برای مقابله با بیتفاوتی نسبت به دین، به ذکر و یاد خدا، تفکر در آیات الهی و آخرت بپردازید. همچنین، همنشینی با خوبان، کسب علم و انجام اعمال صالح، قلب را زنده و ایمان را تقویت میکند.
وسوسه بیتفاوتی نسبت به دین، چالشی است که بسیاری از انسانها در مسیر معنوی خود با آن روبرو میشوند. این بیتفاوتی میتواند ریشههای مختلفی داشته باشد: از غفلت و سرگرم شدن به امور دنیوی گرفته تا ضعف ایمان و تأثیرات منفی محیط. قرآن کریم، به عنوان کلام هدایتبخش الهی، راهکارهای عمیق و کاربردی برای مقابله با این حالت روحانی ارائه میدهد. اساساً، بیتفاوتی نوعی بیماری قلبی است که با دوری از ذکر خدا و فراموشی هدف اصلی آفرینش تشدید میشود. برای مقابله با آن، باید به قلب و روح خود رسیدگی کنیم، درست مانند باغبانی که به گیاهانش رسیدگی میکند تا خشک نشوند. قرآن بر اهمیت یادآوری دائمی خداوند، تفکر در آیات الهی و عمل به آموزههای دینی تأکید فراوان دارد. اولین و شاید مهمترین گام، تقویت «ذکر» و یاد خداست. خداوند در آیات متعددی به مؤمنان فرمان میدهد که زیاد او را یاد کنند. مثلاً در سوره رعد آیه 28 میفرماید: «الَّذِينَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِكْرِ اللَّهِ ۗ أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» (همان کسانی که ایمان آوردهاند و دلهایشان به یاد خدا آرام میگیرد. آگاه باشید! تنها با یاد خدا دلها آرامش مییابد). ذکر تنها به معنای تکرار الفاظ نیست؛ بلکه شامل نماز، تلاوت قرآن، دعا، تفکر در عظمت الهی و حضور قلب در تمام لحظات زندگی است. وقتی انسان به صورت مداوم و آگاهانه خدا را یاد میکند، فضایی از آرامش و حضور معنوی در وجودش شکل میگیرد که جایی برای بیتفاوتی باقی نمیگذارد. نماز، به عنوان عمود دین، نقش محوری در این زمینه دارد. خداوند در سوره عنکبوت آیه 45 میفرماید: «اتْلُ مَا أُوحِيَ إِلَيْكَ مِنَ الْكِتَابِ وَأَقِمِ الصَّلَاةَ ۖ إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَىٰ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنكَرِ ۗ وَلَذِكْرُ اللَّهِ أَكْبَرُ ۗ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مَا تَصْنَعُونَ» (آنچه را از کتاب (قرآن) بر تو وحی شده است، تلاوت کن و نماز را برپا دار، که نماز (انسان را) از فحشا و منکر بازمیدارد و قطعاً یاد خدا بزرگتر است و خدا آنچه را انجام میدهید میداند). نماز نه تنها انسان را از گناه باز میدارد، بلکه با ایجاد ارتباط منظم با خالق، قلب را زنده نگه میدارد و از غفلت و بیتفاوتی میرهاند. دومین راهکار، «تدبر» و تفکر در آیات الهی و نشانههای خلقت است. قرآن بارها انسان را به اندیشیدن در آفرینش آسمانها و زمین، تعاقب شب و روز، و پیچیدگیهای وجود انسان دعوت میکند. در سوره آل عمران آیه 190-191 میخوانیم: «إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ لَآيَاتٍ لِّأُولِي الْأَلْبَابِ الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِيَامًا وَقُعُودًا وَعَلَىٰ جُنُوبِهِمْ وَيَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَٰذَا بَاطِلًا سُبْحَانَكَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ» (همانا در آفرینش آسمانها و زمین و آمد و رفت شب و روز، نشانههایی برای صاحبان خرد است. همان کسانی که خدا را در حال ایستاده و نشسته و بر پهلو آرمیده یاد میکنند و در آفرینش آسمانها و زمین میاندیشند (و میگویند:) پروردگارا! این را بیهوده نیافریدهای، پاک و منزهی تو، پس ما را از عذاب آتش نگاه دار). این تفکر و تدبر، ایمان را عمق میبخشد، معرفت انسان را نسبت به عظمت خالق افزایش میدهد و او را از سطحینگری و بیتفاوتی دور میکند. وقتی انسان با چشم بصیرت به دنیا مینگرد، هر ذرهای از هستی را نشانهای از قدرت و حکمت الهی میبیند و این امر باعث تعمیق ارتباط قلبی او با خدا میشود. سومین عامل مهم، آگاهی از «روز حساب» و جهان آخرت است. قرآن به کرات به سرنوشت انسان پس از مرگ و حسابرسی اعمال در قیامت اشاره میکند. در سوره حشر آیه 18 میفرماید: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَلْتَنظُرْ نَفْسٌ مَّا قَدَّمَتْ لِغَدٍ ۖ وَاتَّقُوا اللَّهَ ۚ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ» (ای کسانی که ایمان آوردهاید، از خدا پروا کنید و هر کس بنگرد که برای فردای خود چه پیش فرستاده است! و از خدا پروا کنید. همانا خدا به آنچه انجام میدهید آگاه است). یاد مرگ و آخرت، به انسان شوک بیداری میدهد و او را از غفلت و بیتفاوتی خارج میسازد. وقتی انسان میداند که باید پاسخگوی اعمالش باشد و این زندگی دنیوی صرفاً گذرگاهی موقتی است، انگیزهای قوی برای عمل صالح و دوری از گناه پیدا میکند. این آگاهی، به زندگی معنا و جهت میدهد و اجازه نمیدهد انسان در چاه بیتفاوتی فرو رود. چهارم، مراقبت از «همنشینی» و انتخاب دوستان صالح. محیط اطراف و افرادی که با آنها معاشرت میکنیم، تأثیر عمیقی بر ایمان و روحیه ما دارند. قرآن به اهمیت انتخاب دوستان خوب اشاره دارد. در سوره کهف آیه 28 میخوانیم: «وَاصْبِرْ نَفْسَكَ مَعَ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُم بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ ۖ وَلَا تَعْدُ عَيْنَاكَ عَنْهُمْ تُرِيدُ زِينَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ۖ وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَن ذِكْرِنَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ وَكَانَ أَمْرُهُ فُرُطًا» (و نفس خود را با کسانی که پروردگارشان را صبح و شام میخوانند و خشنودی او را میجویند، صابر و پایدار گردان و چشمانت را به خاطر زینت زندگی دنیا از آنان برنگردان و از کسی که دلش را از یاد خود غافل ساختهایم و از هوای نفسش پیروی کرده و کارش زیادهروی بوده است، اطاعت مکن). همنشینی با افرادی که به دین مقید هستند، انسان را در مسیر صحیح نگه میدارد و از انحراف و بیتفاوتی جلوگیری میکند. آنها یادآور خوبیها هستند و در مواقع ضعف، پشتیبان انسان خواهند بود. برعکس، همنشینی با افراد بیتفاوت یا منفیگرا میتواند به تدریج انسان را به سمت بیتفاوتی بکشاند. پنجم، «علم آموزی» و افزایش معرفت دینی. هر چه انسان نسبت به دین، فلسفه احکام و عمق تعالیم الهی آگاهتر شود، ایمانش قویتر و پایدارتر میگردد. جهل یکی از عوامل مهم بیتفاوتی است. خداوند در سوره زمر آیه 9 میفرماید: «هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَالَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ ۗ إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُولُو الْأَلْبَابِ» (آیا کسانی که میدانند با کسانی که نمیدانند یکسانند؟ تنها خردمندانند که پند میگیرند). مطالعه کتب دینی معتبر، شرکت در جلسات مذهبی، پرسیدن سوال از اهل علم و تفکر در معانی قرآن و سنت، همگی به افزایش معرفت کمک میکنند و سدی محکم در برابر بیتفاوتی ایجاد میکنند. فهم عمیق از اینکه اسلام تنها یک سری آداب و رسوم نیست، بلکه یک سبک زندگی کامل و هدفمند است، انسان را از بیتفاوتی نجات میدهد. ششم، «اعمال صالح» و خدمت به خلق. ایمان تنها با باور قلبی کامل نمیشود، بلکه باید در عمل نیز نمود یابد. انجام کارهای خیر، کمک به نیازمندان، رعایت حقوق دیگران و نیکوکاری، همگی از مصادیق اعمال صالح هستند که ایمان انسان را تقویت میکنند و او را از حالت بیتفاوتی خارج میسازند. خداوند در سوره ماعون، کسانی را که نماز میخوانند اما نسبت به یتیم بیاعتنا هستند، سرزنش میکند. این نشان میدهد که عمل صالح، مکمل ایمان است و غفلت از آن، میتواند به تدریج به بیتفاوتی نسبت به کل دین منجر شود. وقتی انسان احساس کند که اعمالش تأثیر مثبتی در دنیا دارد و رضایت خداوند را در پی دارد، انگیزه بیشتری برای پایداری در مسیر دین پیدا میکند. در نهایت، مقابله با وسوسه بیتفاوتی یک فرآیند مستمر است و نیازمند صبر، پایداری و خودسازی مداوم است. باید به یاد داشته باشیم که شیطان همواره در تلاش است تا انسان را از مسیر حق منحرف کند و یکی از مؤثرترین ابزارهای او، القای بیتفاوتی و ناامیدی است. با پناه بردن به خداوند، استمرار در ذکر، تدبر در قرآن، تفکر در آخرت، انتخاب دوستان خوب، طلب علم و انجام اعمال صالح، میتوان این وسوسه را مهار کرد و به حیات طیبه قرآنی دست یافت. هر گامی که در این مسیر برداشته شود، قلب را نورانیتر کرده و پیوند با حقیقت را مستحکمتر میسازد.
آنچه را از کتاب (قرآن) بر تو وحی شده است، تلاوت کن و نماز را برپا دار، که نماز (انسان را) از فحشا و منکر بازمیدارد و قطعاً یاد خدا بزرگتر است و خدا آنچه را انجام میدهید میداند.
همان کسانی که ایمان آوردهاند و دلهایشان به یاد خدا آرام میگیرد. آگاه باشید! تنها با یاد خدا دلها آرامش مییابد.
ای کسانی که ایمان آوردهاید، از خدا پروا کنید و هر کس بنگرد که برای فردای خود چه پیش فرستاده است! و از خدا پروا کنید. همانا خدا به آنچه انجام میدهید آگاه است.
آوردهاند که در سرزمینی، باغی بود که درختانش با میوههای شیرین و سایهگستر، دل هر رهگذری را میربودند. اما روزی، باغبان پیر و خسته، از رسیدگی به آن بازماند و روز به روز از آب و کود دهی غافل شد. در ابتدا، شاخهها کمی بیرمق شدند، سپس برگها رنگ باختند و کمکم، درختان زیبا که روزی مایه نشاط بودند، به خشکی گراییدند و دیگر میوهای ندادند. مسافری که سالها بعد از آنجا میگذشت و خاطره آن باغ سرسبز را در ذهن داشت، با دیدن صحنه باغ خشکیده، افسوس خورد. او دریافت که دل انسان نیز همینگونه است؛ اگر از ذکر خدا و عمل صالح غافل شود، اندکاندک پژمرده شده و بیحس میگردد، تا جایی که دیگر نشاط و شیرینی ایمان را نمییابد. پس یادمان باشد که هر روز دلمان را با آب ذکر و نور ایمان آبیاری کنیم تا سرسبز و پرثمر بماند.