چگونه قرآن از ما انسان‌های آگاه اجتماعی می‌سازد؟

قرآن کریم با تأکید بر وحدت، عدالت، شفقت و مسئولیت‌پذیری جمعی، انسان را موجودی آگاه و فعال در جامعه می‌سازد. این آموزه‌ها تقوای فردی را با مسئولیت‌های اجتماعی پیوند زده و افراد را به سمت خدمت به خلق و برقراری عدالت سوق می‌دهد.

پاسخ قرآن

چگونه قرآن از ما انسان‌های آگاه اجتماعی می‌سازد؟

قرآن کریم، به عنوان کلام الهی و راهنمای جامع زندگی، صرفاً کتابی برای عبادات فردی نیست؛ بلکه برنامه‌ای کامل برای ساختن انسان‌هایی است که هم از لحاظ روحی و معنوی متعالی باشند و هم در جامعه، افرادی آگاه، مسئولیت‌پذیر و فعال. این کتاب الهی با پیوند ناگسستنی تقوای فردی با مسئولیت‌پذیری اجتماعی، نگرشی را ترویج می‌کند که سعادت فرد در گرو سعادت جامعه است. آموزه‌های بنیادین قرآن به صورت سازمان‌یافته، انسان را به موجودی آگاه از محیط اجتماعی خود تبدیل می‌کند و بر مفاهیمی چون وحدت، عدالت، شفقت، مسئولیت‌پذیری جمعی و پاسخگویی تأکید ورزیده است. در وهله اول، قرآن اصل بنیادین «توحید» یعنی یگانگی خداوند را مطرح می‌کند. این مفهوم، اگرچه در ظاهر الهیاتی است، اما پیامدهای عمیق اجتماعی دارد. اگر همه بشریت از یک خالق و یک منبع یگانه نشأت گرفته‌اند، پس هیچ برتری ذاتی بر اساس نژاد، جنسیت، ثروت یا موقعیت اجتماعی وجود ندارد. قرآن در سوره حجرات (آیه 13) می‌فرماید: «یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاکُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَىٰ وَجَعَلْنَاکُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا ۚ إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ ۚ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ»؛ یعنی «ای مردم، ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و شما را ملت‌ها و قبایل قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید. بی‌گمان گرامی‌ترین شما نزد خدا، پرهیزکارترین شماست. همانا خداوند دانای آگاه است.» این آیه تمایزات سطحی را از بین می‌برد و شناخت متقابل و احترام را ترویج می‌کند که سنگ بنای آگاهی اجتماعی است، جایی که تنوع به جای تفرقه، منبع غنا و همبستگی است. ثانیاً، «عدالت» (عدل و قسط) موضوعی تکرار شونده و محوری در سراسر قرآن است. قرآن مؤمنان را ملزم می‌کند که در تمامی معاملات و ارتباطات خود، حتی اگر علیه خودشان، والدینشان یا نزدیکانشان باشد، عدالت را رعایت کنند. در سوره نساء (آیه 135) آمده است: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُونُوا قَوَّامِینَ بِالْقِسْطِ شُهَدَاءَ لِلَّهِ وَلَوْ عَلَىٰ أَنْفُسِکُمْ أَوِ الْوَالِدَیْنِ وَالْأَقْرَبِینَ ۚ إِنْ یَکُنْ غَنِیًّا أَوْ فَقِیرًا فَاللَّهُ أَوْلَىٰ بِهِمَا ۖ فَلَا تَتَّبِعُوا الْهَوَىٰ أَنْ تَعْدِلُوا ۚ وَإِنْ تَلْوُوا أَوْ تُعْرِضُوا فَإِنَّ اللَّهَ کَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِیرًا»؛ یعنی «ای کسانی که ایمان آورده‌اید، پیوسته به قسط و عدالت قیام کنید و برای خدا گواهی دهید، هر چند به زیان خودتان یا پدر و مادر و نزدیکان باشد. اگر ثروتمند یا فقیر باشند، خدا سزاوارتر است که از آن دو حمایت کند. پس از هوای نفس پیروی نکنید تا از عدالت منحرف نشوید. و اگر زبان بگردانید یا روی برگردانید، پس خداوند به آنچه انجام می‌دهید آگاه است.» این تأکید بر عدالت بی‌طرفانه در معاملات اقتصادی، احکام قانونی و روابط بین فردی، بافت جامعه‌ای را بر اساس انصاف و یکپارچگی می‌سازد. همچنین، این امر مستلزم حمایت از مظلومان و اطمینان از حفظ حقوق آنهاست که جنبه حیاتی آگاهی اجتماعی است. ثالثاً، قرآن حس عمیقی از شفقت و همدلی (رحمت و احسان) را القا می‌کند. مؤمنان را پیوسته به مهربانی، بخشش و سخاوت فرا می‌خواند، به ویژه نسبت به اقشار آسیب‌پذیر جامعه: یتیمان، فقرا، نیازمندان، مسافران و همسایگان. اعمال نیکوکاری (صدقه) و زکات (زکات واجب) تنها کارهای نیک اختیاری نیستند، بلکه به عنوان بخش‌های جدایی‌ناپذیر از تقوای واقعی تصویر شده‌اند. سوره بقره (آیه 177) در توضیح نیکوکاری واقعی می‌فرماید که شامل انفاق از مال، با وجود دوست داشتن آن، به خویشاوندان، یتیمان، نیازمندان، در راه‌ماندگان، سائلان و در راه آزاد کردن بردگان است. این آموزه‌ها افراد را ترغیب می‌کند که از خودخواهی فراتر روند و فعالانه در کاهش رنج و ارتقای رفاه در جوامع خود مشارکت کنند. رابعاً، مفهوم «امت» یا جامعه جهانی مسلمانان، حس قوی از مسئولیت جمعی را پرورش می‌دهد. مسلمانان تشویق می‌شوند که به عنوان یک پیکر واحد عمل کنند، یکدیگر را یاری دهند و برای خیر عمومی تلاش کنند. اصل «امر به معروف و نهی از منکر»، همان‌طور که در سوره آل‌عمران (آیه 104) ذکر شده است، یک وظیفه همگانی است که مؤمنان را به عوامل فعال اصلاح اجتماعی تبدیل می‌کند. این به معنای آن است که افراد نه تنها نگران نجات خود هستند، بلکه نسبت به سلامت اخلاقی و رفاه جامعه خود احساس مسئولیت می‌کنند و فعالانه خوبی را ترویج داده و برای ریشه‌کن کردن بی‌عدالتی و فساد می‌کوشند. خامساً، قرآن چارچوب روشنی از حقوق و وظایف را برای روابط اجتماعی مختلف ترسیم می‌کند. این چارچوب حقوق والدین، فرزندان، همسران، خویشاوندان و همسایگان را مشخص می‌کند و الگویی برای تعامل اجتماعی هماهنگ ارائه می‌دهد. با درک و ایفای این حقوق و وظایف متقابل، افراد بیشتر با نیازها و انتظارات اطرافیان خود هماهنگ می‌شوند و بدین ترتیب آگاهی اجتماعی و شهروندی مسئولانه خود را افزایش می‌دهند. تأکید بر حسن رفتار، احترام و پایبندی به توافقات، پیوندهای اجتماعی را بیشتر تقویت می‌کند. سرانجام، اعتقاد به روز قیامت (آخرت) و پاسخگویی الهی، انگیزه‌ای قوی برای رفتار اجتماعی اخلاقی است. قرآن می‌آموزد که هر عملی، هرچند کوچک، وزن خواهد شد و حسابرسی خواهد داشت. این آگاهی از مسئولیت نهایی در برابر خداوند، افراد را ترغیب می‌کند که در تعاملات خود با دیگران دقیق باشند و اطمینان حاصل کنند که عدالت را رعایت می‌کنند، شفقت نشان می‌دهند و مثبت به جامعه خود کمک می‌کنند، زیرا می‌دانند اعمال دنیوی‌شان پیامدهای جاودانه دارد. این امر آنها را از نگرانی سطحی برای شهرت به سوی انگیزه‌ای عمیق‌تر و درونی برای تقوا سوق می‌دهد. در مجموع، قرآن به طور سیستماتیک انسانی آگاه اجتماعی را با تلقین ارزش‌های اصلی وحدت، عدالت، شفقت و مسئولیت جمعی، که همه بر پایه حس عمیق پاسخگویی به آفریدگار است، می‌سازد. این کتاب، ایمان را از یک مسئله خصوصی به نیرویی پویا تبدیل می‌کند که افراد را وادار می‌سازد فعالانه و مثبت با جوامع خود تعامل کنند و جامعه‌ای عادل، برابر و هماهنگ را ترویج دهند. از طریق آموزه‌های آن، قرآن تضمین می‌کند که سفر معنوی یک مؤمن همواره با آگاهی اجتماعی او درهم تنیده است و افرادی را ایجاد می‌کند که نه تنها دیندار هستند، بلکه فعالانه در شکل‌دهی جهانی بهتر مشارکت دارند.

آیات مرتبط

داستانی دلنشین

آورده‌اند که پادشاهی عادل، روزی در جمع درباریان خود نشسته بود. درویشی زاهد و گوشه‌نشین بر او وارد شد. پادشاه از او پرسید: 'ای درویش، در این دنیای پر هیاهو، کدام کار نزد خداوند بیشترین اجر را دارد و انسان را به سعادت واقعی می‌رساند؟' درویش سر به زیر افکند و پس از لحظه‌ای تأمل گفت: 'ای پادشاه! نماز و روزه و عبادات فردی نیکوست، اما برتر از همه اینها، خدمت به خلق خداست. دستگیری از بینوایان، دادخواهی از مظلومان، و گره‌گشایی از کار مردم، این‌هاست که بندگی واقعی را نشان می‌دهد و انسان را در اجتماع، آگاه و مسئول می‌سازد.' پادشاه از این سخن به وجد آمد و دانست که ارزش اعمال اجتماعی از عبادات فردی فراتر می‌رود، زیرا خدمت به مردم، آیینه‌ی تقوای حقیقی است و دل‌ها را به هم نزدیک می‌کند.

سوالات مرتبط