یاد خدا و محبت به دیگران، کلید نجات از خودخواهی است.
خودخواهی یکی از معضلاتی است که انسانها در زندگی خود با آن مواجه میشوند. این ویژگی منفی به معنای اندیشیدن به خود و خواستههای شخصی در صدر امور است و میتواند به نارضایتی، کینه و تنهایی منجر شود. در واقع، خودخواهی نه تنها بر روی روابط اجتماعی تأثیر منفی میگذارد بلکه بر روی روح و روان فرد نیز اثرات مخربی به جا میگذارد. در دنیای امروز که روز به روز بر میزان ارتباطات اجتماعی و نیاز به همدلی افزوده میشود، نیاز به مقابله با این معضل بیش از پیش احساس میشود. قرآن کریم در آیات مختلفی به اهمیت نیکی به دیگران و دوری از خودمحوری اشاره کرده است. یکی از این آیات، سوره منافقون آیه 9 است که در آن آمده: "یا ایها الذین آمنوا لاتلهکم اموالکم و اولادکم عن ذکر الله". این آیه به ما یادآوری میکند که هیچچیز نباید ما را از یاد خدا غافل کند، از جمله محبت به مال و فرزندان. وقتی فرد به یاد خدا باشد، خودخواهی به تدریج در او کاهش مییابد و او را به سمت نیکی و احسان به دیگران سوق میدهد. این نکتهای کلیدی است که میتواند به ما کمک کند تا از خودمحوری دور شویم و به دیگران بها دهیم. در واقع، وقتی انسان به خدا نزدیک میشود و به یاد او میافتد، به طور طبیعی احساس همدلی و عشق به دیگران در او شکوفا میشود. یکی دیگر از آیات تأکید بر نیکی به دیگران، سوره آلعمران آیه 92 است که بیان میکند: "لن تنالوا البر حتی تنفقوا مما تحبون". این آیه به ما میگوید برای رسیدن به نیکی باید از چیزهایی که دوست داریم انفاق کنیم. این انفاق، حتی اگر جزئی باشد، خودخواهی را کمرنگ کرده و انسان را به سمت ایثار و فداکاری سوق میدهد. انفاق و کمک به نیازمندان یکی از کارهایی است که میتواند کرامت انسانی را بالا ببرد و باعث جوشش خوبیها در دلهای افراد گردد. وقتی انسانی دست یاری به سوی دیگران دراز میکند، حس درماندگی و تنهایی او کاهش مییابد و در عوض، احساس تعلق و ارتباط با دیگران در او تقویت میشود. همچنین، تقویت خصلتهای اخلاقی مثل صداقت، تواضع و کمک به نیازمندان نیز میتواند به نجات از خودخواهی کمک کند. فردی که در صدد رشد ویژگیهای اخلاقی خود است، نمیتواند به خودخواهی و انحصارگرایی پایبند باشد. با عمل به فضائل اخلاقی، انسان به زودی متوجه میشود که زندگی در کنار دیگران و خدمت به جامعه، احساس خوبی به او میدهد و به او انرژی مثبت میبخشد. علاوه بر این، دعا و استغفار نیز از طریقهای مؤثر در درمان این معضل است. با توجه به خدای متعال و تقاضای کمک از او میتوانیم بر ضعفهای خود غلبه کرده و محبت و همدلی را در قلبمان بپرورانیم. دعا به ما یادآوری میکند که ما در نیازمان به یاری دیگران همواره به یاد خدا هستیم و از او میخواهیم که ما را در مسیر درست هدایت کند. در این راستا، باید یادآور شویم که برای مدیریت خودخواهی، لازم است نگاه عمیقتری به زندگی و اهداف خود داشته باشیم. آیا واقعاً میخواهیم فقط به خود اختصاص دهیم یا اینکه میتوانیم برای دیگران نیز کاری انجام دهیم؟ بلاخره، زندگی به معنای ارتباط با دیگران و به اشتراک گذاشتن لحظات زندگیمان است و اگر این را درک کنیم، خودخواهی به تدریج در ما کاهش مییابد. پس از یاد خدا غافل نشوید و به دیگران عشق بورزید تا از خودخواهی رهایی یابید. در نهایت، تلاش برای اصلاح خویشتن و تبدیل شدن به فردی با روحیه خدمت به دیگران، از جمله مسائل مهمی است که میتواند روحیه ما را به سوی مثبتتر شدن هدایت کند. خودخواهی تنها به عنوان یک مشکل روانی مطرح نمیشود، بلکه به شیوهای عمیقتر بر روی روابط خانوادگی، اجتماعی و حتی شغلی ما تأثیرگذار است. بنابر این، کار بر روی خود و نوآوری در خصلتهای اخلاقی، نه تنها زندگی ما را تغییر میدهد بلکه میتواند به نفع دیگران نیز عمل کند. در پایان، باید بگوییم که خودخواهی نه تنها بر زندگی فردی بلکه بر جامعه نیز تأثیر میگذارد. یک جامعه سالم و پیشرفته نیازمند افرادی است که همواره در پی نیکی به دیگران و خدمات متقابل باشند. پس بیایید با تلاش برای تبدیل شدن به افرادی نیکوکار و داوطلب به یاری دیگران، نوری از امید و عشق در زندگیمان بکشافیم.
ای کسانی که ایمان آوردهاید، شما را اموال و فرزندانتان از یاد خدا غافل نکند.
هرگز به نیکی نخواهید رسید تا از آنچه دوست میدارید انفاق کنید.
یکی از روزها، الیاس در حال گوشدادن به سخنرانی یک عالم دینی بود. او در سخنان عالم، به مفهوم از خودگذشتگی و نیکی به دیگران پی برد. او تصمیم گرفت در زندگیاش تغییرات مثبت ایجاد کند و از خودخواهی دوری کند. ابتدا شروع کرد به کمک به خانواده و دوستانش و در نهایت به دیگران در محله نیز کمک میکرد. با هر عملی که انجام میداد، احساس خوشحالی و رضایت بیشتری میکرد و در درون خود آرامش مییافت.