قرآن کریم رابطه علم و ایمان را مکمل و همافزا میداند، نه متضاد. علم به شناخت عظمت خلقت و تقویت ایمان منجر میشود، و ایمان نیز مسیر اخلاقی و هدفمند علم را هدایت میکند.
در قرآن کریم، رابطه میان علم (دانش) و ایمان (باور قلبی) نه تنها رابطهای متضاد و متعارض نیست، بلکه کاملاً مکمل و همافزا است. قرآن بارها انسانها را به تفکر، تدبر، تعقل و مشاهده نشانههای الهی در آفاق و انفس دعوت میکند. این دعوت به کنجکاوی و فهم عمیق هستی، اساس علمی را بنا مینهد که در نهایت به تقویت ایمان و بندگی خداوند منجر میشود. به عبارتی، علم و ایمان در دیدگاه قرآنی دو بال برای پرواز انسان به سوی شناخت حقیقت و قرب الهی هستند و هیچیک بدون دیگری نمیتواند به کمال برسد. قرآن سرشار از آیاتی است که بشر را به نگاهی دقیق و هوشمندانه به جهان اطراف فرا میخواند. این نگاه، همان نگاهی است که زیربنای هر گونه فعالیت علمی محسوب میشود. از نظم بیبدیل ستارگان و سیارات، تا چرخه حیات گیاهان و حیوانات، و حتی شگفتیهای خلقت خود انسان، همه و همه به عنوان «آیات» یا نشانههایی از قدرت، حکمت و علم بیکران خداوند مطرح شدهاند. به عنوان مثال، در سوره بقره، آیه ۱۶۴، خداوند به صراحت به نظم موجود در آفرینش آسمانها و زمین، آمد و شد شب و روز، حرکت کشتیها بر دریا، نزول باران و حیاتبخشی آن به زمین، و پراکندگی جنبندگان اشاره میکند و آنها را نشانههایی برای «خردمندان» و «اهل تعقل» میداند. این نوع آیات، نه تنها تشویق به تحقیق و کشف حقایق علمی است، بلکه این کشفیات را دریچهای به سوی شناخت عمیقتر خالق هستی و تقویت ایمان میداند. از سوی دیگر، قرآن برای «علم» و «اهل علم» جایگاه بسیار بالایی قائل است. در سوره زمر، آیه ۹، خداوند میپرسد: «هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَالَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ» (آیا کسانی که میدانند با کسانی که نمیدانند برابرند؟). این پرسش استفهامی، خود تأکیدی بر برتری و فضیلت دانش است. همچنین، در سوره مجادله، آیه ۱۱، آمده است: «یَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنکُمْ وَالَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ» (خداوند کسانی را که ایمان آوردهاند و کسانی را که علم به آنها داده شده است، درجات و مقاماتی بالا میبرد). این آیات به وضوح نشان میدهند که علم، به ویژه علمی که در راستای شناخت خداوند و افزایش معرفت باشد، نزد خداوند دارای ارزش و منزلت رفیعی است و موجب تعالی روحی و معنوی انسان میشود. مهمتر آنکه، قرآن ارتباط مستقیمی بین «علم حقیقی» و «خشیت و فروتنی در برابر خداوند» برقرار میکند. در سوره فاطر، آیه ۲۸، میخوانیم: «إِنَّمَا يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ» (تنها بندگان دانای خداوند از او خشیت میورزند). این آیه نشان میدهد که هرچه دانش انسان عمیقتر و گستردهتر شود، به عظمت و قدرت خالق هستی بیشتر پی میبرد و در نتیجه، تواضع و خشیت او در برابر خداوند فزونی مییابد. علم، اگر به معنای واقعی کلمه حاصل شود، انسان را به سوی اعتراف به یک حقیقت متعالی و یکپارچه سوق میدهد که خالق و مدبر همه چیز است. به همین دلیل، تاریخ اسلام شاهد ظهور دانشمندان بزرگی بود که هم در علوم تجربی و هم در علوم دینی سرآمد بودند و این دو حوزه را جدای از هم نمیدانستند. ایمان نیز در این رابطه نقش راهبردی ایفا میکند. ایمان، انگیزهای برای جستجوی علم میشود و به آن جهت میدهد. ایمانی که از علم بیبهره باشد، ممکن است به خرافه یا تعصب تبدیل شود. در مقابل، علمی که از ایمان و ارزشهای الهی تهی باشد، میتواند به ابزاری برای تخریب یا ظلم تبدیل گردد. ایمان، چهارچوبی اخلاقی برای علم فراهم میآورد و تضمین میکند که دانش در مسیر خیر و صلاح بشریت و در راستای رضایت الهی به کار گرفته شود. به عنوان مثال، انرژی هستهای میتواند برای تولید برق و رفاه استفاده شود یا برای ساخت سلاحهای کشتار جمعی. اینجاست که ایمان و اخلاق مبتنی بر آموزههای الهی، مسیر استفاده از علم را مشخص میکنند. در نهایت، میتوان گفت که در نگاه قرآنی، علم و ایمان نه تنها متناقض نیستند، بلکه مکمل یکدیگرند و برای رشد و تعالی انسان ضروریاند. علم، بینش انسان را نسبت به عظمت و حکمت خلقت میافزاید و ایمان، به این بینش جهت و معنا میبخشد. هر دو، انسان را به سوی شناخت عمیقتر خداوند و عمل به فرمانهای او رهنمون میشوند. این رابطه پویا، به انسان امکان میدهد تا هم در مسیر پیشرفت علمی گام بردارد و هم به لحاظ روحی و معنوی رشد کند و به کمال مطلوب برسد. این هماهنگی بین عقل و قلب، بین استدلال و شهود، ستون فقرات جهانبینی قرآنی را تشکیل میدهد و راه را برای زندگی معنادار و هدفمند هموار میسازد.
همانا در آفرینش آسمانها و زمین، و آمد و رفت شب و روز، و کشتیهایی که به نفع مردم در دریا روانند، و آبی که خداوند از آسمان نازل کرده و با آن زمین را پس از مرگش زنده گردانده و از هر گونه جنبندهای در آن پراکنده ساخته است، و نیز در تغییر مسیر بادها و ابرهایی که میان آسمان و زمین مسخرند، قطعاً نشانههایی است برای گروهی که میاندیشند.
و از مردم و جنبندگان و دامها نیز، رنگهای مختلفی هست، همچنین. همانا تنها بندگان دانای خدا از او میترسند. قطعاً خداوند شکستناپذیر [و] بسیار آمرزنده است.
ای کسانی که ایمان آوردهاید، هرگاه به شما گفته شد: «در مجالس گشایش ایجاد کنید»، گشایش ایجاد کنید تا خداوند نیز برای شما گشایش دهد؛ و هرگاه گفته شد: «برخیزید»، برخیزید. خداوند کسانی از شما را که ایمان آوردهاند و کسانی را که دانش به آنها داده شده است، درجات و مقاماتی بالا میبرد؛ و خداوند به آنچه انجام میدهید آگاه است.
حکایت کنند که دانشمندی فرزانه، که علمش زبانزد خاص و عام بود، روزی در باغی پر از گل و گیاه قدم میزد. جوانی جویای علم با شور و اشتیاق به او نزدیک شد و پرسید: «ای استاد، بزرگترین علمها کدام است؟» دانشمند لحظهای مکث کرد، به قطره شبنمی کوچک که بر برگ گل رز نشسته و آسمان را تماماً در خود بازتاب میداد، نگریست. سپس گفت: «ای پسر، بزرگترین علم، علم شناخت خالق توست. و این دانش را نه تنها در ستارههای بزرگ و کهکشانهای پهناور، بلکه در همین قطره کوچک شبنم نیز میتوانی بیابی، اگر با قلب باز و چشمی بصیر بنگری. زیرا در هر جزئی از آفرینش، نشانهای از حکمت و قدرت بیکران او نهفته است.» جوان با تأمل در این سخن، دریافت که علم حقیقی، انسان را به تواضع و پیوندی عمیقتر با حضرت حق رهنمون میشود.