افرادی که گناه میکنند ممکن است از نعمتهای دنیوی برخوردار باشند، اما این به معنای رضایت خداوند نیست.
قرآن کریم به عنوان منبع اصلی و والای الهی، در دل خود مفاهیم عمیق و گستردهای را درباره زندگی انسانها و رابطه آنها با خداوند عادل جا داده است. این مفهوم در آیات مختلفی از قرآن به وضوح قابل مشاهده است که زندگی انسانها را به دو جنبه دنیوی و اخروی تقسیم میکند. درواقع، زندگی دنیوی به عواملی مانند تلاش، مهارتها، و شانس وابسته است، در حالی که زندگی اخروی نتیجه اعمال این دنیا و تعهدات ایمانی افراد نسبت به خداوند است. یکی از آیات مهم قرآن که به این موضوع اشاره دارد، آیه 286 سوره بقره است که میفرماید: "اللّهُ يُرِيدُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَلَا يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ..." این آیه تصریح میکند که خداوند نه تنها تمایل به آسانی و رفاه برای بندگانش دارد، بلکه خوشحال است که آنها را در سختیها و مشکلات زندگی یاری دهد. بر این اساس، میتوان نتیجه گرفت که زندگی دنیوی باید به گونهای باشد که انسانها با داشتن ابزارهای لازم و تلاش کافی، به آسانی به سمت اهداف خود گام بردارند. البته باید توجه داشت که این آسانی به معنای بینیازی کامل از تلاش و زحمت نیست. انسانها به رغم سختیها و موانع، باید به کوشش و تلاش خود ادامه دهند تا در نهایت به نتایج مثبتی دست پیدا کنند. در حقیقت، زندگی دنیوی به گونهای طراحی شده است که انسانها با چالشهای مختلفی مواجه شوند و این چالشها فرصتی برای رشد و تعالی آنها به شمار میرود. در سوره مومنون، آیه 75 نیز میخوانیم: "وَلَوْ شَاءَ رَبُّكَ لَجَعَلَ النَّاسَ أُمَّةً وَاحِدَةً..." این آیه به اهمیت تنوع در زندگی انسانها و نقش آن در نزدیکتر شدن به خداوند اشاره میکند. خداوند به صورتی حکیمانه، انسانها را در دستهها، نژادها و مذاهب مختلف قرار داده است تا هر فردی با توجه به شرایط خود، بتواند در جستجوی حقیقت برآید و در مسیر صحیح قرار گیرد. این تنوع میتواند موجب تقویت ایمان و نزدیکتر شدن به خداوند شود. در دنیای امروز، ما مشاهده میکنیم افرادی که در زندگی خود دست به گناه میزنند و از نعمتهای دنیوی بهرهمند هستند. باید در نظر داشت که برخورداری از این نعمتها به معنای رضایت خداوند از آن فرد نیست. خداوند در سوره آل عمران، آیه 178 به ما یادآوری میکند که بعضی از افرادی که از گناهان لذت میبرند، نباید از زندگی راحت خود مسرور شوند؛ چرا که عاقبت خوبی در انتظار آنها نیست. این آیه نشان میدهد که ممکن است افراد قادر به تجربه لذتهای دنیوی باشند، اما این وضعیت نمیتواند نشانهای از خوشبختی یا رضایت خداوند باشد. این تفکر باید به همه ما کمک کند تا در زندگی خود دقت بیشتری داشته باشیم و از تأثیر گناه بر وضعیت خود آگاه باشیم. زندگی خوب، زندگی است که در آن بندگان به خدا نزدیک شوند و به اعمال نیک روی آورند. در حقیقت، زندگی واقعی و خوب زندگی است که در آن انسانها با تلاش و اعتقاد به خداوند، درصدد بهبود وضعیت خود و دیگران باشند. در یک جمعبندی میتوان گفت که زندگی دنیوی و اخروی انسانها به شدت با یکدیگر در ارتباط است، به این معنا که اعمال دنیوی هر فرد در سرنوشت اخروی او تأثیرگذار است. این دو جنبه، با یکدیگر در تعامل هستند و آنچه یک انسان در این دنیا انجام میدهد، عواقب عظیمی در آن دنیا خواهد داشت. به همین دلیل، مهم است که در زندگی خود همیشه به یاد داشته باشیم که از خداوند کمک بگیریم و در مسیر صحیح قرار گیریم. در نهایت، باید همواره در جستجوی نعمات اخروی باشیم و برای به دست آوردن آن تلاش کنیم، زیرا زندگی واقعی آن است که با خویشتنداری و بهبود خود، مدام در تلاش برای رسیدن به رضایت خداوند باشیم.
خداوند هیچکس را جز به اندازه تواناییاش تکلیف نمیکند...
و اگر پروردگارت میخواست، همه مردم را یک امت میکرد...
کافران نباید خیال کنند که ما آنان را به سبب خیرات منع، برای خودشان مهیا کردیم...
یکی از روزها، عارف در گوشهای نشسته و به فکر زندگیاش بود. او میدید که خیلی از دوستانش با وجود گناهکار بودن، زندگی راحت و خوشی دارند. با خود میگفت که چرا اینگونه است؟ تا اینکه آیات قرآن در ذهنش تداعی شد. او فهمید که زندگی خوب به معنای پذیرش از سوی خدا نیست و ممکن است گناهان آنها ادامه دارد. تصمیم گرفت که راهش را تغییر دهد و به سوی خیر نزدیکتر شود. بعد از مدتی، عارف احساس آرامش و خوشحالی بیشتری کرد.