از دیدگاه قرآن، با بیعدالتی اجتماعی باید از طریق برپایی عدالت، شهادت به حق، امر به معروف و نهی از منکر، حمایت از مظلومان و پایداری در مسیر حق مقابله کرد. این مبارزهای جامع است که هم مسئولیت فردی و هم جمعی را شامل میشود.
مواجهه با بیعدالتی اجتماعی از دیدگاه قرآن کریم، نه تنها یک وظیفه اخلاقی، بلکه یک تکلیف الهی و بنیادیترین اصل برای ساختن جامعهای سالم و پویا است. قرآن کریم، عدل و قسط را به عنوان پایههای اصلی حیات فردی و اجتماعی معرفی میکند و از پیروان خود میخواهد که همواره در مسیر عدالت گام بردارند و از هرگونه ظلم و ستم دوری کنند. این مسئولیت سنگین، ابعاد فردی و جمعی دارد و در آیات متعددی به آن اشاره شده است. در ابتدا، باید توجه داشت که مفهوم عدالت در قرآن بسیار گسترده است و شامل عدالت اقتصادی، اجتماعی، قضایی، و حتی عدالت در گفتار و رفتار میشود. این جامعیت نشاندهنده آن است که اسلام صرفاً به جنبههای عبادی محدود نمیشود، بلکه یک نظام کامل زندگی است که سعادت دنیوی و اخروی را در گرو اقامه عدل میداند. مقابله با بیعدالتی در اسلام به معنای انفعال یا تسلیم نیست، بلکه به معنای اقدام فعال و سازنده برای اصلاح امور است. این اقدام باید با حکمت و بصیرت همراه باشد تا به نتایج مطلوب برسد و از ایجاد فساد بیشتر جلوگیری کند. یکی از اصول کلیدی در برخورد با بیعدالتی، "شهادت به حق" و "برپایی قسط" است. قرآن کریم در سوره نساء، آیه ۱۳۵ به صراحت میفرماید: "ای کسانی که ایمان آوردهاید، پیوسته برای خدا قیام کنید، در حالی که به عدالت گواهی میدهید، و نباید دشمنی گروهی شما را وادار کند که عدالت نکنید؛ عدالت کنید که آن به پرهیزگاری نزدیکتر است. و از خدا بپرهیزید؛ همانا خدا به آنچه انجام میدهید آگاه است." این آیه نه تنها بر لزوم گواهی به حق تأکید میکند، بلکه این شهادت را حتی علیه خود، والدین یا خویشاوندان نیز لازم میداند. این اوج عدالتخواهی است که انسان را فراتر از تعصبات و منافع شخصی قرار میدهد. این بدان معناست که در مواجهه با بیعدالتی، نباید سکوت کرد و باید با شجاعت و بدون هیچ واهمهای، حقیقت را بیان نمود، حتی اگر بیان آن برای خود فرد یا نزدیکانش پیامدهایی داشته باشد. این امر مستلزم پرورش روحیهای قوی و ایمانی راسخ است که بر ترس و منفعتطلبی غلبه کند و انسان را به سوی مسئولیتپذیری اجتماعی سوق دهد. بیان حق، ممکن است در ابتدا دشوار به نظر برسد، اما در بلندمدت، بنیانهای یک جامعه عادلانه را مستحکم میسازد و مانع از گسترش ظلم میشود. هر فردی با توجه به تواناییها و جایگاه خود در جامعه، مسئولیت دارد که صدای مظلومان باشد و در برابر ستم بایستد. وظیفه دیگر مؤمنان، "امر به معروف و نهی از منکر" است که یکی از ستونهای اصلی پویایی جامعه اسلامی محسوب میشود. قرآن در آیات متعددی به این اصل اشاره دارد، از جمله در سوره آل عمران، آیه ۱۰۴: "و باید از میان شما گروهی باشند که به نیکی دعوت کنند و به کارهای پسندیده فرمان دهند و از کارهای ناپسند بازدارند؛ و آنان رستگارانند." این اصل نه تنها یک توصیه اخلاقی، بلکه یک مکانیزم دفاعی برای حفظ سلامت جامعه در برابر فساد و بیعدالتی است. امر به معروف و نهی از منکر میتواند اشکال گوناگونی به خود بگیرد؛ از نصیحت دوستانه گرفته تا اعتراضات مدنی، افشاگریهای سازنده، و تلاش برای تغییر قوانین ظالمانه از طریق مجاری قانونی و مسالمتآمیز. این اقدامات باید با حکمت، موعظه حسنه و مجادله به احسن همراه باشد، مگر در مواردی که ضرورت اقتضا کند. هدف اصلی از این کار، اصلاح امور و بازگرداندن جامعه به مسیر عدالت است، نه صرفاً محکوم کردن. این مسئولیت جمعی بر دوش همه مسلمانان است تا با همکاری و همفکری، محیطی را ایجاد کنند که در آن ظلم جایی نداشته باشد و هرگونه انحراف از مسیر عدالت با واکنش مناسب مواجه شود. این بدان معناست که هرگز نباید نسبت به نقض حقوق دیگران بیتفاوت بود. قرآن همچنین به طور قاطعانه هرگونه "ظلم" و "تجاوز" را نهی میکند و برای ستمگران وعده عذاب الیم میدهد. در سوره شوری، آیه ۴۲ میخوانیم: "سرزنش فقط بر کسانی است که به مردم ستم میکنند و در زمین به ناحق تجاوز میکنند؛ آنان کسانی هستند که برایشان عذابی دردناک است." این آیه نشان میدهد که ظلم، چه در مقیاس فردی و چه در مقیاس اجتماعی، عواقب وخیمی در دنیا و آخرت دارد و مورد غضب الهی است. مقابله با بیعدالتی به معنای مبارزه با ظلم است. این مبارزه باید ابتدا از خود فرد آغاز شود، یعنی انسان نباید خود به هیچ شکلی عامل بیعدالتی باشد و سپس باید در برابر بیعدالتیهای دیگران ایستادگی کند. این مسئولیت، شامل حمایت از مظلومان و تلاش برای احقاق حقوق آنان نیز میشود. کمک به نیازمندان و کسانی که مورد ستم واقع شدهاند، نه تنها یک عمل خیرخواهانه است، بلکه جزئی جداییناپذیر از مقابله با بیعدالتی است. قرآن کریم بارها به لزوم کمک به فقرا، مساکین، یتیمان و ستمدیدگان تأکید کرده است. این کمک میتواند شامل حمایت مالی، حقوقی، یا حتی حمایت معنوی و روانی باشد، زیرا مظلومان بیش از هر چیز به این احساس نیاز دارند که تنها نیستند و حمایت میشوند. این حمایت عملی میتواند امید را در دلهای ناامید زنده کند و زمینهساز تغییرات بزرگ شود. علاوه بر این، قرآن به "پایه نهادن سیستمهای عادلانه" در جامعه تأکید دارد. زکات و صدقات، از جمله مکانیزمهایی هستند که برای توزیع عادلانه ثروت و کاهش نابرابریهای اجتماعی طراحی شدهاند. هدف اسلام، ایجاد جامعهای است که در آن فرصتها به صورت عادلانه توزیع شود و هیچ کس به دلیل فقر یا محرومیت، از حقوق اساسی خود محروم نگردد. این امر مستلزم مشارکت فعال مؤمنان در اصلاح ساختارهای اجتماعی و اقتصادی است که ممکن است منشأ بیعدالتی باشند. از این رو، تلاش برای وضع قوانین عادلانه، مبارزه با فساد اداری و مالی، و تضمین دسترسی برابر به آموزش و فرصتهای شغلی، همه از مصادیق مقابله با بیعدالتی اجتماعی از دیدگاه قرآن محسوب میشوند. عدالت اجتماعی در قرآن نه یک آرمان دور از دسترس، بلکه یک هدف عملی و قابل دستیابی است که نیازمند تلاش مستمر و تعهد همگانی است. در نهایت، "صبر و استقامت" نیز در مسیر مبارزه با بیعدالتی از اهمیت بسزایی برخوردار است. مسیر عدالتخواهی دشوار و پر از چالشهاست، زیرا ستمگران به راحتی دست از منافع خود نمیکشند. اما قرآن مؤمنان را به پایداری و توکل بر خدا دعوت میکند. در سوره بقره، آیه ۱۵۳ میخوانیم: "ای کسانی که ایمان آوردهاید، از صبر و نماز یاری جویید؛ قطعاً خدا با صابران است." این آیات نشان میدهد که ایستادگی در برابر بیعدالتی نیازمند بردباری، استقامت و توکل بر خداوند است. حتی در مواجهه با یأس و ناامیدی، باید به وعدههای الهی ایمان داشت و دست از تلاش برنداشت. زیرا خداوند نصرت خود را به کسانی که در راه حق و عدالت پایداری میکنند، وعده داده است. این پایداری به معنای استمرار در تلاش، عدم خستگی و ناامیدی، و حفظ روحیه امید و مبارزه است. در مجموع، برخورد با بیعدالتی اجتماعی از منظر قرآن، یک رویکرد جامع و چندوجهی است که شامل آگاهی، شجاعت در بیان حق، تلاش فعال برای اصلاح، حمایت از مظلومان، و پایداری در مسیر دشوار عدالتخواهی میشود. این نگرش، نه تنها برای فرد آرامش و رضایت درونی به ارمغان میآورد، بلکه به ساختن جامعهای عادلانهتر و خداپسندانه کمک میکند. این مبارزه یک جهاد دائمی است که تا برقراری کامل عدل الهی در زمین ادامه خواهد داشت و هر قدم در این راه، موجب قرب به پروردگار متعال میشود.
ای کسانی که ایمان آوردهاید، پیوسته برای خدا قیام کنید، در حالی که به عدالت گواهی میدهید، و نباید دشمنی گروهی شما را وادار کند که عدالت نکنید؛ عدالت کنید که آن به پرهیزگاری نزدیکتر است. و از خدا بپرهیزید؛ همانا خدا به آنچه انجام میدهید آگاه است.
و باید از میان شما گروهی باشند که به نیکی دعوت کنند و به کارهای پسندیده فرمان دهند و از کارهای ناپسند بازدارند؛ و آنان رستگارانند.
سرزنش فقط بر کسانی است که به مردم ستم میکنند و در زمین به ناحق تجاوز میکنند؛ آنان کسانی هستند که برایشان عذابی دردناک است.
در گلستان سعدی، حکایت پادشاهی عادل نقل شده که شبی در سفر، هوس نوشیدن آبی شیرین کرد. یکی از خادمانش بدون اجازه، کمی آب از چشمهای متعلق به یک کشاورز فقیر برداشت. سعدی میگوید پادشاه، پس از نوشیدن آب، گفت: «چه آب گوارایی!» اما یکی از مردان حکیم در جمع، با احترام سر خم کرد و گفت: «ای پادشاه، یک دانه مروارید که از ستم به دست آید، ممکن است به گنج بزرگی تبدیل شود، اما اثر آن ستم بر دل رعیت، کاخ پادشاهی را ویران میکند. اگر پادشاهی به اندازهی سر سوزنی ستم روا دارد، لشگریانش به اندازهی دهها لشگر ویرانی به بار میآورند.» پادشاه که از سخنان حکیمانه آن مرد متأثر شده بود، فوراً آب را به چشمه بازگرداند و بهای آن را به کشاورز پرداخت. او فرمانی صادر کرد که از آن پس، هیچکس حتی به قدر ذرهای به حق دیگران تجاوز نکند. این داستان به ما میآموزد که بیعدالتی، هرچند کوچک، میتواند ریشههای جامعه را بخشکاند و مقابله با آن با بصیرت و اقدام به موقع، پایداری و آرامش را به ارمغان میآورد.