مهربانی و اخلاق حسنه ریشه در فطرت انسانی و رحمت الهی دارد و تنها مختص مؤمنان نیست. قرآن بر اعمال صالح و نیت خالص تأکید دارد، بنابراین افراد بدون دینداری ظاهری نیز میتوانند مهربان باشند.
از منظر قرآن کریم، مسئله مهربانی و احسان یک موضوع فراگیر و جهانشمول است که صرفاً به اعتقادات دینی افراد محدود نمیشود. قرآن به کرات بر فضیلت اخلاق حسنه، عدالت، و شفقت تأکید میورزد و اینها را نه تنها برای مؤمنان، بلکه برای تمامی انسانها به عنوان ارزشهایی بنیادین مطرح میکند. این بدان معناست که منشأ مهربانی تنها ایمان به خداوند نیست؛ بلکه ریشه در فطرت پاک انسانی، آموزههای الهی که به همگان رسیده، و حتی ارزشهای اجتماعی و انسانی مشترک دارد. مشاهده مهربانی در افرادی که ممکن است به صورت ظاهری به دین خاصی پایبند نباشند، از جهات مختلفی قابل تبیین است که با اصول قرآنی نیز سازگاری دارد. اولاً، قرآن بر این نکته تأکید دارد که خداوند «رحمان» و «رحیم» است، یعنی بخشنده و مهربان به تمامی خلق خود، چه مؤمن و چه کافر. این رحمت واسعه الهی، در سرشت انسانها نیز منعکس شده است. خداوند انسان را با «فطرت»ی آفریده که به طور طبیعی متمایل به خیر، عدل، و نیکی است. حتی اگر فردی از لحاظ اعتقادی مسیر دیگری را پیموده باشد، این فطرت الهی میتواند او را به سمت اعمال نیک و مهربانانه سوق دهد. این همان چیزی است که ما در قالب وجدان بیدار، همدلی با دیگران، و تمایل به کمک رسانی به نیازمندان مشاهده میکنیم. این فضایل اخلاقی، حتی اگر با انگیزه کسب رضایت الهی همراه نباشند، همچنان میتوانند به بهبود روابط انسانی و سلامت جامعه کمک کنند. آیه 90 سوره نحل به روشنی بیان میکند: «إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ وَإِيتَاءِ ذِي الْقُرْبَىٰ وَيَنْهَىٰ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ وَالْبَغْيِ ۚ يَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ» (همانا خدا به عدل و احسان و بخشش به خویشاوندان فرمان میدهد و از فحشا و منکر و ستم نهی میکند؛ به شما پند میدهد، باشد که متذکر شوید). این آیه یک دستور کلی برای تمامی انسانهاست و به صراحت از عدالت و احسان سخن میگوید، فارغ از باورهای مذهبی. ثانیاً، قرآن معیار نهایی قضاوت الهی را نه صرفاً ادعای ایمان، بلکه اعمال صالح و نیتهای قلبی میداند. در سوره زلزال، آیات ۷ و ۸ میخوانیم: «فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْرًا يَرَهُ * وَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ» (پس هر کس هموزن ذرهای کار خیر کند، آن را میبیند؛ و هر کس هموزن ذرهای کار بد کند، آن را میبیند). این آیات نشان میدهد که حتی کوچکترین عمل نیک نیز نزد خداوند حساب میشود و پاداش داده خواهد شد، صرفنظر از اینکه انجام دهنده آن به ظاهر دیندار باشد یا خیر. این بدان معناست که خداوند به عمق نیت و تأثیر اعمال توجه میکند، نه صرفاً به برچسبهای ظاهری. گاهی اوقات، فردی که خود را متدین مینامد، ممکن است به دلیل ریاکاری، غرور، یا سوءاستفاده از نام دین، در عمل از اخلاق و مهربانی فاصله بگیرد. در مقابل، فردی که ممکن است خود را بیدین بداند، از سرِ فطرت پاک و انسانیت خود، دست به کارهای خیرخواهانه و مهربانانه بزند. قرآن به شدت ریاکاری و ظاهرسازی در دین را مذمت میکند، چنانکه در سوره ماعون، نمازگزارانی که در نمازشان سهلانگاری میکنند و از کمک به نیازمندان دریغ میورزند را مورد توبیخ قرار میدهد. این نشان میدهد که اسلام تنها به ظواهر و عبادات خشک اکتفا نمیکند، بلکه عمل صالح و نیت خالص را محور قرار میدهد. ثالثاً، مفهوم «آزمایش الهی» نیز در این زمینه حائز اهمیت است. دنیا صحنه آزمون الهی برای همه انسانهاست. این آزمون نه تنها برای سنجش میزان ایمان، بلکه برای سنجش اعمال و اخلاقیات نیز هست. مهربانی، ایثار، و شفقت از جمله شاخصهای این آزمایش هستند. خداوند میخواهد ببیند که انسانها تا چه حد از این فطرت خدادادی استفاده کرده و به دیگران نیکی میکنند. بنابراین، ظهور مهربانی و خوبی در افراد فارغ از دینداری ظاهریشان، نه تنها تعارضی با تعالیم قرآنی ندارد، بلکه تأییدی بر اصل فطرت و رحمت واسعه الهی است. قرآن مؤمنان را به الگوبرداری از بهترین اخلاق فرا میخواند و از آنان میخواهد که نه تنها خود مهربان باشند، بلکه مبلّغ مهربانی و عدالت در جامعه نیز باشند. مشاهده مهربانی در دیگران نیز میتواند درسی باشد برای کسانی که ادعای دینداری دارند تا در عمل، تجلی حقیقی ایمان را نشان دهند. در نهایت، باید به این نکته نیز اشاره کرد که دین اسلام خود سراسر دعوت به مهربانی، همدلی، همزیستی مسالمتآمیز، و احترام به کرامت انسانی است، و مؤمن واقعی کسی است که این ارزشها را در زندگی خود تجلی بخشد.
همانا خدا به عدل و احسان و بخشش به خویشاوندان فرمان میدهد و از فحشا و منکر و ستم نهی میکند؛ به شما پند میدهد، باشد که متذکر شوید.
پس هر کس هموزن ذرهای کار خیر کند، آن را میبیند.
و هر کس هموزن ذرهای کار بد کند، آن را میبیند.
پس وای بر نمازگزاران،
همانان که از نمازشان غافلند؛
همانان که ریا میکنند،
و از کمکهای کوچک (و مایحتاج زندگی) دریغ میورزند.
در بوستان سعدی آمده است که پادشاهی قدرتمند، خود را بسیار دیندار و نیکوکار میدانست و همواره از اعمال خیر خود سخن میگفت. اما در نهان، مردم از خشونت و بیمهری او رنج میبردند. روزی پادشاه، در لباس مبدل، در شهر قدم میزد. به باغی رسید و دید باغبان پیری، با درآمدی اندک، لقمه نانی که داشت با سگی گرسنه تقسیم میکند و کوزه آبش را به رهگذری تشنه میدهد، بیآنکه انتظار پاداشی داشته باشد. پادشاه از دیدن این مهربانی بیریا، به خود آمد و فهمید که دینداری واقعی تنها به ظاهر و عبادات نیست، بلکه در پاکی دل و مهربانی صادقانه نهفته است که به همه موجودات گسترش مییابد. او به قصر بازگشت، درس بزرگی از آن باغبان فقیر آموخته بود و از آن پس کوشید تا مهربانی حقیقی را در اعمالش جاری سازد.