ایمان بدون تردید در قرآن بسیار ارزشمند است و نشانهای از صداقت و قدرت روحی مؤمن است. این یقین به انسان آرامش، ثبات قدم و توانایی اقدام مخلصانه در راه خدا میبخشد، در حالی که شک و تردید ایمان را تضعیف میکند و مانع از کمال معنوی میشود.
در پاسخ به این پرسش که آیا ایمان بدون تردید ارزشمند است، باید گفت بله، ایمان بدون تردید نه تنها ارزشمند است بلکه ستون فقرات یک زندگی معنوی راستین و مسیر رسیدن به کمال و آرامش واقعی است. قرآن کریم به وضوح بر اهمیت «یقین» یا همان قطعیت و عدم تزلزل در ایمان تأکید دارد. این یقین، صرفاً یک اعتقاد ظاهری نیست، بلکه حالتی عمیق از آرامش قلبی و اطمینان درونی است که ریشه در معرفت و شناخت عمیق خداوند، آیات او، و حقیقت هستی دارد. در اسلام، ایمان حقیقی از شک و دودلی مبراست و مؤمن واقعی کسی است که در باورهایش ثابتقدم باشد. قرآن کریم در آیات متعددی به این موضوع اشاره میکند. یکی از بارزترین این آیات، سوره حجرات، آیه ۱۵ است که میفرماید: «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ يَرْتَابُوا وَجَاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ ۚ أُولَٰئِكَ هُمُ الصَّادِقُونَ» یعنی: «مؤمنان تنها کسانی هستند که به خدا و پیامبرش ایمان آوردهاند و سپس تردید نکردهاند و با اموال و جانهای خود در راه خدا جهاد کردهاند؛ اینان همان راستگویانند.» این آیه به صراحت عدم تردید را یکی از ویژگیهای اساسی مؤمنان راستین برمیشمرد. عبارت «لَمْ يَرْتَابُوا» به معنای «تردید نکردهاند» تأکید ویژهای بر این مسئله دارد. تردید، نقطه مقابل یقین است و مانع از آن میشود که انسان با تمام وجود و با قلبی مطمئن به سوی اهداف الهی گام بردارد یا در راه خدا مجاهده کند. یقین، حالتی از معرفت است که انسان را از هرگونه تزلزل فکری و روحی نجات میدهد. این یقین، یک ایمان کورکورانه یا تعصبورزی بیدلیل نیست؛ بلکه نتیجه تأمل، تفکر، تدبر در آیات الهی در آفاق و انفس، و پاسخگویی به سؤالات منطقی است. در واقع، مسیر رسیدن به یقین ممکن است با پرسشهایی آغاز شود، اما هدف این پرسشها رسیدن به پاسخهای محکم و تثبیت ایمان است، نه باقی ماندن در ورطه شک و تردید. همانطور که در سوره بقره، آیه ۴، یکی از ویژگیهای پرهیزکاران اینگونه بیان میشود: «وَالَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِمَا أُنزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنزِلَ مِن قَبْلِكَ وَبِالْآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ» یعنی: «و کسانی که به آنچه بر تو نازل شده و آنچه پیش از تو نازل شده ایمان میآورند و به آخرت یقین دارند.» یقین به آخرت، یعنی قطعیت در مورد معاد و حسابرسی، اساس هرگونه عمل صالح و پرهیز از گناه است. ارزش ایمان بدون تردید در این است که به انسان قدرتی عظیم میبخشد. وقتی فردی به خداوند، حکمت او، عدالتش، و وعدههایش کاملاً یقین دارد، در برابر مشکلات و مصائب زندگی ثابتقدم میماند. تردید، مانند خوره، روح انسان را از درون میخورد و او را در برابر وسوسههای شیطانی آسیبپذیر میکند. کسی که دائم در شک و تردید به سر میبرد، نمیتواند با تمام وجود به خدا توکل کند، به فرمانهای او عمل نماید یا در راه او جهاد و فداکاری کند. تردید، روحیه مبارزه را از بین میبرد و انسان را به سمت انفعال و بیتفاوتی سوق میدهد. علاوه بر این، ایمان بدون تردید، منبع آرامش درونی و رضایت قلبی است. وقتی قلبی از یقین سرشار باشد، دغدغههای دنیوی و ترس از آینده به حداقل میرسد. این یقین، نوعی توکل بیچون و چرا به تدبیر الهی را به ارمغان میآورد و انسان را در برابر ناملایمات مقاوم میسازد. در سوره تکاثر، آیه ۵، خداوند میفرماید: «كَلَّا لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينِ» یعنی: «هرگز! اگر علمالیقین میدانستید (که حقیقت چیست).» این آیه و آیات بعدش، به مراتب یقین اشاره دارد (علمالیقین، عینالیقین و حقالیقین) که نشان میدهد یقین نه تنها مطلوب است، بلکه دارای مراتبی است که انسان میتواند به سوی کمال آن پیش برود. این مراتب، عمق و کیفیت ایمان بدون تردید را نشان میدهد. در عمل، ایمان بدون تردید، به اخلاق نیکو و اعمال صالح منجر میشود. کسی که یقین دارد خداوند همیشه ناظر اوست و هر عملی پاداش یا کیفر خود را دارد، با جدیت و اخلاص بیشتری به انجام واجبات و ترک محرمات میپردازد. این یقین، در روابط اجتماعی، تعامل با خانواده و همسایگان، و حتی در کسب و کار نیز خود را نشان میدهد. فرد با ایمان یقین، منصف، راستگو، امین و مهربان خواهد بود، زیرا میداند که همه اینها از اوصاف مورد رضای الهی است و در دنیا و آخرت برای او خیر به ارمغان میآورد. در نهایت، میتوان گفت که ایمان بدون تردید، نه تنها یک حالت مطلوب است، بلکه پایه و اساس سعادت دنیوی و اخروی است. این ایمان به انسان هدف میدهد، مسیر را روشن میکند و او را قادر میسازد تا با قدرت و آرامش در مسیر الهی گام بردارد. شک و تردید، سم مهلکی است که ریشههای ایمان را میخشکاند و انسان را از حقیقت دور میسازد. بنابراین، از دیدگاه قرآن، ارزش ایمان دقیقاً در بیغشی و قطعیت آن است؛ ایمانی که از صافی تحقیق گذشته و به مقام یقین رسیده باشد.
مؤمنان تنها کسانی هستند که به خدا و پیامبرش ایمان آوردهاند و سپس تردید نکردهاند و با اموال و جانهای خود در راه خدا جهاد کردهاند؛ اینان همان راستگویانند.
و کسانی که به آنچه بر تو نازل شده و آنچه پیش از تو نازل شده ایمان میآورند و به آخرت یقین دارند.
چنین نیست، اگر با علم الیقین میدانستید.
روزی در زمانهای دور، دو مسافر در کویری بیپایان گام میزدند. یکی از آن دو، مردی بود که دائم نگران بود و با هر قدم، شک و تردید در دلش ریشه میدواند که آیا راه را درست میرود، آیا آبی برای نوشیدن پیدا خواهد شد، یا آیا اصلاً به مقصد میرسد. هر لحظه چهرهاش درهم بود و اضطراب، توانش را میگرفت. اما مسافر دیگر با وجود سختی راه، با آرامشی عجیب گام برمیداشت و لبخندی بر لبانش بود. مسافر نگران که طاقتش طاق شده بود، پرسید: «چگونه در این بیابان پرخطر، اینقدر آرام هستی؟ من هر لحظه از ترس و شک میلرزم.» مسافر آرام پاسخ داد: «من یقین دارم که در این دنیا، راهبری هست که هیچ کس را گم نمیگذارد و روزیرسانی هست که کسی را تشنه نمیگذارد. آن کس که قلبش از یقین به پروردگارش روشن باشد، در هیچ راهی گم نمیشود و هیچ سختیای او را از پای در نمیآورد. این آرامش من، از اطمینان قلبی به تدبیر الهی است؛ ایمانی که هیچ تردیدی در آن راه ندارد.» و اینگونه بود که مسافر اول فهمید آرامش و قدرت واقعی در دل بیشک و تردید نهفته است.