نزدیکی به رفتار اولیای الهی نیازمند تقویت ایمان و عمل صالح است. همچنین مطالعه سیره آنان و توجه به اخلاق اسلامی میتواند کمک کننده باشد.
نزدیکی به رفتار اولیای الهی یکی از مهمترین اهداف زندگی یک مسلمان است. اولیای الهی یا بندگان منتخب حق، افرادی هستند که در راه خداوند متعال نهایت کوشش را دارند و رفتار و سیره زندگی آنها میتواند برای ما الگویی مفید باشد. در تاریخ اسلام، نمونههای زیادی از اولیای الهی وجود دارد که با رفتار و سیره خود، آموزههای الهی را به ما منتقل کردهاند. رفتار نیکوی آنان نه تنها در جهان اسلام، بلکه در تمامی جوامع انسانی به عنوان الگویی برای رفتارهای بهتر و پیشرفت در زندگی مورد توجه قرار میگیرد. یکی از آیات کلیدی که در این زمینه میتوان به آن اشاره کرد، آیه 96 سوره مریم است که خداوند میفرماید: "بهراستی که کسانی که ایمان آورده و کارهای نیکو کردهاند، رحمت خدا بر ایشان نازل میشود و خداوند در دنیا و آخرت آنها را پیروز میسازد." این آیه به وضوح نشان میدهد که ایمان و عمل صالح دو رکن اصلی برای نائل آمدن به رحمت الهی هستند. پس برای نزدیک شدن به رفتار اولیای الهی، اولین گام تقویت ایمان خود و انجام اعمال نیکو است. ایمان به خداوند و باور به وجود یک نیروی الهی یگانه، پایه و اساس زندگی یک مسلمان است. برای تقویت ایمان، ابتدا باید شناخت بهتری از مفاهیم دینی و شناساندن صحیح خداوند پیدا کنیم. مطالعه کتب دینی، مراجعه به منابع معتبر و مشاوره با افراد دانا میتواند به ما در این مسیر کمک کند. در دومین مرحله، عمل صالح، یعنی انجام کارهای نیکو و خدمت به دیگران، نیاز به توجه و ابتکار دارد. ُ. عمل صالح میتواند در ابعاد مختلفی مانند کمک به فقرا، تقویت روابط خانوادگی، صدقه دادن، و انجام کارهای خیر و نیکو برای جامعه نمایان شود. یکی از ویژگیهای بارز اولیای الهی، توجه به مسائل اجتماعی و اهمیت کار جمعی است. آنها به خوبی میدانستند که انسان بهتنهایی نمیتواند تمامی مشکلات جامعه را حل کند و باید در کنار یکدیگر، برای تحقق اهداف عالیتری تلاش کنند. علاوه بر این، مطالعه زندگینامه و سیره اولیای الهی، تأمل در آیات قرآن و بهرهگیری از آداب و اخلاق اسلامی از دیگر راههای نزدیک شدن به رفتار آنان است. در سوره انعام آیه 90، خداوند به پیامبران، ائمه و صلحا اشاره میکند و اهمیت تبعیت از آنها را یادآور میشود: "اینها همانند کسانی هستند که در گروه نیکوکاران بوده و در کنار آنها باشید ..." این آیه به ما یادآوری میکند که ارتباط با دیگرانِ خوب و نیکو، میتواند عاملی مؤثر در تقویت رفتار مثبت و نیکو در زندگی ما باشد. از مهمترین آموزههایی که میتوان از سیره و رفتار اولیای الهی آموخت، احترام، محبت و نیکی به دیگران است. رفتار آنان نشان میدهد که نیکی به دیگران و محبتهای انسانی نه تنها از اهمیت بالایی برخوردار است، بلکه میتواند در رشد فردی و اجتماعی ما تأثیرگذار باشد. در دنیای امروز که افراد تحت تأثیر نگرشهای مادی و خودخواهانه قرار دارند، الگو قرار دادن رفتار نیکوی اولیای الهی میتواند تحولی عظیم در روابط انسانی ایجاد کند. محبت به خانواده و توجه به روابط خانوادگی نیز از ویژگیهای بارز اولیای الهی است. آنان به خوبی میدانستند که پایهگذار یک جامعه سالم، خانوادهای سالم است. در نتیجه، ایجاد روابطی پرمحبت و دوستانه در خانواده میتواند به ارتقای زندگی خانوادگی کمک شایانی کند. تلاش در جهت اصلاح خود از دیگر ویژگیهای بارز رفتار اولیای الهی است. ما باید بهطور مداوم به سمت بهبود خود در ابعاد مختلف شخصیتی، اخلاقی و اجتماعی اقدام کنیم. این اصلاح تنها به خوبیهای ظاهری محدود نمیشود، بلکه باید به درونیترین نقاط وجودی خود پرداخته و سعی کنیم تا خطاها و ضعفهای خود را شناسایی کنیم و در راستای برطرف کردن آنها تلاش کنیم. در نهایت، نزدیک شدن به رفتار اولیای الهی تنها به چند مورد خاص محدود نمیشود، بلکه باید به عنوان یک هدف اساسی در زندگیمان تعریف شود. کسب علم، محبت به دیگران، احترام به خانواده، و تلاش مداوم برای اصلاح خود، همگی از ویژگیهای بارز اولیای الهی هستند که باید سرلوحه زندگی ما قرار گیرند. ما مسلمانان میتوانیم با سرمشق قرار دادن رفتار آنان، به رشد اخلاقی و روانی خود بپردازیم و با نزدیک شدن به آنان، به نوعی ناقل و مطمئن از این علوم و آموزهها به نسلهای آینده باشیم. اینگونه میتوانیم نه تنها برای خود و اطرافیانمان، بلکه برای کل جامعه و بشریت مفید واقع شویم و راه را برای ظهور و ارتقاء دینی و معنوی فراهم آوریم. با امید به اینکه بتوانیم از این الگوهای نیکو به بهترین نحو بهرهبرداری کنیم و در زندگی خود به کار گیریم.
بهراستی که کسانی که ایمان آورده و کارهای نیکو کردهاند، رحمت خدا بر ایشان نازل میشود.
اینها همانند کسانی هستند که خداوند هدایتشان فرمود، پس به هدایت آنان اقتدا کن.
روزی روزگاری، جوانی به نام محسن به سیرت اولیای الهی فکر میکرد. او احساس میکرد که باید زندگیاش را تغییر دهد. محسن تصمیم گرفت که به مطالعه سیره اولیای الهی بپردازد و در گفتگوهای خود با خانواده و دوستانش روح محبت را نهادینه کند. به تدریج، او مشاهده کرد که روحیهاش شادابتر و مورد محبت دیگران قرار گرفته است.