تنهایی و خلوت با خداوند با تأمل در آیات قرآن، نماز و دعا به دست میآید.
عادت کردن به تنهایی و خلوت با خداوند یکی از اساسیترین مراحل در مسیر روحانی هر انسان محسوب میشود. در دنیای پرمشغله امروز، که انسانها غالباً به دنبال کسب موفقیتهای مادی و اجتماعی هستند، فراموش کردن منبع اصلی آرامش و الفت، یعنی خداوند، بسیار آسان است. انسان بهعنوان موجودی اجتماعی، همواره در ارتباط با دیگران بوده و درگیریهای روزمره، او را از توجه به خود و نیازهای روحانیاش دور میکند. اما در این میان، خلوت و تنهایی با خداوند به انسان این امکان را میدهد تا به تفکر، تأمل و تجدید نظر در زندگی خود بپردازد و به عمق معانی زندگی پی ببرد. قرآن کریم به عنوان کتاب آسمانی مسلمانان، یکی از بزرگترین منابع ارتباط با خداوند به شمار میآید. این کتاب به انسانها یادآوری میکند که در آیات الهی تفکر و تأمل کنند. تلاش برای کشف معانی عمیق آیات و فهمیدن پیامهای گوناگونی که در آنها نهفته است، القا کننده این واقعیت است که انسان را به سمت خداوند نزدیکتر میسازد. در سوره آلعمران آیه 191 آمده است: 'أَوَلَمْ يَتَفَكَّرُوا فِي أَنفُسِهِمْ ۚ مَا خَلَقَ اللَّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا إِلَّا بِالْحَقِّ وَأَجَلٍّ مُسَمًّى'. این آیه به انسانها یادآوری میکند که در زندگی خود چه ارزشها و حقایقی وجود دارد و بر این مهم تأکید میکند که در تنهایی بر این واقعیات تأمل کنند. از جمله روشهای نزدیک شدن به خدا، راز و نیاز و نماز است. نماز بهعنوان یکی از بهترین اوقات خلوت با خدا معرفی شده و زمانی که انسان به نماز میایستد، میتواند تمام افکار و دغدغههای خود را کنار بگذارد و در یک خلوت روحانی به نیایش و سجده بپردازد. در حقیقت، نماز نهتنها حرکتی بدنی بلکه روحانی است که انسان را به سمت آرامش درونی و نزدیکتر شدن به خدا هدایت میکند. در سوره فجر آیه 29 میخوانیم: 'يَا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِي إِلَى رَبِّكِ رَاضِيَةً مَّرْضِيَّةً'. در این آیه خداوند به آرامش روحی انسانی اشاره دارد که در خلوت با او قرار گرفته و به سوی او بازگشته است. این آیه نشاندهنده این است که در خلوت با خدا، انسان میتواند به آرامش عمیق دست یابد و درک کند که خدایش همیشه در کنار اوست. علاوه بر عبادت، دعوت به تفکر و تعمق در خلوت نیز از دیگر راهکارهای نزدیک شدن به خداوند است. در سوره انفال آیه 24، خداوند به انسانها میگوید: 'يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ!'، که دعوت به نزدیکی به خدا و تقدیم وقت به اوست. این آیه به وضوح نشاندهنده این واقعیت است که خداوند متعال همیشه به انسان دعوت میکند که به سوی او بازگردد و به او توجه کند. در زندگی روزمره، پذیرش و پاسخگویی به این دعوت میتواند نتایج شگرفی در زندگی روحانی یک فرد داشته باشد. اما برای اینکه بتوانیم به خودمانیترین حالت ممکن با خداوند نزدیک شویم، همه ما باید بخشی از زمان خود را به تنهایی اختصاص دهیم. این تنهایی میتواند در شکلهای متفاوتی به وجود آید. میتوانیم صبحها یا شبها برای چند دقیقه به تنهایی در طبیعت بگردیم و در آرامش به چمکنیم. یا میتوانیم در خانه، در یک مکان ساکت نشسته و به تفکر در آیات قرآن بپردازیم. این زمانهای خلوت، فرصت مناسبی برای پالایش روح و ذهن انسان است. خلوت با خدا و تفکر در آیاتش، به نوعی سفر به درون خود نیز محسوب میشود. در این سفر، انسان میتواند به خود بپردازد و به مشکلات، چالشها و در واقع به خود واقعیاش غور کند. این عادت به تأمل درون و خلوت با خدا موجب میشود که فرد با خود و خالقش رابطهای عمیقتر ایجاد کند. این نزدیکی نهتنها به معنای کشف خود بلکه به معنای تحقق آرامش در زندگیمان نیز است. در نهایت، میتوان گفت تنهایی و خلوت با خداوند به تأمل در آیات او، توجه به نماز و تعهد به دعا و نیکی به خویشتن برمیگردد. در دنیای پر از شلوغی و اضطراب، ابتداییترین اعتماد به نفس و احساس امنیت در ارتباط با قدرت مطلق و رحمت خداوند حاصل میشود. انسان به تدریج یاد میگیرد که تنها در خلوت و نزدیکی به خداست که میتواند آرامش را بیابد و به زندگیاش معنایی عمیقتر ببخشد. این سفر روحانی نهتنها به خودشناسی میانجامد، بلکه در نهایت به درک بهتری از معنای زندگی و هدف وجودی انسان منتهی میشود. بدین ترتیب، عادت کردن به تنهایی و ایجاد رابطهای عمیق با خداوند نهتنها سنتی معنوی است بلکه یک نیاز ضروری برای رشد و تعالی روحانی هر انسان میباشد.
آیا در خودشان نمیاندیشند؟ خداوند آسمانها و زمین و آنچه را که بین آنهاست، به حق و برای مدت معین خلق کرده است.
ای نفس مطمئن، به سوی پروردگارت برگرد، در حالی که راضی و مورد رضایت هستی.
ای کسانی که ایمان آوردهاید، از خدا و پیامبرش پاسخ دهید، هنگامی که شما را به چیزی که زندگیبخش شماست دعوت میکند!
روزی روزگاری، مردی به نام حسن بود که به زندگی روزمره خود مشغول بود و هیچ وقت برای خدا وقت نمیگذاشت. روزی به خاطر یک بیماری کمکم به فکر خدا افتاد و تصمیم گرفت به تنهایی به کنار دریا برود و در آنجا با خدا راز و نیاز کند. در آن مکان آرامش بخش، حسن متوجه شد که هر چه بیشتر با خدا ارتباط برقرار میکند، احساس راحتی و خوشحالی بیشتری میکند. او تصمیم گرفت در زندگی روزمرهاش وقتی برای خلوت با خدا هم داشته باشد و این عادت را هر روز بهطور منظم ادامه دهد.