قرآن بهوضوح به توحید و شرک پرداخته و بر لزوم پرستش یکتا و دوری از شرک تأکید دارد.
قرآن کریم به مسأله توحید (ایمان به یکتایی خداوند) و شرک (پرستش غیر خدا) بهطور واضح و مشروح پرداخته است. یکی از هدفهای اصلی قرآن، هدایت انسانها بهسوی پرستش یگانه خداوند و دوری از هر نوع شرک است. مفهوم توحید در قرآن به عنوان زیربنای اعتقادات اسلامی معرفی شده و در این راستا، آیات و سورههای مختلفی به بیان اهمیت این مسأله پرداختهاند. توحید به معنی یکتایی خداوند و انحصار پرستش در او، اصل اساسی دین اسلام به شمار میآید و این مفهوم در آیات متعدد قرآن به تفصیل شرح داده شده است. **تعریف توحید و شرک** توحید به معنای اعتقاد به یکتایی خداوند و شرک به معنای پرستش غیر خدا میباشد. توحید بدین معناست که خداوند یگانه است و هیچ شریک و همتا ندارد. در تضاد با آن، شرک میتواند به فرمهای مختلفی مانند پرستش ایزدان کاذب، افراد، یا حتی برخی از مخلوقات خداوند بروز کند. قرآن کریم با تکرار مکرر این دو مفهوم، انسانها را به تفکر و تعمق در مسأله توحید و دوری از شرک تشویق میکند. **آیات توحید در قرآن** در سوره کهف آیه 110، خداوند میفرماید: "پس هر کس که به پروردگارش ملاقات کند، کار شایستهای کند و در عبادت پروردگارش هیچکس را شریک قرار ندهد." این آیه به وضوح نشان میدهد که برای رسیدن به رستگاری در قیامت، تنها ایمان به خدا کافی نیست، بلکه باید اعمال صالح و نیّت خالصانه نیز داشته باشیم. در این آیه، اشاره به عمل صالح به عنوان یکی از ارکان ایمان بیان شده است. به عبارتی، اعتقاد به خداوند بدون عمل به دستورات او کامل نیست و از این جهت، اعمال ما باید در راستای توحید و دوری از شرک قرار گیرد. در سوره نحل آیه 36 آمده است که خداوند فرستادگان خود را به اقوام و ملتها میفرستد تا آنها را به توحید دعوت کنند و از شرک بازدارند: "قطعاً ما در هر امتی پیامبری فرستادیم که خدا را پرستش کنید و از طاغوت دوری کنید." این آیه نشاندهنده اهمیت دعوت به پرستش خدا و دوری از طاغوتها و الهههای دروغین است. قرآن در این آیه به پیامبران و نقش آنها در هدایت بشر اشاره دارد و نشان میدهد که همواره در طول تاریخ، پیامبران برای راهنمایی جوامع به توحید و پرستش خداوند فرستاده شدهاند. **پیامبران و دعوت به توحید** قرآن کریم همچنین به پیامبران بزرگی چون ابراهیم، موسی و عیسی اشاره میکند که هر کدام به دعوت مردم به توحید و مبارزه با شرک پرداختهاند. این دعوتها در صفحات مختلف قرآن، بهطور مکرر تکرار شده و به اهمیت نظام توحیدی اشارهای مستقیم دارد. برای مثال، در قصه ابراهیم (علیهالسلام) در قرآن، به شدت بر این نکته تأکید میشود که او به عنوان پیشوای توحید، همواره به دور از شرک بوده و با ستایش خداوند، به دعوت مردم پرداخت. دعوای ابراهیم (علیهالسلام) بر علیه شرک به وضوح نشاندهنده نقش فعالیتهای تبلیغاتی پیامبران در برابر ارتکاب به شرک است. قرآن این داستانها را به عنوان عبرتها و درسهایی برای انسانها در نظر میگیرد. **تأکید قرآن بر دلایل منطقی** قرآن سعی کرده است تا با ارائه دلایل منطقی و داستانهای عبرتآموز از تاریخ اقوام گذشته، انسانها را به سمت ایمان و بیداری و دوری از شرک سوق دهد. به تعبیر دیگر، هرچند خداوند یک ذات نامتناهی و نامعلوم است، اما قرآن با زبان ساده و عمیق خود، به انسانها این امکان را میدهد که با تفکر در آیات، به عمق وجود خدا و توحید پی ببرند. به عنوان مثال، در آیات مختلف قرآن، همچون آیات 164 سوره آل عمران، خداوند در دلایل خود به آفرینش جهان، تکوین انسان، و نظم حاکم بر کائنات اشاره میکند و با پرسشگری از عقل انسانها آنان را به تفکر و تدبر درباره توحید دعوت میکند. **نهایت کلام** در مجموع، توحید به عنوان اصلیترین و بنیادیترین مفهوم دین اسلام، در قرآن با دقت و تأکید بسیار بررسی شده است و عوامل مختلفی که موجب دوری انسانها از این اصل میگردد، نیز مورد توجه قرار گرفته است. پژوهش و تحقیق در مورد آیات قرآن و فهم عمیق توحید میتواند به بیداری و آگاهی جوانان و نسل آینده کمک کند و آنها را به درک صحیح از دین و زندگی سوق دهد. در پایان، نباید فراموش کرد که توحید و دوری از شرک، نه تنها در دین اسلام بلکه در تمام ادیان الهی به عنوان محور اصلی معارف دین قرار دارد و امری است که باید همیشه مورد توجه قرار گیرد.
پس هر کس که به پروردگارش ملاقات کند، کار شایستهای کند و در عبادت پروردگارش هیچکس را شریک قرار ندهد.
و ما در هر امتی پیامبری فرستادیم که خدا را پرستش کنید و از طاغوت دوری کنید.
روزی یک عارف به بازار رفت و دید که مردم به آئینهای مختلفی دست میزنند و به سوی خدایانی جز خدا دعا میکنند. او به یاد آیات قرآن افتاد و تصمیم گرفت مردم را به طرف توحید دعوت کند. او با محبت و مهربانی با آنها صحبت کرد و آموخت که تنها خدا شایسته پرستش است. به تدریج، برخی از آنها متوجه خطای خود شدند و به آغوش توحید بازگشتند؛ و اینجا بود که آن عارف فهمید که وظیفهاش فقط گسترش محبت و توحید است.