را انجام میدهند، بلکه به جهانی کمک میکنند که در آن همدلی بر بیتفاوتی پیروز شود و شفقت حکمفرما باشد. این یک سفر مستمر از بخشش، مراقبت و ارتقای کسانی است که در اطراف ما هستند، که با تمایل خالصانه برای خشنودی خداوند و تجسم آموزههای زیبای اسلام هدایت میشود. قرآن نقشه راهی روشن برای زندگی پرمعنا و هدفمند ارائه میدهد که بر زیبایی عمیق بخشش و عشق بیچشمداشت متمرکز است، با این آگاهی که هر عمل نیکی توسط قادر مطلق ثبت و پاداش داده میشود. این چارچوب جامع تضمین میکند که نیکی یک فکر ثانویه نیست، بلکه یک اصل محوری است که هر جنبهای از زندگی مؤمن را هدایت میکند و امواج تغییرات مثبت را در جوامع و فراتر از آن ایجاد میکند.
و [یاد کنید] آنگاه که از بنیاسرائیل پیمان گرفتیم که جز الله را نپرستید و به پدر و مادر و خویشاوندان و یتیمان و بینوایان نیکی کنید و با مردم نیکو سخن گویید و نماز برپا دارید و زکات بدهید؛ سپس شما جز عدهای قلیل از شما، روگردان شدید و [همچنان] رویگردانید.
و الله را بپرستید و چیزی را شریک او قرار ندهید؛ و به پدر و مادر نیکی کنید، و به خویشاوندان و یتیمان و بینوایان و همسایه نزدیک و همسایه دور و رفیق همنشین و در راهمانده و بردگان خود. بیگمان الله کسانی را که متکبر و فخرفروش هستند، دوست ندارد.
و خوراک را با وجود دوست داشتنش، به بینوایان و یتیم و اسیر میخورانند [و میگویند:] ما فقط برای رضایت الله به شما اطعام میکنیم؛ نه از شما پاداشی میخواهیم و نه تشکری.
بیگمان الله به عدل و احسان و بخشش به خویشاوندان فرمان میدهد، و از فحشا و زشتکاری و ستمگری نهی میکند. شما را پند میدهد، باشد که پند گیرید.
آوردهاند که در شهر اصفهان، مردی بازرگان بود که هر شب، سهمی از غذای خود را برای همسایهای فقیر میبرد. یک شب، باران شدیدی بارید و مرد فقیر در خانه نبود. بازرگان با خود گفت: "این همسایه گرسنه میماند!" با غم به خانه بازگشت و در خواب دید که فرشتگان میگویند: "ای مرد نیکوکار، بشارت باد تو را که نیکی تو در بارگاه الهی پذیرفته شد. زیرا که در حال بینیازی و راحتی، بنده ما را از یاد نبردی و به عهد نیکوکاری خود وفادار ماندی، حتی زمانی که کسی ندید." بازرگان از خواب برخاست و دانست که نیکیهای پنهانی نیز در نزد پروردگار متعال جایگاهی بس عظیم دارند و هر عمل خیر، حتی کوچکترین آن، مورد توجه و پاداش است. این داستان یادآور میشود که احسان و نیکی به دیگران، بویژه در پنهانی و بدون چشمداشت، ارزش والایی دارد و نزد خداوند متعال محفوظ است.