نهادینه کردن ایمان در کودکان با الگوسازی، آموزش دعا و مشارکت در فعالیتهای مذهبی ممکن است.
نهادینه کردن ایمان در کودکان یکی از مسئولیتهای مهم و اساسی والدین به شمار میرود. این وظیفه نهتنها به جنبه تربیتی کودکان مرتبط است، بلکه تأثیرات عمیقی بر آینده آنها خواهد گذاشت. در قرآن کریم نیز به این موضوع بهروشنی اشاره شده است. در آیه 6 سوره تحریم آمده است: 'يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قُوْ أَنفُسَكُمْ وَأَهْلِيكُمْ نَارًا ۖ وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ' که در آن به والدین توصیه میشود تا خود و خانوادهشان را از عذاب جهنم حفظ کنند. این آیه به وضوح نشان میدهد که تربیت دینی و نهادینه کردن ایمان در کودکان از اهمیت بالایی برخوردار است و والدین باید به این موضوع توجه ویژهای داشته باشند. یکی از ابتداییترین و مؤثرترین راهها برای نهادینه کردن ایمان در کودکان، توانایی والدین در انتقال مفاهیم دینی بهصورت داستانهای جذاب و آموزنده است. داستانها نهتنها میتوانند مفاهیم بنیادی دین را بهطرز مؤثر منتقل کنند، بلکه از طرفی باعث ایجاد علاقه و انگیزه در کودکان برای یادگیری آموزههای دینی میشوند. والدین میتوانند با بهرهگیری از داستانهای قرآنی، شخصیتهای مثبت تاریخی و مثالهای زندگی روزمره، خود را بهعنوان الگو به کودکان معرفی کنند. بدین طریق، احساس تعلق به دین و اعتقادات مذهبی در آنان تقویت میشود. علاوه بر داستانگویی، والدین باید تلاش کنند تا رفتارهای مثبتی را در زندگی روزمرهشان نشان دهند. کودکان بهطور طبیعی تحت تأثیر رفتار والدین خود قرار میگیرند و اگر ببینند که والدینشان به نماز، دعا و دیگر عبادات توجه دارند، بهاحتمال زیاد آن رفتارها را در زندگی خود نیز دنبال خواهند کرد. به عنوان مثال، میتوانند در کنار خانواده نماز جماعت بخوانند یا بهطور مرتب قرآن بخوانند. این نوع رفتارها نهتنها روحیه دینی را در کودکان تقویت میکند، بلکه به آنان مفهوم واقعی ایمانی را نیز میآموزد. در حالی که تربیت دینی کودک در جنبههای مختلف نیازمند توجه والدین است، یکی از نکات کلیدی این است که والدین باید به سؤالات و کنجکاویهای دینی کودکان خود با حوصله و به صورت معقول پاسخ دهند. این موضوع اهمیت زیادی دارد؛ چرا که ذهن کودکان پر از سؤالات و ابهامات است و اگر به این سوالات پاسخ ندهند، ممکن است ذهن آنان به سمتی برود که پر از تردید و عدم قطعیت باشد. در این راستا، والدین باید توانایی برقراری ارتباط با فرزندان خود را تقویت کنند و در مواقعی که کودکان درباره دین سؤالاتی دارند، با دقت و صبر به آنها پاسخ دهند تا ابهامات ذهنیشان برطرف شود. تربیت دینی کودکان به هیچ وجه یک فرآیند یکشبه نیست و نیاز به صبر و استمرار دارد. در واقع، والدین باید توجه کنند که نهادینه کردن ایمان در فرزندانشان بهگونهای باید انجام شود که این فرآیند بهتدریج و در طول زمان شکل بگیرد. این بدین معنی است که آموزشها و تجربیات دینی باید بهصورت مستمر و پیوسته در زندگی روزمره کودکان وارد شود. علاوه بر این، باید به یاد داشت که والدین میتوانند با فراهم کردن محیطی سرشار از یادآوری نام خدا و نرمافزاری از اذکار و دعاها، زمینه را برای پرورش روحیه ایمانی در فرزندان خود فراهم سازند. ایجاد فضایی که در آن نام خدا بهطور مداوم ذکر شود، میتواند باعث شود تا کودکان احساس نزدیکی بیشتری به خداوند داشته باشند و از سنین پایینتر به یادآوری و ذکر نام خدا عادت کنند. از دیگر اقداماتی که والدین میتوانند انجام دهند، تشویق کودکان به حضور در جمعهای مذهبی و برنامههای دینی است. شرکت در این برنامهها بهویژه در سنین کودکی میتواند باعث رضایت و نشاط روحی در آنها شود و در کنار آن، آنها را با دیگر مسلمانان و اعضای جامعه مذهبی آشنا کند. بهاینترتیب، فرزندان نهتنها از والدین خود میآموزند، بلکه از تجربههای دیگر افراد نیز بهرهمند میشوند و میتوانند تکیهگاههای اجتماعی را برای خود ایجاد کنند. در نهایت، نهادینه کردن ایمان در کودکان یک مسئولیت بزرگ و افتخارآفرین برای والدین است و اگر بهدرستی انجام شود، میتواند تأثیرات عمیق و مثبتی بر زندگی آینده آنها در دنیای امروز داشته باشد. ایجاد یک محیط خانوادگی سرشار از عشق و معنویت به فرزندان، نهتنها باعث میشود که آنها با مفاهیم دینی آشنا شوند، بلکه به آنها این امکان را میدهد که در طول زندگی خود ذهنیتی سالم و با ایمان قوی داشته باشند. بدین ترتیب، والدین با این اقدامات میتوانند فرزندان خود را برای زندگی در دنیای مدرن و چالشها و مشکلات آن آماده کنند و آنها را به افرادی مؤمن و متعهد به اصول دینی و انسانی تبدیل کنند.
ای کسانی که ایمان آوردهاید، خود و خانوادهتان را از آتش (دوزخ) حفظ کنید که سوخت آن مردم و سنگهاست.
یک روز، مادری از فرزندش خواست که داستان حضرت ابراهیم (ع) را برایش تعریف کند. کودک با شگفتی گفت: 'واقعا ابراهیم چقدر با ایمان بود!' مادر با لبخند گفت: 'بله، او نمونهای از ایمان است. ما هم باید اینگونه باشیم و به خدا اعتماد کنیم.' این داستان، یکی از اولین قدمها در نهادینهکردن ایمان در او بود.