آیا قرآن درباره تسلط رسانه بر افکار عمومی سخن گفته؟

قرآن به طور مستقیم از 'رسانه' نام نبرده، اما اصولی چون لزوم تحقیق و تبین اخبار، پرهیز از دروغ و شایعه‌پراکنی، و مقابله با وسوسه‌های گمراه‌کننده را مطرح می‌کند که مستقیماً با تأثیرگذاری بر افکار عمومی مرتبط است و راهنمایی برای هوشیاری در برابر آن ارائه می‌دهد.

پاسخ قرآن

آیا قرآن درباره تسلط رسانه بر افکار عمومی سخن گفته؟

قرآن کریم، به عنوان کلام الهی و راهنمای جامع زندگی بشر، به طور مستقیم و با واژگان امروزی همچون «رسانه» یا «افکار عمومی»، به مفهوم نوین آن نپرداخته است. این امر طبیعی است، چرا که این مفاهیم و ابزارها در زمان نزول قرآن وجود نداشته‌اند. با این حال، شیوایی و فراگیری آیات قرآن به گونه‌ای است که اصول و مبانی عمیق و بنیادینی را مطرح می‌کند که به طور شگفت‌انگیزی با پدیده‌های نوین، از جمله قدرت تأثیرگذاری و کنترل اطلاعات و افکار عمومی از طریق ابزارهای ارتباطی، همخوانی و انطباق دارد. در حقیقت، قرآن به ریشه‌ها و ماهیت این پدیده می‌پردازد و راهکارهایی برای مقابله با جنبه‌های منفی آن ارائه می‌دهد. یکی از مهم‌ترین محورهایی که قرآن به آن می‌پردازد، «حقیقت و کذب» است. قرآن بارها و بارها مؤمنان را به راستگویی و پرهیز از دروغ، تهمت، بهتان، غیبت و اشاعه فحشا دعوت می‌کند. در عصر حاضر، رسانه‌ها می‌توانند ابزاری قدرتمند برای انتشار حقیقت یا اشاعه اکاذیب باشند. قرآن به شدت با هرگونه انتشار اطلاعات نادرست یا گمراه‌کننده که هدف آن فریب دادن مردم و منحرف کردن افکار عمومی است، مخالف است. آیات متعددی درباره عقوبت دروغگویان و کسانی که با زبان خود به فتنه و فساد دامن می‌زنند، وجود دارد. ماجرای «افک» در سوره نور، نمونه‌ای بارز از انتشار شایعات و افترا است که چگونه می‌تواند جامعه‌ای را تحت تأثیر قرار دهد و افکار عمومی را به سمت باطل سوق دهد. این داستان به خوبی نشان می‌دهد که چگونه یک خبر دروغین می‌تواند به سرعت منتشر شده و پیامدهای مخربی به بار آورد، و خداوند متعال با جدیت به این مسئله می‌پردازد و راهنمایی می‌کند که چگونه باید با چنین اطلاعاتی برخورد کرد. اصل کلیدی دیگر در قرآن، «لزوم تحقیق و تبین» است. در سوره حجرات آیه ۶ به صراحت به مؤمنان دستور داده می‌شود که هرگاه خبری از سوی فاسقی رسید، آن را مورد بررسی و تحقیق قرار دهند تا از روی ناآگاهی به گروهی آسیب نرسانند و سپس پشیمان نشوند. این دستورالعمل قرآنی، یک اصل اساسی در مواجهه با هرگونه اطلاعات، به‌ویژه در عصر رسانه‌های انبوه و شبکه‌های اجتماعی است. این آیه به ما می‌آموزد که نباید هر آنچه را می‌شنویم یا می‌بینیم، بدون تفکر و تأمل بپذیریم. قدرت رسانه در شکل‌دهی به افکار عمومی دقیقاً از همین نقطه نشأت می‌گیرد که اطلاعات را به سرعت و بدون فیلتر به مخاطبان می‌رساند. قرآن از مؤمنان می‌خواهد که قوه تشخیص و تحلیل خود را فعال کنند و به راحتی تحت تأثیر شایعات، تبلیغات دروغین یا اخبار هدفمند قرار نگیرند. این اصل به ما کمک می‌کند تا در دنیایی پر از اطلاعات، توانایی تشخیص حق از باطل را داشته باشیم و فریب نخوریم. افزون بر این، قرآن به «وسوسه‌های شیطان» و نقش او در گمراه کردن انسان‌ها اشاره می‌کند. شیطان از طریق فریب، اغوا، وعده‌های دروغین و زینت دادن باطل، سعی در انحراف افکار و عقاید مردم دارد. این وسوسه‌ها می‌توانند در قالب سخنان جذاب اما پوچ، تبلیغات فریبنده یا ایده‌های گمراه‌کننده ظهور کنند که به نوعی با کنترل افکار عمومی در ارتباط هستند. قرآن مؤمنان را به پناه بردن به خداوند و تشخیص وسوسه‌های شیطانی دعوت می‌کند. در سوره ناس، به پناه جستن از شر وسوسه‌گر پنهان‌شونده‌ای که در سینه‌های مردم وسوسه می‌کند، اشاره شده است. این وسوسه‌ها می‌توانند از طریق افرادی که خود ابزار شیطان شده‌اند، به جامعه سرایت کرده و بر افکار عمومی تأثیر بگذارند. قرآن همچنین بر «مسئولیت کلام و گفتار» تأکید فراوان دارد. هر سخنی که انسان بر زبان می‌آورد، ثبت می‌شود و در برابر آن مسئول خواهد بود. این اصل به ما می‌آموزد که در انتشار هر مطلبی، دقت لازم را به کار بریم و از بیان یا بازنشر آنچه به یقین نمی‌دانیم یا منجر به فساد و گمراهی می‌شود، پرهیز کنیم. این مسئولیت‌پذیری فردی، سدی محکم در برابر انتشار بی‌رویه اطلاعات غلط و تأثیرات منفی رسانه‌ای است. در نهایت، قرآن به «پرهیز از تقلید کورکورانه» و اهمیت تعقل و تفکر تأکید می‌کند. آیاتی که از پیروی از آباء و اجداد بدون دلیل و برهان انتقاد می‌کنند، درسی بزرگ برای مقابله با سلطه فکری است. مردم باید به جای پذیرش بی‌چون و چرای هر آنچه به آن‌ها تلقین می‌شود، از عقل خود بهره گیرند و حقیقت را جستجو کنند. این رویکرد، راهی برای رهایی از هرگونه تلاش برای کنترل افکار عمومی است، چرا که فرد را به جای پیرو منفعل، به یک متفکر فعال تبدیل می‌کند. با در نظر گرفتن این اصول، می‌توان نتیجه گرفت که قرآن کریم، با وجود عدم استفاده از اصطلاحات مدرن، راهنمایی‌های ابدی و بنیادینی را برای انسان فراهم می‌کند تا در برابر هرگونه سوء استفاده از ابزارهای ارتباطی برای گمراه کردن افکار عمومی، هوشیار و مقاوم باشد. این آیات مؤمنان را به تفکر انتقادی، تحقیق و بررسی، پرهیز از دروغ و افترا، و اتکا به خداوند برای تشخیص حقیقت، مجهز می‌سازد. در نتیجه، قرآن نه تنها به طور ضمنی به جنبه‌های تأثیرگذاری بر افکار عمومی پرداخته، بلکه راهکارهایی عملی برای حفظ سلامت فکری و عقیدتی جامعه ارائه می‌دهد.

آیات مرتبط

داستانی دلنشین

آورده‌اند که در دوران پادشاهی عادلی، دو وزیر بودند؛ یکی راستگو و دیگری بسیار حسود. وزیر حسود برای آنکه جایگاه رقیبش را متزلزل کند، نزد پادشاه رفت و به دروغ گفت: «ای پادشاه، وزیر دیگر، رازهای دربار را فاش می‌کند و از مردم رشوه می‌گیرد!» پادشاه که سخنان او را شنید و بدون تحقیق به دل گرفت، دلش نسبت به وزیر راستگو مکدر شد و شک در او رخنه کرد. وزیر راستگو که احساس کرد پادشاه از او روی گردان شده، نزد دانایی رفت و حال خویش باز گفت. دانا پاسخ داد: «غصه مخور که دروغ را پایه‌ای نیست و حقیقت سرانجام آشکار می‌شود. پادشاهان عاقل، هر سخنی را بدون تحقیق نمی‌پذیرند.» طولی نکشید که پادشاه خود به حیله‌گری و دروغ وزیر حسود پی برد و دانست که قصد او فتنه‌انگیزی بوده است. پادشاه از کردار خود پشیمان شد و نه تنها مقام وزیر راستگو را بالاتر برد، بلکه به مردم نیز فهماند که نباید فریب هر سخنی را خورد و همواره باید به دنبال اصل حقیقت بود. سعدی با این داستان زیبا به ما می‌آموزد که چگونه کلمات، خواه درست و خواه نادرست، می‌توانند افکار را تحت تأثیر قرار دهند و چه بسا دل‌ها را مکدر و روابط را تباه سازند، مگر آنکه با چشمی بیدار و گوشی شنوا اما محتاط، به هر خبری بنگریم و از روی عجله حکم نکنیم. این داستان ما را به یاد آیه قرآنی می‌اندازد که می‌فرماید: «اگر فاسقی خبری برای شما آورد، تحقیق و بررسی کنید.»

سوالات مرتبط