احساس برتری میتواند سبب تجزیه اجتماعی و جهل شود و قرآن بر برابری همه انسانها تأکید میکند.
در قرآن کریم، یکی از مهمترین اصولی که خداوند به بندگانش یادآوری میکند، مسأله تواضع و دوری از احساس برتری است. این مفهوم در آیات مختلف قرآن به صورت مکرر بیان شده و به صراحت به بشریت دستور میدهد که همواره نسبت به یکدیگر تواضع داشته باشند و از خودبزرگبینی و کبر دوری کنند. میتوان گفت تواضع نه تنها یک صفت شخصیتی است، بلکه یک ضرورت اجتماعی و اخلاقی است که برای همزیستی مسالمتآمیز و ایجاد جامعهای سالم، لازم است. در این مقاله به بررسی مفهوم تواضع، دلایل آن از منظر قرآن، عواقب احساس برتری و راههای ایجاد فرهنگی متعهد به فروتنی خواهیم پرداخت. خداوند در سوره حجرات آیه 13 میفرماید: «ای مردم، ما شما را از یک مرد و یک زن آفریدیم و شما را ملل و قبیلههای مختلف قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید. بهراستی، باکرامتترین شما پیش خداوند، پرهیزگارترین شماست.» این آیه به وضوح نشان میدهد که خداوند انسانها را با یکدیگر برابر آفریده و تنها ملاک برتری در نزد او، تقوا و نیکی افراد است و نه تفاوتهای قومی، نژادی یا مالی. بنابراین، این آیه نقطهای کلیدی در درک تواضع و پرهیز از برتریجویی است. احساس برتری در میان افراد میتواند عواقب وخیمی به همراه داشته باشد. یکی از مهمترین عواقب آن جهل و نادانی است. زمانی که فردی احساس کند که از دیگران برتر است، ممکن است به خود اجازه دهد که به تحقیر دیگران پرداخته و اطلاعات و آگاهی خود را برتر از دیگران بداند. این نوع تفکر میتواند به ترویج حسد و کینه در میان افراد بیانجامد و روابط اجتماعی را تضعیف کند. از طرف دیگر، خداوند در سوره اسراء آیه 37 تأکید میکند: «و هرگز بر زمین، خود را به نشانهٔ افراط و برتری نرانید؛ زیرا شما هرگز نمیتوانید زمین را بشکنید و به ارتفاعی نمیرسید.» این آیه به ما یادآور میشود که همگی دارای نقاط ضعف و قوتی هستیم و هیچ فردی بر هیچ فرد دیگری برتری ندارد. از اینرو، با درک این نکته، میتوانیم خود را از کبر و عجب دور نگه داریم و به روابط انسانی ارج نهاده و بر همزیستی مسالمتآمیز تأکید کنیم. تواضع و احترام به دیگران به عنوان رفتارهای بنیادی در هر جامعهای، به ویژه جوامع اسلامی، شناخته میشوند. این خصیصهها میتوانند به شکلگیری روابط قوی و مبتنی بر اعتماد میان افراد کمک کنند. جامعهای که در آن افراد به یکدیگر احترام میگذارند و خود را برتر از دیگران نمیدانند، جامعهای است که میتواند به پیشرفت و توسعه سالم دست یابد. اما برای ایجاد چنین فرهنگی، نیاز به آموزش و ترویج این مفاهیم در بین نسلهای جوان داریم. تربیت نسلهای آینده با مفاهیم تواضع و احترام به دیگران میتواند به بهبود شرایط اجتماعی و روحی جامعه کمک شایانی کند. والدین و مربیان باید این اصل را به عنوان یکی از ارزشهای اساسی اخلاقی به کودکان و نوجوانان آموزش دهند و آنها را به تمرین و ترویج رفتارهای تواضعآمیز دعوت کنند. در این راه، قدرت گفتگو و تبادل نظر درباره شخصیتها، فرهنگها و عقاید مختلف نیز ضروری است. در همین راستا، میتوان از تجربیات تاریخی و آثار ادبی و هنری نیز بهره برد. در ادبیات فارسی، شعرای بزرگی چون سعدی و حافظ به مفاهیم محبت، مهر و تواضع اشارههای فراوانی داشتهاند. شعر سعدی در گلستان و غزلیات حافظ به خوبی نمایانگر این حقیقت است که انسانها باید در کنار هم و با احترام به تفاوتهای یکدیگر زندگی کنند. این آموزهها میتوانند به عنوان منابع غنی فرهنگسازی درباره توانمندی و پایداری روابط انسانی مورد استفاده قرار گیرند. نتیجهگیری میکنیم که در نهایت، برای ایجاد یک جامعه محترم، هماهنگ و همدل، باید به تفاوتها احترام بگذاریم و با فروتنی و ادب با یکدیگر رفتار کنیم. احساس برتری نه تنها باعث تضعیف روحیه جمعی میشود، بلکه مانع از برقراری صلح و همزیستی مسالمتآمیز در جوامع میگردد. بنابراین باید همواره به یاد داشته باشیم که خداوند همه ما را برابر آفریده است و برتری در نزد او تنها به تقوا و نیکی افراد بستگی دارد. این تصور و درک صحیح از اندیشههای قرآنی میتواند ما را به سوی ایجاد یک جامعه بهتر و انسانیتر هدایت کند.
ای مردم، ما شما را از یک مرد و یک زن آفریدیم و شما را ملل و قبیلههای مختلف قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید. بهراستی، باکرامتترین شما پیش خداوند، پرهیزگارترین شماست.
و هرگز بر زمین، خود را به نشانهٔ افراط و برتری نرانید؛ زیرا شما هرگز نمیتوانید زمین را بشکنید و به ارتفاعی نمیرسید.
روزی روزگاری در قریهای، مردی به نام علی بود که میخواست بهترین و برترین باشد. او همیشه بر دیگران فخر میفروخت و به بهانههای مختلف خود را بالاتر از بقیه مینمود. ولی روزی یکی از پیرمردهای ده، او را دید و گفت: "عزیزم، ما همه از یک خاکیم و پروردگار تنها تقوا را ملاک برتری قرار داده است." علی به فکر فرو رفت و کمکم متوجه شد که باید به جای فخر فروختن، به دیگران محبت کند و خود را برابر آنان ببیند. از آن روز به بعد، او از خودخواهی دست کشید و با تواضع بیشتری در کنار همگان زندگی کرد.