قرآن حق را از ذات الهی، پایدار و هدایتبخش معرفی میکند و باطل را زودگذر، فریبنده و گمراهکننده میداند. نبرد این دو همیشگی است، اما حق سرانجام پیروز خواهد شد و انسانها باید آن را با تعقل و تدبر تشخیص دهند.
در قرآن کریم، مفهوم «حق» و «باطل» از محورهای اساسی و بنیانی تعالیم الهی است و به کرات و با ژرفای بینظیری مورد بحث قرار گرفته است. قرآن، هستی را بر مدار حق میداند و هرآنچه در برابر آن قرار گیرد، باطل میشمارد. این دو مفهوم، نه تنها در حیطه مسائل اعتقادی، بلکه در ابعاد عملی، اخلاقی، اجتماعی و حتی طبیعی زندگی بشر جاری و ساری هستند. خداوند متعال حق را امری ثابت، پایدار، روشن و روشنگر معرفی میکند که از ذات او نشأت گرفته و بیانگر عدل، واقعیت و هدایت است. در مقابل، باطل، کیفیتی زودگذر، فریبنده، تاریک و گمراهکننده دارد که سرچشمه آن از اغواگریهای شیطان، هواهای نفسانی و جهل انسانهاست. این دو، همواره در جدالی آشکار و نهان هستند که قرآن به وضوح به آن میپردازد و سرانجام این نبرد را به نفع حق پیشبینی میکند. قرآن کریم به شیوههای گوناگونی به تبیین حق و باطل میپردازد. یکی از مهمترین این شیوهها، ارائه آیات بینات و دلایل محکم برای اثبات حقانیت توحید و رسالت پیامبران است. حق، در درجه اول، همان توحید خالص و یگانهپرستی است که ستون فقرات دین اسلام را تشکیل میدهد. هرگونه شرک، بتپرستی یا انحراف از مسیر حق، به مثابه باطل معرفی میشود. خداوند در آیات متعددی تأکید میکند که آفرینش آسمانها و زمین بر اساس حق استوار شده و این خود دلیلی بر وجود خالقی حکیم و عادل است. این به آن معناست که نظم عالم هستی، عدالت فراگیر و حکمت لایزال الهی، همگی مظاهر حق هستند. هر چیزی که این نظم و عدالت را بر هم زند یا آن را نفی کند، در زمره باطل قرار میگیرد. به عنوان مثال، در سوره ابراهیم آیه 24، خداوند میفرماید: "أَلَمْ تَرَ كَيْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِي السَّمَاءِ" (آیا ندیدی چگونه خدا مثلی زد: سخن پاک [توحید] همانند درختی پاک است که ریشهاش ثابت و شاخههایش در آسمان است؟)، که در اینجا کلمه طیبه نمادی از حق است و ثبات و پایداری آن نشانهای از ماهیت حق است. در تبیین باطل، قرآن آن را به کف روی آب یا دود و غبار تشبیه میکند که با وجود ظاهری پرشکوه، پایداری نداشته و به سرعت محو میشود، در حالی که آب زلال یا فلزات گرانبها (نماد حق) باقی میمانند و به سود مردم هستند. این تمثیل در سوره رعد، آیه 17 به زیبایی بیان شده است: "أَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَسَالَتْ أَوْدِيَةٌ بِقَدَرِهَا فَاحْتَمَلَ السَّيْلُ زَبَدًا رَّابِيًا وَمِمَّا يُوقِدُونَ عَلَيْهِ فِي النَّارِ ابْتِغَاءَ حِلْيَةٍ أَوْ مَتَاعٍ زَبَدٌ مِّثْلُهُ كَذَٰلِكَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْحَقَّ وَالْبَاطِلَ فَأَمَّا الزَّبَدُ فَيَذْهَبُ جُفَاءً وَأَمَّا مَا يَنفَعُ النَّاسَ فَيَمْكُثُ فِي الْأَرْضِ كَذَٰلِكَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ" (خداوند از آسمان آبی فرو فرستاد که رودخانهها به اندازه گنجایش خود جاری شدند، پس سیل، کفی را حمل کرد که بر فراز آن بود؛ و نیز از آنچه برای به دست آوردن زیور یا متاع در آتش میافروزند، کفی همانند آن برمیآید. این گونه خداوند حق و باطل را مثل میزند. اما کف به دور انداخته میشود و آنچه به مردم سود میرساند در زمین باقی میماند. اینگونه خداوند مثلها میزند). این آیه به وضوح نشان میدهد که باطل هرچند ممکن است در ابتدا پرصدا و چشمگیر به نظر رسد، اما فاقد محتوا و فایده است و به زودی زوال میپذیرد، در حالی که حق، آرام و پربار، باقی میماند و منبع خیر و منفعت برای انسانهاست. قرآن همچنین بر ضرورت عدم آمیختن حق و باطل و پرهیز از کتمان حق تأکید فراوان دارد. در سوره بقره، آیه 42 میفرماید: "وَلَا تَلْبِسُوا الْحَقَّ بِالْبَاطِلِ وَتَكْتُمُوا الْحَقَّ وَأَنتُمْ تَعْلَمُونَ" (و حق را با باطل نیامیزید و حق را - با اینکه میدانید - کتمان نکنید). این آیه خطاب به اهل کتاب است اما درسی عام برای همه انسانها دارد که آگاهانه حق را از باطل تفکیک کنند و به دلیل منافع دنیوی یا تعصبات، حقیقت را پنهان نکنند یا باطل را به لباس حق در نیاورند. این کار نه تنها گمراهی فردی را در پی دارد، بلکه باعث انحراف جامعه و شیوع فساد میشود. تأکید قرآن بر پیروزی نهایی حق بر باطل، پیامی امیدبخش و اطمینانبخش برای مؤمنان است. آیاتی نظیر "وَقُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ ۚ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا" (سوره اسراء، آیه 81) که میفرماید: "بگو: حق آمد و باطل از بین رفت؛ بیگمان باطل همواره نابود شونده است"، به روشنی بیانگر این حقیقت است که باطل ذاتاً ناپایدار و محکوم به زوال است. این آیه، نه تنها به پیروزی اسلام بر کفر در زمان پیامبر اشاره دارد، بلکه یک قانون کلی الهی را بیان میکند که در طول تاریخ و در تمام عرصههای زندگی جاری است. حتی اگر باطل در مقطعی از زمان، پرقدرت و غالب به نظر رسد، اما این چیرگی موقتی است و ماهیت آن، زوالپذیر است. این موضوع به انسانها این اطمینان را میدهد که در مسیر حق استوار بمانند، هر چند سختیها و چالشهایی در پی داشته باشد، چرا که پایان کار با حق است. در نهایت، قرآن از انسانها میخواهد که با تعقل، تفکر، تدبر در آیات الهی و تبعیت از سنت پیامبر، قدرت تشخیص حق از باطل را در خود تقویت کنند. این تشخیص، نه تنها در حوزه اعتقادات، بلکه در تمام تصمیمگیریهای روزمره، روابط اجتماعی و قضاوتها حیاتی است. قرآن مسیر هدایت را به وضوح نشان داده و هشدار داده است که پس از روشن شدن حق، هر گونه انحراف و گمراهی به معنای تبعیت از باطل است و عواقب وخیمی در پی دارد. این آموزهها، انسان را به سوی زندگی بر اساس اصول الهی، عدالت، صداقت و راستی سوق میدهند و از فریب، ستم و تباهی باز میدارند، چرا که سعادت دنیوی و اخروی تنها در گرو پیروی از حق است.
و بگو: حق آمد و باطل از بین رفت؛ بیگمان باطل همواره نابود شونده است.
و حق را با باطل نیامیزید و حق را - با اینکه میدانید - کتمان نکنید.
خداوند از آسمان آبی فرو فرستاد که رودخانهها به اندازه گنجایش خود جاری شدند، پس سیل، کفی را حمل کرد که بر فراز آن بود؛ و نیز از آنچه برای به دست آوردن زیور یا متاع در آتش میافروزند، کفی همانند آن برمیآید. این گونه خداوند حق و باطل را مثل میزند. اما کف به دور انداخته میشود و آنچه به مردم سود میرساند در زمین باقی میماند. اینگونه خداوند مثلها میزند.
گویند روزی پادشاهی از وزرای خود خواست تا هر یک از آنان خردمندترین سخن را بر زبان آورند. وزیر اول با تملق گفت: «پادشاها! تو خورشید عدلی که بر جهان میتابی.» دیگری گفت: «ای شاه، تو دریایی از کرم و جود هستی.» اما در میان آنها، وزیر پیری بود که سخن از دل برآورد و گفت: «پادشاها، بهترین سخن آن است که هرگز دروغی بدان راه نیابد و همیشه با راستی همراه باشد، زیرا باطل همچون حبابی بر آب است که زود میترکد و محو میشود، ولی حقیقت چون ریشهای استوار در زمین، پایدار میماند و ثمر میدهد.» پادشاه، ابتدا از این سخن سادهدلانه متعجب شد، اما با گذر زمان و دیدن فریبهای باطل و پایداری حق، به عمق کلام وزیر پی برد و او را گرامیتر داشت. او دریافت که پایداری و سربلندی، تنها در گرو حقیقت است، نه در زرق و برقهای زودگذر.