برای حفظ نیت خالصانه هنگام تحسین، موفقیت را به خدا نسبت دهید، همیشه نیت الهی خود را یادآور شوید، تواضع پیشه کنید، از شر ریا به خدا پناه ببرید و شکرگزار باشید. تمرکز بر رضایت الهی، نیت شما را از آلودگی حفظ میکند.
حفظ نیت خالصانه در برابر تحسین و ستایش مردم، یکی از بزرگترین آزمونها و چالشهای معنوی برای هر انسانی است، بهویژه برای مؤمنان که اعمالشان را برای رضایت خداوند انجام میدهند. قرآن کریم ما را به سوی خلوص نیت (اخلاص) در تمام اعمال و عبادات هدایت میکند و از ریا و خودپسندی برحذر میدارد. وقتی انسانی مورد ستایش قرار میگیرد، این تحسین میتواند مانند تیغ دولبهای عمل کند؛ از یک سو، ممکن است فرد را به غرور و خودبینی سوق دهد و نیت او را خدشهدار سازد، و از سوی دیگر، میتواند فرصتی برای شکرگزاری بیشتر و تثبیت نیت برای خدا باشد، اگر به درستی مدیریت شود. چگونه میتوانیم نیتمان را خالص نگه داریم وقتی قلبمان در معرض نسیم ستایش و تعریف قرار میگیرد؟ اساس و بنیاد این مسئله، شناخت عمیق این حقیقت است که هر خوبی، توانایی، موفقیت یا کمالی که در وجود ما هست یا از ما سر میزند، تنها از جانب خداوند متعال است. همانطور که در قرآن کریم میخوانیم (سوره نحل، آیه ۵۳): «وَمَا بِكُم مِّن نِّعْمَةٍ فَمِنَ اللَّهِ»؛ یعنی «هر نعمتی که دارید، از خداست.» بنابراین، وقتی مورد تحسین قرار میگیریم، در واقع این ستایش نه برای خود ما، بلکه برای نعمتی است که خداوند به ما ارزانی داشته و ما را واسطهای برای ظهور آن قرار داده است. در این لحظه، اولین کاری که یک مؤمن باید انجام دهد، بازگرداندن این تحسین به سرچشمه اصلی آن، یعنی خداوند است. گفتن «الحمدلله» (ستایش مخصوص خداست) و به یاد آوردن اینکه این تواناییها و فرصتها همه از لطف اوست، گام اول در مقابله با وسوسه غرور است. قرآن کریم ما را به اخلاص در عبادات و اعمال دعوت میکند. در سوره بینه، آیه ۵، خداوند میفرماید: «وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ حُنَفَاءَ وَيُقِيمُوا الصَّلَاةَ وَيُؤْتُوا الزَّكَاةَ ۚ وَذَلِكَ دِينُ الْقَيِّمَةِ»؛ یعنی «و فرمان نیافته بودند جز اینکه خدا را بپرستند و دین خود را برای او خالص گردانند و در راه حق ثابتقدم باشند و نماز برپا دارند و زکات بپردازند و این است دین راستین.» این آیه به وضوح نشان میدهد که محور اصلی دین، خلوص نیت در برابر خداوند است. هنگامی که مردم ما را تحسین میکنند، شیطان وسوسه میکند که از این تحسین لذت ببریم و آن را به خودمان نسبت دهیم، که این دقیقا نقطهای است که نیت ما در معرض خطر قرار میگیرد. باید فوراً نیتمان را مرور کنیم و به خود یادآور شویم که هدف اصلی ما از انجام آن کار، فقط رضایت خداوند بوده است، نه کسب ستایش از مردم. راهکار دیگر، تمرین تواضع و فروتنی است. غرور و تکبر مانند سمی مهلک برای اخلاص هستند. در قرآن کریم داستان قارون (سوره قصص، آیات ۷۶ تا ۸۲) نمونهای بارز از عواقب تکبر و نسبت دادن موفقیت به خود است. قارون به جای شکرگزاری، ثروت عظیم خود را به دانش و توانایی خودش نسبت داد و به همین دلیل عاقبتی تلخ یافت. این داستان به ما میآموزد که هرگز نباید بگذاریم موفقیتها و تحسینها، ما را از یاد خدا غافل کند و به خودبزرگبینی بکشاند. باید به یاد داشته باشیم که همه ما بندگان نیازمند خداوند هستیم و هیچ قدرتی جز او نداریم. وقتی تحسین میشویم، میتوانیم به ضعفها و کاستیهای خود فکر کنیم، یا به این فکر کنیم که اگر لطف خدا نبود، هرگز نمیتوانستیم آن عمل را انجام دهیم. این تفکر به حفظ تواضع کمک میکند. همچنین، دعا کردن و پناه بردن به خداوند از شر ریا و خودپسندی بسیار مؤثر است. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) همواره از ریا به عنوان «شرک خفی» (شرک پنهان) یاد میکردند و از خداوند میخواستند که امتشان را از آن حفظ کند. وقتی احساس میکنیم تحسینها در حال تأثیرگذاری بر نیتمان هستند، باید به سرعت به خدا پناه ببریم و از او بخواهیم قلبمان را از هرگونه آلودگی پاک گرداند و نیتمان را خالص نگه دارد. این یک مبارزه دائمی است که نیاز به هوشیاری و مراقبت همیشگی دارد. خداوند بر آنچه در سینههاست آگاه است (سوره ملک، آیه ۱۳: «وَأَسِرُّوا قَوْلَكُمْ أَوِ اجْهَرُوا بِهِ ۖ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ») و تنها اوست که از نیتهای واقعی باخبر است. به علاوه، باید شکرگزاری را عادت خود کنیم. شکرگزاری واقعی تنها به زبان نیست، بلکه شامل قدردانی قلبی و عملی از نعمتهای خداوند است. وقتی به خاطر کاری مورد تحسین قرار میگیریم، این فرصتی است تا بیش از پیش شکرگزار خداوند باشیم که به ما این توانایی و فرصت را داده است. شکرگزاری، ما را از توجه به خود به سمت توجه به مُنعِم (بخشنده نعمت) سوق میدهد. در سوره ابراهیم، آیه ۷، خداوند میفرماید: «لَئِن شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ ۖ وَلَئِن كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيدٌ»؛ یعنی «اگر شکرگزار باشید، قطعا (نعمت خود را) بر شما میافزایم؛ و اگر ناسپاسی کنید، عذاب من بسیار شدید است.» شکرگزاری نه تنها نیت را خالص میکند، بلکه باعث افزایش برکات الهی نیز میشود. در نهایت، باید به یاد داشته باشیم که پاداش واقعی هر عملی، رضایت و پاداش الهی است، نه تحسینهای زودگذر دنیا. نگاه به آخرت و پاداشهای اخروی، کمک میکند تا از افتادن در دام ستایشهای دنیوی در امان بمانیم. اگر عمل ما صرفاً برای جلب توجه مردم باشد، ارزش اخروی خود را از دست میدهد. اما اگر خالصانه برای خدا باشد، چه مردم آن را بدانند و چه ندانند، پاداش آن محفوظ است. بنابراین، هنگام دریافت تحسین، باید با قلبی متواضع و زبانی شاکر، آن را به خدا بازگردانیم و نیتمان را بر رضای او ثابت نگه داریم. این مبارزهای مستمر است که نیاز به تذکر دائمی و پایداری در مسیر بندگی دارد. با این رویکرد، تحسینها نه تنها آسیبی به اخلاصمان نمیزنند، بلکه میتوانند زمینهای برای رشد بیشتر معنوی و قرب الهی باشند.
و فرمان نیافته بودند جز اینکه خدا را بپرستند و دین خود را برای او خالص گردانند و در راه حق ثابتقدم باشند و نماز برپا دارند و زکات بپردازند و این است دین راستین.
هر نعمتی که دارید، از خداست؛ سپس هرگاه گزندی به شما رسد، به سوی او روی میآورید و با ناله و زاری به درگاهش میروید.
و آنگاه که پروردگارتان اعلام کرد: «اگر شکرگزار باشید، قطعاً (نعمت خود را) بر شما میافزایم؛ و اگر ناسپاسی کنید، عذاب من بسیار شدید است.»
آوردهاند که در زمانهای قدیم، خطاطی چیره دست به نام منصور بود که قلمش چنان بر کاغذ میرقصید که هر بینندهای را به تحسین وا میداشت. روزی او اثری بینظیر خلق کرد و مردم از هر سو آمده، او را به نهایت ستایش نمودند و گفتند: «وه! چه دست هنرمندی! این هنر، از تو برمیآید!» منصور در دل خود کمی احساس غرور کرد و خواست به خود ببالد. پیرمردی دانا که سالیان دراز از بوستان معرفت سیراب گشته بود، او را دید و با لبخندی مهربان گفت: «ای منصور، آیا ندیدهای که بادی آرام، گرد و غبار را برمیانگیزد و همان باد، آن را فرو مینشاند؟ ستایش مردم نیز چنین است؛ امروز تو را برمیافرازد و فردا ممکن است بر زمین نهد. این قلم که در دست توست و این توانایی که در انگشتان توست، جز بخششی از سوی خالق یکتا نیست. بگذار قلب تو تنها از رضای او لبریز شود، نه از تحسین فانی مردمان.» منصور از این سخن آگاهانه به خود آمد، سر به زیر افکند و در دل، نعمت خداوند را شکر کرد و نیتش را دوباره خالص نمود، که این همه، جز از فضل او نیست.