تربیت دیندار نیازمند الگو بودن والدین و آموزش اصول دین به فرزندان است.
تربیت دیندار در خانوادهها نیازمند توجه ویژه به اصول دین و ارزشهای اسلام است. در فرهنگ اسلامی، خانواده به عنوان نهاد بنیادین و اصلی برای انتقال ارزشها و آموزههای دینی شناخته میشود. هر چه والدین در این مسیر بیشتر کوشیده و اصول دینی را به فرزندان خود منتقل کنند، فرزندان نیز تمایل بیشتری به پذیرش این اصول خواهند داشت. قرآن کریم به وضوح نقش والدین را به عنوان الگوهای رفتاری و معنوی برای فرزندان بیان میکند. در سوره لقمان، آیات 13 تا 19، لقمان حکیم به فرزندش نصیحت میکند که به خداوند بندگی کند و او را عبادت نماید. این بیانات نه تنها به فرزند یادآوری میکند که خود را به خداوند نزدیک کند، بلکه میآموزد که چگونه باید زندگی صحیحی را با توجه به اصول دین داشته باشد. این آیات به وضوح نشان میدهند که والدین باید خود الگوی صالحی در زندگی برای فرزندانشان باشند و در رفتار و گفتارشان از اصول و ارزشهای اسلامی پیروی کنند. در حقیقت، این الگوها در ذهن فرزندان تأثیر عمیقی بر جای میگذارند و آنها را در انتخاب مسیر صحیح یاری میکنند. این مفاهیم یادآوری میکند که تربیت دینی وظیفهای است که باید با عشق و ارادت انجام شود. علاوه بر این، در سوره تحریم آیه 6، خداوند میفرماید: "یا أَیُّها الَّذینَ آمَنُوا قُوْا أَنفُسَکُمْ وَأَهْلِیکُمْ نَارًا". این آیه به وضوح بیان میکند که والدین وظیفه دارند از فرزندان خود در برابر آتش جهنم محافظت کنند. این بدین معناست که والدین باید در تربیت فرزندان خود شناخت کافی از اصول دین و طریق صحیح عبادت را برای آنها فراهم آورند. این روایت حاکی از آن است که تربیت دینی فرزندان تنها به برگزاری مراسمات مذهبی خلاصه نمیشود، بلکه نیازمند آگاهی و تلاش مستمر است. در این راستا، مهمترین اقداماتی که والدین میتوانند انجام دهند، شامل شرکت دادن فرزندان در جماعتهای دینی، آموزش نماز و آموزههای حدیث و همچنین تشویق به مطالعه قرآن کریم است. برگزاری جلسات قرآنی در خانه و فضاسازی مذهبی در محیط خانواده میتواند بسیار مؤثر واقع شود. این جلسات نه تنها علم دینی فرزندان را افزایش میدهد، بلکه باعث نزدیکی قلبی و روحی بیشتر آنها به دین و خداوند میشود. همچنین داستانهای زندگی پیامبران و شخصیتهای اسلامی میتواند به عنوان الگوی خوبی برای فرزندان باشد. بهویژه در سنین نوجوانی، زمانی که آنها در جستجوی هویت و الگو هستند و میخواهند بفهمند که میخواهند چه کسی شوند، روایتها و داستانهای دینی میتوانند به نهادینه کردن ارزشهای اسلامی در آنها کمک کنند. این مفاهیم باعث میشوند که فرزندان به سکوت مشکلات خود احساس نداشته باشند و با نیایش و دعا به خداوند اعتماد کنند. ایجاد یک رابطه نزدیک با خدا و یادآوری این نکته که ایمان و دینداری تنها در گروی صرفاً عمل به ظواهر نیست، بلکه باید در قلب انسان نیز نشو و نما یابد، از دیگر آموزشهایی است که والدین میتوانند به فرزندان خود ارائه دهند. والدین باید به فرزندان یاد دهند که وقتی که در مشکلات و چالشها قرار دارند، به خداوند اللّه توکل کنند و از او کمک بخواهند. این فرآیند یادگیری به فرزندان این قدرت را میدهد که بر سختیهای زندگی فائق آیند و در برابر چالشها پایدار و مقاوم بمانند. در نهایت، برای تربیت یک نسل دیندار، والدین باید روز به روز بر اهمیت این مسئله تأکید داشته باشند و متعهد شوند که خود نیز در مسیر دینداری قدم بردارند. برگزاری مناسبتهای مذهبی، دعوت از علماء دینی، و ایجاد محیطی توأم با محبت و احترام به اصول دینی، میتواند در این راستا مؤثر باشد. بنابراین، تربیت دیندار، مسیری طولانی و نیازمند استمرار در تلاش و کوشش است. والدین با توجه به آموزههای قرآن و توصیههای دینی میتوانند فرزندان خود را به بهترین نحو تربیت کرده و آنها را در دنیای پر چالش امروز به پیروان راستین دین اسلام تبدیل کنند. از این رو، همگان باید بکوشند که از آموزههای اسلامی الگو بگیرند و آنها را به نسلهای آینده انتقال دهند.
و هنگامی که لقمان به پسرش گفت: «ای پسرم، به خدا شرک نیاور که همانا شرک، ظلم بزرگی است.»
ای کسانی که ایمان آوردهاید، خود و خانوادهتان را از آتش نگهدارید.
روزگاری عادل جوانی بود که به فکر تربیت صحیح فرزندانش بود. او همیشه به توصیههای لقمان فکر میکرد و تصمیم گرفت هر هفته برای خانوادهاش جلسه قرآنی برگزار کند. روزی، فرزندش از او پرسید: 'چرا ما این کار را میکنیم؟' عادل با لبخندی پاسخ داد: 'چون ما میخواهیم همیشه به یاد خدا باشیم و این محبت را به شما هم منتقل کنیم.' از آن روز به بعد، خانوادهاش با هم نماز میخواندند و قرآن میخواندند و به همین طریق به خدا نزدیکتر شدند.