قرآن کریم بر مدیریت روابط بر پایه تقوا، احسان، عدل و رحمت تأکید دارد، شامل نیکی به خانواده، خویشاوندان، همسایگان و عموم مردم با گفتار نیکو، گذشت و وفای به عهد برای ساخت جامعهای صالح و متعادل.
قرآن کریم، کتاب هدایت و راهنمایی برای تمام ابعاد زندگی انسان است و در زمینه چگونگی مدیریت و تنظیم روابط با دیگران نیز رهنمودهای جامع و دقیقی ارائه میدهد. از منظر قرآن، ارتباطات انسانی تنها یک بُعد اجتماعی نیست، بلکه بخش جداییناپذیری از عبودیت و مسیر تقرب به خداوند محسوب میشود. کیفیت تعاملات ما با دیگران، بازتابی از ایمان، اخلاق و بصیرت درونی ماست و بر همین اساس، پاداش و کیفر الهی را نیز در پی دارد. اصول قرآنی در مدیریت روابط بر پایههای محکمی چون تقوا، احسان، عدل و رحمت استوار است که هر یک از آنها نه تنها به بهبود روابط فردی کمک میکند، بلکه به ساختار جامعهای سالم و متعادل نیز میانجامد. قرآن کریم انسانها را به سوی وحدت و همبستگی دعوت میکند و هرگونه تفرقه و دشمنی را نکوهش مینماید، چرا که همه بندگان خدا و از یک نفس واحد آفریده شدهاند. خداوند در قرآن میفرماید: «يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُم مِّن ذَكَرٍ وَأُنثَىٰ وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا ۚ إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ ۚ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ» (حجرات، آیه 13). این آیه به روشنی نشان میدهد که تنوع انسانی برای شناخت متقابل و نه برای برتریجویی یا دشمنی است و ملاک برتری تنها تقواست، نه نژاد و قومیت. یکی از اساسیترین اصول در روابط، «احسان» است. احسان یعنی نیکی کردن، آن هم نه تنها در حد واجبات، بلکه فراتر از آن و با نیت پاک. قرآن در آیات متعددی به احسان توصیه میکند. این احسان شامل رفتار نیکو با والدین (اسراء، آیه 23-24)، خویشاوندان، یتیمان، بینوایان، همسایگان، دوستان و حتی بیگانگان است. احسان با والدین جایگاه ویژهای دارد؛ خداوند دستور میدهد که حتی کوچکترین کلام ناخوشایند (مانند «اف») به آنها نگوییم و با تواضع و محبت با آنها برخورد کنیم. در واقع، نیکی به والدین بلافاصله پس از توحید و یگانهپرستی مطرح میشود که نشاندهنده اهمیت فوقالعاده آن است. علاوه بر احسان، «عدل و قسط» یعنی رعایت عدالت و انصاف در همه تعاملات، حتی با دشمنان، اصلی حیاتی است. قرآن میفرماید: «وَلَا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَىٰ أَلَّا تَعْدِلُوا ۚ اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَىٰ» (مائده، آیه 8)؛ یعنی دشمنی با قومی نباید شما را وادار به بیعدالتی کند، عدالت بورزید که به تقوا نزدیکتر است. این اصل نه تنها روابط را بر پایه احترام و اعتماد بنا میکند، بلکه از نزاعها و ستمها جلوگیری میکند. مدیریت زبان و گفتار نیز در روابط انسانی از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. قرآن کریم به مؤمنان توصیه میکند که «قولوا للناس حسناً» (بقره، آیه 83)؛ یعنی با مردم به نیکی سخن بگویید. این شامل پرهیز از غیبت، تهمت، سخنچینی، استهزا و هرگونه کلامی است که باعث آزار و کدورت شود. در سوره حجرات (آیه 11-12)، خداوند مؤمنان را از مسخره کردن یکدیگر، لقبهای زشت دادن، گمان بد بردن، تجسس و غیبت به شدت نهی میکند. این دستورات برای حفظ آبروی افراد، تقویت اعتماد متقابل و ایجاد فضایی از امنیت و احترام در جامعه است. سخن گفتن با نرمی و مهربانی حتی با مخالفان (مانند دستور به موسی و هارون برای سخن گفتن نرم با فرعون در سوره طه، آیه 44) نشاندهنده ارزش بالای «قول لین» در اسلام است. صبر و بردباری در برابر خطاهای دیگران و قدرت «عفو و بخشش» نیز از ویژگیهای برجسته مؤمنان است که به پایداری روابط کمک شایانی میکند. قرآن میفرماید: «وَأَن تَعْفُوا أَقْرَبُ لِلتَّقْوَىٰ» (بقره، آیه 237)؛ یعنی بخشش به تقوا نزدیکتر است. این روحیه گذشت، کینهها را از بین میبرد و فرصتی برای ترمیم روابط فراهم میآورد. همچنین، حفظ «صله رحم» (ارتباط با خویشاوندان) از تأکیدات مکرر قرآن و سنت است. قطع ارتباط با بستگان نهی شده و وصل رحم یکی از راههای کسب رضایت الهی و برکت در زندگی معرفی شده است. این شامل بازدید، کمک مالی (در صورت نیاز)، و حمایت عاطفی از خویشاوندان است. در روابط عمومیتر، قرآن به «تعاون بر بِرّ و تقوا» (همکاری در نیکی و پرهیزگاری) و پرهیز از «تعاون بر اِثم و عدوان» (همکاری در گناه و تجاوز) (مائده، آیه 2) تأکید دارد. این اصل بنیان یک جامعه همکار و مسئولیتپذیر را میسازد. وفای به عهد و امانتداری نیز از ارکان اصلی روابط سالم است که به ایجاد اعتماد و ثبات در تعاملات کمک میکند. قرآن کریم به شدت بر اهمیت وفای به عهد تأکید دارد و آن را از ویژگیهای مؤمنان میداند. در مجموع، مدیریت روابط از دیدگاه قرآن بر پایههایی عمیق از ایمان، اخلاق و انسانیت بنا شده است که هدف آن ایجاد فردی صالح و جامعهای سرشار از صلح، عدالت، محبت و احترام متقابل است. این رهنمودها نه تنها برای آرامش در زندگی دنیا مفیدند، بلکه پاداش اخروی را نیز به همراه دارند، چرا که هر تعامل ما با دیگران، فرصتی برای تقرب به خداوند و اجرای دستورات اوست.
و [یاد کنید] هنگامی را که از بنیاسرائیل پیمان گرفتیم که جز خداوند را نپرستید و به پدر و مادر و خویشاوندان و یتیمان و بینوایان احسان کنید و با مردم به نیکی سخن بگویید و نماز را برپا دارید و زکات بدهید. سپس جز اندکی از شما، همه رویگردان شدید و شما اعراضکنندگان هستید.
و پروردگارت فرمان داده است که جز او را نپرستید و به پدر و مادر نیکی کنید؛ هرگاه یکی از آن دو یا هر دو نزد تو به پیری رسند، پس به آنان «اُف» مگو و بر آنان فریاد مزن و با آنان سخنی ارجمند بگوی.
ای کسانی که ایمان آوردهاید، از بسیاری گمانها بپرهیزید، زیرا برخی از گمانها گناه است؛ و تجسس نکنید و برخی از شما غیبت برخی دیگر را نکنید. آیا کسی از شما دوست دارد که گوشت برادر مردهاش را بخورد؟ پس از آن کراهت دارید. و از خدا پروا کنید. قطعاً خداوند توبهپذیر و مهربان است.
آوردهاند که مردی دانا و نیکسیرت در همسایگیاش، مردی تندخو و بدزبان داشت. هرگاه همسایه تندخو سخنی گزنده میگفت یا کاری ناپسند میکرد، مرد دانا با لبخند و صبر پاسخ میداد و هرگز مقابله به مثل نمیکرد. روزی پسر همسایه از پدرش پرسید: «چگونه است که آن مرد نیکرفتار، با تو چنین مهربان است، در حالی که تو همیشه او را آزردهای؟» پدر پاسخ داد: «من نیز از این رفتار او متحیرم.» مرد دانا که این گفتوگو را شنید، گفت: «ای دوست، سعدی فرماید: با بدان نیکوئی کن که نیکان خود نیکاند. زیرا درخت پر میوه، سنگ نصیبش میشود اما باز هم میوه میدهد.» همسایه تندخو از این سخن دانا متأثر شد، شرمگین گشت و از آن پس سعی در اصلاح خویش کرد، زیرا دید که محبت و مدارا، دلی را که با خشم نتوانستی گشود، باز میکند.