تربیت دینی فرزندان نیاز به ایجاد رابطه محکم با خدا و الگو بودن والدین در اجرای آموزههای دینی دارد.
تربیت دینی فرزندان یکی از مهمترین و حساسترین وظایف والدین است و در قرآن نیز به این موضوع اشاره شده است. تربیت دینی به معنای ایجاد ارتباط عمیق و مستحکم با اصول و مبانی دین در دل فرزندان است. والدین نقش مهمی در این فرآیند ایفا میکنند و باید به گونهای عمل کنند که فرزندانشان عشق و محبت به خدا و پیامبر را در دل خود حس کنند. این عشق و محبت از طریق آموزش عملی و ایجاد فضایی دوستانه و محبتآمیز در خانواده شکل میگیرد. قرآن کریم، منبعی غنی از تعلیمات مذهبی است که والدین میتوانند از آن بهرهبرداری کنند. به عنوان مثال، آیه 13 سوره لقمان به والدین توصیه میکند که به فرزندان خود از سنین پایینتر نصیحت کنند و آنها را از شرک و نگاهی نادرست به خداوند باز دارند: "وَ إِذْ قَالَ لُقْمَانُ لِابْنِهِ وَهُوَ يَعِظُهُ يَابُنَيَّ لَا تُشْرِكْ بِاللَّهِ إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيمٌ". این آیه به وضوح نشان میدهد که اهمیت پیروی از یکخدای واحد باید از سنین کودکی به فرزندان آموخته شود. از سوی دیگر، سوره تحریم آیه 6 نیز به والدین توصیه میکند که از خانواده خود در برابر آتش جهنم مراقبت کنند: "يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قُوِّ أَنفُسَكُمْ وَأَهْلِيكُمْ نَارًا". این آیه نشاندهندهی مسئولیتی است که والدین در قبال تربیت دینی فرزندان خود دارند. آنان باید نه تنها به آموزش مسائل دینی به فرزندان توجه کنند، بلکه خود نیز به آموزههای دینی عمل نمایند و با رفتارهای خود الگویی از دینداری برای فرزندان خود باشند. تربیت دینی فرآیندی مستمر و پویا است که نیازمند تقویت ارتباطات عاطفی و روحی بین والدین و فرزندان است. والدین باید فرزندان را به نماز جماعت، شرکت در مجالس دینی و تلاوت قرآن دعوت کنند. این فعالیتها به عنوان ابزارهایی موثر در تحکیم مبانی دینی در قلب فرزندان عمل میکنند و پیوند عاطفی آنها را با خداوند و روحانیت تقویت مینمایند. برگزاری جلسات مذهبی در محیط خانواده، فضای مناسبی را برای گفتگو و پرسش و پاسخ فراهم میآورد که میتواند به درک عمیقتر دین توسط فرزندان کمک کند. یکی از اصول کلیدی در تربیت دینی، ایجاد فضایی دوستانه و صمیمی در خانه است. والدین باید محیطی را فراهم آورند که فرزندان بتوانند به راحتی سوالات دینی خود را مطرح کنند و به یافتن پاسخها بپردازند. این موضوع میتواند به فرزندان این احساس را بدهد که دین تنها یک سری از آموزهها نیست، بلکه یک تجربۀ زنده و روزمره در زندگی آنهاست. در این راستا، میتوان به نقش الگو بودن والدین اشاره کرد. والدین باید خود به تعلیمات دینی عمل کنند و به فرزندان نشان دهند که چگونه میتوان با ایمان زندگی کرد. این عمل نه تنها به آموزش فرزندان کمک میکند، بلکه خود والدین نیز در این فرآیند از یادگیری مجدد بهرهمند خواهند شد. پیروی از اصول دینی در زندگی روزمره میتواند به فرزندان نشان دهد که دین چگونه میتواند در حل مشکلات و چالشهای زندگی به یاری آنها بیاید. به طور کلی، تربیت دینی فرزندان نیازمند تلاشی هماهنگ و هدفمند است. والدین باید در هر مرحله از زندگی فرزندان، با توجه به سن و درک آنها، به آموزش دینی پرداخته و به سوالات کودکان پاسخ دهند. این کار به آنها کمک خواهد کرد تا باورهای دینی خود را در سنین بزرگتری نیز حفظ کنند و به زندگی در پارامترهای دینی ادامه دهند. علاوه بر این، والدین باید بدانند که عدم آموزش دینی و ایفای الگوی مناسب میتواند پیامدهای منفی بر روی فرزندان داشته باشد. در عصر حاضر، با وجود تأثیرات منفی رسانهها و فرهنگهای بیگانه، نیاز به تربیت دینی بیشتر از هر زمان دیگری احساس میشود. فرزندان باید از مبدأی مستحکم فرهنگی و دینی برخوردار شوند تا در برابر چالشهای زندگی و چرخشهای فرهنگی مقاوم باشند. به یاد داشته باشیم که دین، نه تنها یک باور، بلکه شیوهای از زندگی است. والدین با احساس مسئولیت در قبال تربیت دینی فرزندان، میتوانند نسل جدیدی را بسازند که از ایمان محکم و اصول اخلاقی برخوردار باشد. تربیت دینی، نیازمند صبر، عشق و تلاش مداوم است و میتواند نتیجههای مثبتی را در زندگی فرزندان به همراه داشته باشد. به این ترتیب، والدین با آموزشهای دینی، به ساختن جامعهای بهتر و متعادلتر کمک خواهند کرد و نسلهای آینده را در مسیر سعادت و رستگاری هدایت خواهند نمود.
و یادآور شو وقتی لقمان به پسرش گفت: ای پسرم! برای خدا شریک قرار نده، زیرا شرک ظلم بزرگی است.
ای کسانی که ایمان آوردهاید! خود و خانوادهتان را از آتش جهنم محفوظ دارید.
روزی روزگاری، آقایی به نام حسن بود که نگران تربیت دینی فرزندانش بود. او همیشه میخواست فرزندانش انسانهای خوبی شوند و به خدا نزدیک باشند. حسن تصمیم گرفت که هر شب قبل از خواب برای بچهها قصههای قرآنی تعریف کند و خود نیز در نماز جماعت شرکت کند. با گذشت زمان، او متوجه شد که بچههایش علاقه بیشتری به دین پیدا کردهاند و حتی خودشان خواستند روزهای جمعه از خانه خارج شوند و به ملاقات افراد صالح بروند. حسن بسیار خوشحال بود و احساس میکرد که تلاشهایش نتیجه داده است.