قرآن برای جلوگیری از حسادت بر ایمان به حکمت الهی در تقسیم روزی، شکرگزاری از نعمات، پناه بردن به خدا از شر حسود، و عدم مقایسه خود با دیگران تاکید دارد. تمرکز بر آخرت و طلب فضل الهی نیز راهی برای آرامش قلبی است.
حسادت یکی از بیماریهای مهلک روحی است که میتواند قلب انسان را آلوده کرده و آرامش او را سلب نماید. این احساس ناخوشایند، ناشی از مشاهده نعمت یا موفقیتی در دیگری است که فرد حسود آرزو میکند آن نعمت از دیگری سلب شده و به او منتقل شود یا حداقل خود نیز صاحب چنین نعمتی باشد، اما این آرزو اغلب با نارضایتی از آنچه خود دارد همراه است. قرآن کریم به طور مستقیم و غیرمستقیم به این پدیده اشاره کرده و راهکارهایی برای مبارزه با آن ارائه میدهد که نه تنها حسادت را از ریشه میخشکاند، بلکه موجب رشد و تعالی روحی فرد نیز میگردد. یکی از اساسیترین تعالیم قرآنی که در مقابله با حسادت نقش کلیدی دارد، درک صحیح از نظام رزق و تقسیم الهی است. خداوند متعال در آیات متعدد قرآن کریم بر این نکته تأکید میورزد که اوست روزیدهنده و تقسیمکننده نعمتها و هر کس را به اندازه مشیت و حکمت خود روزی میدهد. در سوره زخرف آیه ۳۲ میخوانیم: «أَهُمْ يَقْسِمُونَ رَحْمَتَ رَبِّكَ نَحْنُ قَسَمْنَا بَيْنَهُمْ مَعِيشَتَهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَرَفَعْنَا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجَاتٍ لِّيَتَّخِذَ بَعْضُهُمْ بَعْضًا سُخْرِيًّا وَرَحْمَتُ رَبِّكَ خَيْرٌ مِّمَّا يَجْمَعُونَ»؛ یعنی: «آیا آنانند که رحمت پروردگارت را تقسیم میکنند؟ ما [خود] معیشتشان را در زندگی دنیا میانشان تقسیم کردهایم و برخی را بر برخی دیگر به درجاتی برتری دادهایم تا بعضی از آنان بعضی دیگر را به خدمت گیرند، و رحمت پروردگارت از آنچه میاندوزند بهتر است.» این آیه به وضوح بیان میکند که تقسیم روزی و مراتب برتری میان انسانها، از جانب خداوند و بر اساس حکمتی است که تنها او از آن آگاه است. وقتی انسان به این حقیقت ایمان آورد که هر آنچه دارد و هر آنچه دیگری دارد، از جانب خداست و اوست که به حکمت و عدل تقسیم میکند، دیگر جایی برای حسادت باقی نمیماند. حسادت در واقع نوعی اعتراض به تقدیر الهی و عدم رضایت از قسمت خود است. راهکار مهم دیگر، پرورش روحیه شکرگزاری و سپاسگزاری است. در سوره ابراهیم آیه ۷ میفرماید: «وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكُمْ لَئِن شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ وَلَئِن كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيدٌ»؛ یعنی: «و آنگاه که پروردگارتان اعلام داشت که اگر شکرگزاری کنید، قطعاً [نعمت خود را] بر شما میافزایم، و اگر ناسپاسی کنید، عذاب من بسیار سخت است.» حسادت غالباً از ندیدن نعمتهای خود و تمرکز بر داشتههای دیگران نشأت میگیرد. فرد حسود، داشتههای خود را کوچک میشمارد و نعمتهای دیگران را بزرگ میپندارد. با شکرگزاری دائمی از خداوند بابت تمام نعمتها، اعم از سلامتی، خانواده، ایمان، تواناییها و حتی چالشهایی که برای رشد او فرصت شدهاند، قلب انسان از نور رضایت پر میشود و جایگاهی برای تاریکی حسادت باقی نمیماند. شکرگزاری، دریچهای به سوی افزایش برکات و آرامش درونی است. قرآن همچنین به ما میآموزد که از شر حسودان به خدا پناه ببریم. سوره فلق، به طور مشخص در آیه ۵ میفرماید: «وَمِن شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَدَ»؛ یعنی: «و از شر حسود آنگاه که حسادت ورزد [به خدا پناه ببر].» این آیه نشان میدهد که حسادت نه تنها برای خود حسود مضر است، بلکه میتواند شر و آسیبی به دیگران نیز برساند. پناه بردن به خدا، نوعی اذعان به ضعف خود در برابر این وسوسه و اعتراف به قدرت لایزال الهی برای محافظت است. این عمل، هم جنبه بیرونی دارد (محافظت از شر حسودان) و هم جنبه درونی (کمک به خود برای رهایی از حسادت). تأکید قرآن بر اخوت و برادری ایمانی نیز راهی برای مهار حسادت است. در سوره حجرات آیه ۱۰ آمده است: «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْكُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ»؛ یعنی: «مؤمنان تنها برادر یکدیگرند؛ پس میان دو برادر خود صلح و آشتی برقرار سازید و از خدا پروا کنید، باشد که مورد رحمت قرار گیرید.» اگر مؤمنان واقعاً یکدیگر را برادر بدانند، موفقیت برادرشان را موفقیت خود تلقی خواهند کرد و نه عاملی برای حسادت. این دیدگاه، حس همکاری، همدلی و خوشحالی از موفقیت دیگران را تقویت میکند. حسادت، این پیوندهای مقدس را پاره میکند و کینهها را در دل میکارد. علاوه بر این، تمرکز بر آخرت و ناپایداری دنیا نیز از عوامل مهم در کاهش حسادت است. قرآن کریم بارها انسانها را به یادآوری این نکته فرا میخواند که دنیا محل گذر است و آنچه نزد خداست، باقی و بهتر است. در سوره کهف آیه ۴۶ میفرماید: «الْمَالُ وَالْبَنُونَ زِينَةُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَالْبَاقِيَاتُ الصَّالِحَاتُ خَيْرٌ عِندَ رَبِّكَ ثَوَابًا وَخَيْرٌ أَمَلًا»؛ یعنی: «مال و فرزندان، آرایش زندگی دنیا هستند و اعمال شایسته پاینده [که ثواب آنها باقی میماند] نزد پروردگارت از نظر پاداش بهتر و از نظر امید [به آینده] نیکوتر است.» وقتی انسان بداند که آنچه دیگران در دنیا دارند، گذراست و ارزش حقیقی در اعمال صالح و کسب رضایت الهی است، دیگر حسادت بر سر چیزهای فانی معنایی پیدا نمیکند. مسابقه حقیقی، رقابت در کسب تقوا و نزدیکی به خداست، نه رقابت در جمعآوری متاع دنیا. در نهایت، قرآن کریم به ما توصیه میکند که از آرزو کردن برای آنچه خداوند به برخی از بندگانش بر دیگری برتری داده، خودداری کنیم. در سوره نساء آیه ۳۲ میخواندیم: «وَلَا تَتَمَنَّوْا مَا فَضَّلَ اللَّهُ بِهِ بَعْضَكُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ لِلرِّجَالِ نَصِيبٌ مِمَّا اكْتَسَبُوا وَلِلنِّسَاءِ نَصِيبٌ مِمَّا اكْتَسَبْنَ وَاسْأَلُوا اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ إِنَّ اللَّهَ كَانَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا»؛ یعنی: «و زنهار آنچه را که خداوند بعضی از شما را به آن بر بعضی دیگر برتری داده آرزو مکنید؛ برای مردان بهرهای است از آنچه کسب کردهاند و برای زنان بهرهای است از آنچه کسب کردهاند؛ و از فضل خدا بخواهید که همانا خداوند به هر چیزی داناست.» این آیه مستقیماً به ریشه حسادت اشاره دارد که همان آرزو و تمنای آنچه دیگری دارد است. راهکار آن چیست؟ این است که به جای آرزوی داشتن آنچه دیگری دارد، از فضل خود خداوند برای خود طلب کنیم. این تغییر دیدگاه از مقایسه به طلب مستقیم از فضل الهی، راهی رهاییبخش از حسادت است. به طور خلاصه، برای جلوگیری از حسادت، لازم است قلب خود را با ایمان به تقدیر الهی و عدالت او، پر از شکرگزاری و رضایت کنیم. باید به جای نگاه به داشتههای دیگران، بر نعمتهای خود تمرکز کنیم و از خداوند فضل بیشتری طلب کنیم. همچنین، باید از خداوند در برابر شر حسودان و وسوسه حسادت به او پناه ببریم و روحیه برادری و همبستگی را در خود پرورش دهیم. اینها همگی راهکارهایی هستند که از تعالیم جامع و کامل قرآن کریم نشأت گرفته و میتوانند انسان را از آلودگی حسادت پاک کرده و به آرامش و تعالی برسانند.
آیا آنانند که رحمت پروردگارت را تقسیم میکنند؟ ما [خود] معیشتشان را در زندگی دنیا میانشان تقسیم کردهایم و برخی را بر برخی دیگر به درجاتی برتری دادهایم تا بعضی از آنان بعضی دیگر را به خدمت گیرند، و رحمت پروردگارت از آنچه میاندوزند بهتر است.
و آنگاه که پروردگارتان اعلام داشت که اگر شکرگزاری کنید، قطعاً [نعمت خود را] بر شما میافزایم، و اگر ناسپاسی کنید، عذاب من بسیار سخت است.
و از شر حسود آنگاه که حسادت ورزد [به خدا پناه ببر].
و زنهار آنچه را که خداوند بعضی از شما را به آن بر بعضی دیگر برتری داده آرزو مکنید؛ برای مردان بهرهای است از آنچه کسب کردهاند و برای زنان بهرهای است از آنچه کسب کردهاند؛ و از فضل خدا بخواهید که همانا خداوند به هر چیزی داناست.
گویند توانگری را دل از غصهی دنیا تنگ شده بود. از مال دنیا بینیاز بود، اما از آرامش محروم. روزی در راه، درویشی را دید که با وجود فقر و نداری، چهرهای خندان و دلی شاد داشت. توانگر با حسرت به درویش نگریست و در دل گفت: «ای کاش من نیز چنین آرامشی داشتم! او با این فقر، دلخوش است و من با این همه ثروت، غصه دارم.» این حسادت، او را آرام نگذاشت و از شادیهای دنیای خود محروم کرد. درویش با نگاهی مهربان، متوجه غم توانگر شد و گفت: «ای برادر، آرامش در نداشتن نیست، بلکه در رضایت از داشتههاست. هر کس به قسمت خود راضی باشد، غنیترین مردم است و آنکه به مال دنیا حسرت میبرد، فقیرترین.» توانگر از این سخن پند گرفت و دانست که حسرت و حسادت، کلید غم و اندوه است و قناعت و شکر، راهگشای آرامش و رضایت قلبی.