قرآن فقر و ثروت را آزمونهای الهی برای ایمان و شخصیت میداند؛ ثروتمندان باید شکرگزار و انفاقکننده باشند و فقرا باید صبر و توکل پیشه کنند تا به عدالت اجتماعی و رضایت الهی دست یابند.
در قرآن کریم، فقر و ثروت صرفاً به عنوان وضعیتهای اقتصادی معرفی نمیشوند، بلکه به عنوان آزمونهایی عمیق از ایمان، شخصیت و شکرگزاری مورد بررسی قرار میگیرند. این کتاب آسمانی دیدگاهی جامع و متعادل ارائه میدهد و از افراط در تمجید از ثروت یا محکوم کردن مطلق فقر پرهیز میکند. قرآن به وضوح بیان میدارد که هر دو حالت از جانب خداوند هستند و بخشی از طرح الهی برای بشریت به شمار میروند؛ بنابراین، انسانها باید در هر وضعیتی که قرار دارند، شکرگزار و صبور باشند و مسئولیتهای خود را در قبال نعمتها یا محدودیتها به درستی انجام دهند. ثروت به مثابه امانت و آزمون الهی: قرآن ثروت را نه نشانهای از محبوبیت یا عدم محبوبیت الهی، بلکه امانتی از جانب پروردگار میداند. انسانها به عنوان جانشینان خداوند در زمین، مسئولیت دارند که این امانت را به نحو احسن مدیریت کنند و آن را در مسیر رضایت او به کار گیرند. ثروت میتواند منبع خیر و برکت باشد، اما در عین حال، دارای خطراتی جدی است که قرآن نسبت به آنها هشدار میدهد. غرور و تکبر ناشی از مال و مکنت، غفلت از یاد خدا و مسئولیتهای اجتماعی، و وابستگی شدید به زندگی دنیوی از جمله این خطرات هستند. قرآن به مؤمنان هشدار میدهد که مبادا ثروتشان آنها را از ذکر خدا و انجام فرایضشان بازدارد. برای مثال، در سوره منافقون آیه ۹ میفرماید: "ای کسانی که ایمان آوردهاید، اموال و فرزندانتان شما را از یاد خدا غافل نسازد و هر کس چنین کند، پس آنان زیانکارند." این آیه به وضوح نشان میدهد که مال و فرزندان اگرچه نعمتند، اما میتوانند به فتنهای بزرگ تبدیل شوند. مسئولیتهای صاحبان ثروت در قرآن به تفصیل بیان شده است. مهمترین این مسئولیتها، پرداخت زکات و صدقات است. زکات نه تنها یک عبادت مالی است، بلکه ابزاری برای پاکیزه کردن مال و روح، و همچنین وسیلهای برای توزیع ثروت و کاهش شکاف طبقاتی در جامعه اسلامی است. قرآن در آیات متعددی به اهمیت انفاق در راه خدا و کمک به نیازمندان تأکید میکند. سوره بقره آیه ۲۶۱ مثال زیبایی از برکت انفاق را بیان میدارد: "مَثَل آنان که اموال خویش را در راه خدا انفاق میکنند، مَثَل دانهای است که هفت خوشه برآورد و در هر خوشه، صد دانه باشد و خدا برای هر که خواهد، چند برابر کند و خدا گشایشگر و داناست." این آیه بیانگر مضاعف شدن پاداش انفاق در راه خداست و نشان میدهد که بخشش نه تنها از مال نمیکاهد، بلکه آن را پربرکتتر میکند. علاوه بر زکات و صدقه، صاحبان ثروت موظفند که از اسراف و تبذیر پرهیز کرده و مال خود را با اعتدال مصرف کنند. قرآن اسرافکنندگان را برادران شیاطین معرفی میکند (سوره اسراء، آیه ۲۷) و به این ترتیب، مسئولیتپذیری در مصرف را نیز گوشزد مینماید. فقر به مثابه آزمون صبر و توکل: همانگونه که ثروت آزمونی برای صاحبان آن است، فقر نیز آزمایشی برای افراد تهیدست محسوب میشود. قرآن به فقرا توصیه میکند که در برابر مشکلات و محرومیتها صبر پیشه کنند و به خداوند توکل نمایند. این صبر به معنای دست کشیدن از تلاش نیست، بلکه به معنای مقاومت در برابر ناامیدی، شکرگزاری در هر حال و اعتماد به روزیرسان بودن خداوند است. در سوره بقره آیه ۱۵۵ میفرماید: "و البته شما را به چیزی از ترس و گرسنگی و کمبود مال و جان و محصولات، آزمایش میکنیم و به صابران بشارت بده." این آیه صراحتاً فقر و گرسنگی را از جمله ابزارهای آزمایش الهی میشمارد و پاداش صابران را مژده میدهد. فقری که با قناعت و عزت نفس همراه باشد، در نظر خداوند ارج و قرب بالایی دارد. قرآن به کسانی که با وجود فقر، عفت نفس دارند و از گدایی پرهیز میکنند، فضیلت خاصی قائل است و مؤمنان را به کمک به این افراد تشویق میکند. (سوره بقره آیه ۲۷۳). اعتدال و توازن در نگرش قرآنی: قرآن همواره بر اعتدال و توازن تأکید دارد. نه ریاضتکشی و کنارهگیری مطلق از دنیا را تشویق میکند و نه غرق شدن در مادیات و فراموشی آخرت را میپذیرد. بلکه راه میانه را توصیه میکند؛ استفاده از نعمتهای حلال دنیا برای رسیدن به سعادت اخروی. "بگو چه کسی زینتهای خدا را که برای بندگانش پدید آورده و روزیهای پاکیزه را حرام کرده است؟ بگو: اینها در زندگی دنیا برای کسانی است که ایمان آوردهاند و در روز قیامت خالصاً برای آنهاست." (سوره اعراف، آیه ۳۲). این آیه نشان میدهد که بهرهمندی از زیباییها و روزیهای پاکیزه حلال است، اما نباید به گونهای باشد که انسان را از هدف اصلی آفرینش بازدارد. عدالت اجتماعی و توزیع ثروت: یکی از اهداف کلان قرآن، برقراری عدالت اجتماعی و جلوگیری از تمرکز ثروت در دست عدهای خاص است. قرآن بر گردش ثروت در جامعه تأکید میکند تا "دولت تنها در میان توانگران شما دست به دست نشود" (سوره حشر، آیه ۷). این آیه شریفه فلسفه بسیاری از احکام مالی اسلام، از جمله زکات، خمس، ارث و حرمت ربا را تبیین میکند. ربا (رباخواری) به شدت در قرآن نهی شده است (سوره بقره، آیه ۲۷۵)، زیرا باعث انباشت ثروت در دست عدهای و استثمار فقرا میشود و جریان طبیعی ثروت را متوقف میسازد. در عوض، تشویق به تجارت حلال، شراکت و سرمایهگذاری مولد برای نفع عمومی، از اصول اقتصادی اسلام است. غنای حقیقی، غنای دل است: در نهایت، قرآن مفهوم "غنای حقیقی" را فراتر از ثروت مادی میداند. غنای حقیقی، بینیازی از خلق و وابستگی به خالق، قناعت، عزت نفس و آرامش درونی است. این رویکرد، انسان را از حرص و طمع نجات میدهد و به او کمک میکند تا در هر شرایطی، چه فقر و چه ثروت، روحیه شاکر و صبوری داشته باشد. پیامبر اکرم (ص) فرمودند: "غنا به زیادی مال نیست، بلکه غنا، غنای نفس است." این حدیث گواه این حقیقت است که ارزش واقعی انسان به داراییهای مادیاش نیست، بلکه به کیفیت روح و قلب اوست. در مجموع، قرآن فقر و ثروت را دو روی یک سکه از آزمونهای الهی میداند که هر یک فرصتی برای رشد و تقرب به خداوند هستند. ثروتمندان مسئولیت انفاق و شکرگزاری و فقرا مسئولیت صبر و توکل دارند. هدف نهایی، برقراری جامعهای عادلانه است که در آن، کرامت انسانی محفوظ بماند و همگان به سوی رضایت الهی گام بردارند.
همانا اموال شما و فرزندان شما فقط وسیله آزمایش هستند؛ و پاداش بزرگ نزد خداست.
به خدا و پیامبرش ایمان آورید و از آنچه شما را در آن جانشین قرار داده، انفاق کنید؛ پس کسانی از شما که ایمان آورده و انفاق کردهاند، برایشان پاداشی بزرگ خواهد بود.
مَثَل کسانی که اموال خود را در راه خدا انفاق میکنند، همانند دانهای است که هفت خوشه برآورد و در هر خوشه صد دانه باشد؛ و خداوند برای هر که بخواهد [پاداش را] دوچندان میکند؛ و خداوند گشایشگر و داناست.
آوردهاند که مردی ثروتمند در یمن بود که مال فراوان داشت، اما جامه خشن میپوشید و خوراک ساده میخورد. او را پرسیدند: «ای مرد، تو را این همه مال و دارایی است، چرا جامههای زبر پوشی و خوراکهای ساده خوری؟» جواب داد: «این میکنم تا فقیر از فقر خود شرمنده نگردد و غنی از غنای خود غرور نکند.» این حکایت سعدی بزرگ به ما میآموزد که هم در ثروت باید فروتن بود و به حال دیگران اندیشید و هم در فقر باید عزت نفس داشت.