چرا نباید احساس برتری نسبت به دیگران داشت؟

احساس برتری می‌تواند سبب تجزیه اجتماعی و جهل شود و قرآن بر برابری همه انسان‌ها تأکید می‌کند.

پاسخ قرآن

چرا نباید احساس برتری نسبت به دیگران داشت؟

در قرآن کریم، یکی از مهم‌ترین اصولی که خداوند به بندگانش یادآوری می‌کند، مسأله تواضع و دوری از احساس برتری است. این مفهوم در آیات مختلف قرآن به صورت مکرر بیان شده و به صراحت به بشریت دستور می‌دهد که همواره نسبت به یکدیگر تواضع داشته باشند و از خودبزرگ‌بینی و کبر دوری کنند. می‌توان گفت تواضع نه تنها یک صفت شخصیتی است، بلکه یک ضرورت اجتماعی و اخلاقی است که برای همزیستی مسالمت‌آمیز و ایجاد جامعه‌ای سالم، لازم است. در این مقاله به بررسی مفهوم تواضع، دلایل آن از منظر قرآن، عواقب احساس برتری و راه‌های ایجاد فرهنگی متعهد به فروتنی خواهیم پرداخت. خداوند در سوره حجرات آیه 13 می‌فرماید: «ای مردم، ما شما را از یک مرد و یک زن آفریدیم و شما را ملل و قبیله‌های مختلف قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید. به‌راستی، باکرامت‌ترین شما پیش خداوند، پرهیزگارترین شماست.» این آیه به وضوح نشان می‌دهد که خداوند انسان‌ها را با یکدیگر برابر آفریده و تنها ملاک برتری در نزد او، تقوا و نیکی افراد است و نه تفاوت‌های قومی، نژادی یا مالی. بنابراین، این آیه نقطه‌ای کلیدی در درک تواضع و پرهیز از برتری‌جویی است. احساس برتری در میان افراد می‌تواند عواقب وخیمی به همراه داشته باشد. یکی از مهم‌ترین عواقب آن جهل و نادانی است. زمانی که فردی احساس کند که از دیگران برتر است، ممکن است به خود اجازه دهد که به تحقیر دیگران پرداخته و اطلاعات و آگاهی خود را برتر از دیگران بداند. این نوع تفکر می‌تواند به ترویج حسد و کینه در میان افراد بیانجامد و روابط اجتماعی را تضعیف کند. از طرف دیگر، خداوند در سوره اسراء آیه 37 تأکید می‌کند: «و هرگز بر زمین، خود را به نشانهٔ افراط و برتری نرانید؛ زیرا شما هرگز نمی‌توانید زمین را بشکنید و به ارتفاعی نمی‌رسید.» این آیه به ما یادآور می‌شود که همگی دارای نقاط ضعف و قوتی هستیم و هیچ فردی بر هیچ فرد دیگری برتری ندارد. از این‌رو، با درک این نکته، می‌توانیم خود را از کبر و عجب دور نگه داریم و به روابط انسانی ارج نهاده و بر همزیستی مسالمت‌آمیز تأکید کنیم. تواضع و احترام به دیگران به عنوان رفتارهای بنیادی در هر جامعه‌ای، به ویژه جوامع اسلامی، شناخته می‌شوند. این خصیصه‌ها می‌توانند به شکل‌گیری روابط قوی و مبتنی بر اعتماد میان افراد کمک کنند. جامعه‌ای که در آن افراد به یکدیگر احترام می‌گذارند و خود را برتر از دیگران نمی‌دانند، جامعه‌ای است که می‌تواند به پیشرفت و توسعه سالم دست یابد. اما برای ایجاد چنین فرهنگی، نیاز به آموزش و ترویج این مفاهیم در بین نسل‌های جوان داریم. تربیت نسل‌های آینده با مفاهیم تواضع و احترام به دیگران می‌تواند به بهبود شرایط اجتماعی و روحی جامعه کمک شایانی کند. والدین و مربیان باید این اصل را به عنوان یکی از ارزش‌های اساسی اخلاقی به کودکان و نوجوانان آموزش دهند و آنها را به تمرین و ترویج رفتارهای تواضع‌آمیز دعوت کنند. در این راه، قدرت گفتگو و تبادل نظر درباره شخصیت‌ها، فرهنگ‌ها و عقاید مختلف نیز ضروری است. در همین راستا، می‌توان از تجربیات تاریخی و آثار ادبی و هنری نیز بهره برد. در ادبیات فارسی، شعرای بزرگی چون سعدی و حافظ به مفاهیم محبت، مهر و تواضع اشاره‌های فراوانی داشته‌اند. شعر سعدی در گلستان و غزلیات حافظ به خوبی نمایانگر این حقیقت است که انسان‌ها باید در کنار هم و با احترام به تفاوت‌های یکدیگر زندگی کنند. این آموزه‌ها می‌توانند به عنوان منابع غنی فرهنگ‌سازی درباره توانمندی و پایداری روابط انسانی مورد استفاده قرار گیرند. نتیجه‌گیری می‌کنیم که در نهایت، برای ایجاد یک جامعه محترم، هماهنگ و همدل، باید به تفاوت‌ها احترام بگذاریم و با فروتنی و ادب با یکدیگر رفتار کنیم. احساس برتری نه تنها باعث تضعیف روحیه جمعی می‌شود، بلکه مانع از برقراری صلح و همزیستی مسالمت‌آمیز در جوامع می‌گردد. بنابراین باید همواره به یاد داشته باشیم که خداوند همه ما را برابر آفریده است و برتری در نزد او تنها به تقوا و نیکی افراد بستگی دارد. این تصور و درک صحیح از اندیشه‌های قرآنی می‌تواند ما را به سوی ایجاد یک جامعه بهتر و انسانی‌تر هدایت کند.

آیات مرتبط

داستانی دلنشین

روزی روزگاری در قریه‌ای، مردی به نام علی بود که می‌خواست بهترین و برترین باشد. او همیشه بر دیگران فخر می‌فروخت و به بهانه‌های مختلف خود را بالاتر از بقیه می‌نمود. ولی روزی یکی از پیرمردهای ده، او را دید و گفت: "عزیزم، ما همه از یک خاکیم و پروردگار تنها تقوا را ملاک برتری قرار داده است." علی به فکر فرو رفت و کم‌کم متوجه شد که باید به جای فخر فروختن، به دیگران محبت کند و خود را برابر آنان ببیند. از آن روز به بعد، او از خودخواهی دست کشید و با تواضع بیشتری در کنار همگان زندگی کرد.

سوالات مرتبط