ناسپاسی در انسانها ناشی از غفلت و عدم شکرگزاری از نعمتهای خداوند است.
در قرآن کریم، یکی از موضوعات مهمی که به آن پرداخته شده، مسئله ناسپاسی و ویژگیهای انسانها است. خداوند در سوره ابراهیم آیه 34 میفرماید: "وَآتَىٰكُمْ مِّن كُلِّ مَا سَأَلْتُمُوهُ ۖ وَإِن تَعُدُّوا نِعْمَتَ اللَّـهِ لَا تَحْصُوهَا ۚ إِنَّ الْإِنْسَانَ لَظَلُومٌ كَفَّارٌ". این آیه به وضوح نشان میدهد که خداوند به انسانها نعمتهای فراوانی عطا کرده است؛ نعمتهایی که هرگز انسانها قادر نیستند آنها را به صورت کامل شماره کنند. با این حال، در بین تمام نعمتها و فراوانیها، برخی از افراد به ناسپاسی میپردازند و شکرگزاری نمیکنند. این مسئله نه تنها نوعی بدخُلقی انسانی به شمار میآید، بلکه ناشی از عوامل مختلفی مانند غفلت، خودخواهی و فقدان قدردانی واقعی از خداوند و نعمتهای او است. نسلهای مختلفی از انسانها با ویژگیهای گوناگون، قرار دارند. اما در نهایت همهی آنها به یک حقیقت اولیه مربوط میشوند: انسانها همواره در معرض آسیبهای روحی و معنوی ناشی از ناسپاسی و غفلت قرار دارند. اگرچه ما در زندگی روزمره خود با چالشها و مشکلات متعددی روبرو هستیم، اما باید به یاد داشته باشیم که این مشکلات نباید ما را از قدردانی نعمتهای خداوند دور کند. در سوره لقمان آیه 34 نیز خداوند میفرماید: "إِنَّ اللَّـهَ عَالِمُ الْغَيْبِ وَمَا تُكْسِبُ كُلُّ نَفْسٍ". این آیه اساسی به ما یادآوری میکند که خداوند از آنچه در دل انسانها میگذرد آگاه است و بر رفتار آنها نظارت دارد. انسانهایی که به نعمتهای خدا بیتوجهاند در حقیقت به خود ستم میکنند و ستمگری آنها ناشی از دوری از یاد خدا است. فراموش کردن بندگی و شکرگزاری در برابر نعمتها تنها به خود فرد آسیب میزند و ممکن است خواستههای بیشتری از زندگی را به ارمغان نیاورد. ناپسندیهای انسانی اگر به تدریج ادامه پیدا کند، باعث میشود که فرد به موانع روانی و اجتماعی دچار شود. با این حال، در دین اسلام و آموزههای قرآنی، شکرگزاری و قدردانی از نعمتها به عنوان یکی از ارکان ایمان مورد تأکید قرار گرفته است. بسیاری از آموزههای اسلامی ما را به احساس شکرگزاری به نعمتهای پروردگار دعوت میکند. از نگاه قرآن، شکرگزاری نه تنها باعث نزدیکی به خداوند میشود؛ بلکه برکت و نعمتهای بیشتری را به فرد ارزانی میدارد. در حقیقت، شکرگزاری به خداوند در برابر تمام موهبتها و نعمتها، نشان از امید، ایمان و اعتقاد راسخ به رحمتهای الهی است. در بسیاری از روایات دینی نیز به موضوع شکرگزاری و قدردانی تأکید شده است. این روایات تأکید میکنند که انسان باید بدون مُلک و مادیات، به نعمتهای ذهنی و روحی خود توجه داشته باشد. اگر انسانها به معنای واقعی کلمه به شناخت و درک نعمتها بپردازند، آنگاه قادر خواهند بود که به آنها بها دهند و از آنها به درستی بهرهبرداری کنند. از این رو، شکرگزاری یک وظیفه انسانی و دینی است که میتواند به جامعهای بهتر و شادابتر منجر شود. داشتن نگرشی مثبت به نعمتها و بهرهبرداری صحیح از آنها، نه تنها به فرد بلکه به جامعهای که در آن زندگی میکند، کمک شایانی خواهد کرد. فردی که شکرگزار باشد، نه تنها روح خود را پاک و مرتفع میکند، بلکه به دیگران نیز انرژی مثبت و امیدواری میدهد. در نهایت، میتوان گفت که انس با قرآن و توجه به آیات و آموزههای آن، میتواند به ما یادآور شود که نعمتهای خداوند نه تنها برای ما، بلکه برای بهرهمندی از آنها به صورت درست و متعادل است. انسان باید همواره یادآور باشد که به چه اندازه از نعمتهای خدا بهرهمند است و این نعمتها به او چه ارزشهایی میدهند. بنابراین، نداشتن شکرگزاری به نعمتها تنها به ستم بر خود میانجامد و در برابر خدا و جامعه بیاحترامی به شمار میآید. در نتیجه، زوج شکرگزاری و بینش نسبت به نعمتهای الهی باید همواره مورد توجه قرار گیرد. خداوند از بندگانش میخواهد که شکرگزار باشند و به این ترتیب، به مسیر درست و پربار زندگی نزدیکتر شوند. زیرا این مسیر، جزئی از مشیت الهی برای سعادت و بهروزی انسانها است.
و به شما از هر چیزی که درخواست کردید عطا کرده است و اگر نعمتهای خدا را بشمارید نمیتوانید آنها را شمارش کنید. انسان بسیار ظالم و ناسپاس است.
همانا خداوند به غیب آگاه است و آنچه هر نفس به دست میآورد، میداند.
روزی روزگاری، مردی به نام علی به خداوند بیتوجه بود و هرگز به نعمتهایی که خدا به او داده فکر نمیکرد. او هر روز در حال نق زدن و شکایت از زندگیاش بود و نمیدانست که در حقیقت، خداوند او را با نعمتهای فراوانی پر کرده است. یک روز به خانه یکی از دوستانش رفت و دید که او در فقر و تنگدستی زندگی میکند. علی به ناگاه به خود آمد و فهمید که چقدر در زندگیاش نادانسته ناسپاسی کرده است. او تصمیم گرفت از آن به بعد شکرگزار خداوند باشد و نعمتهایش را بشناسد.