آیا در قرآن دستگیری از نیازمندان وظیفه شمرده شده است؟

بله، در قرآن کریم دستگیری از نیازمندان نه تنها توصیه بلکه وظیفه‌ای الهی و نشانه‌ای از ایمان راستین شمرده شده است که شامل زکات، صدقه و کمک‌های دیگر می‌شود و ترک آن به شدت مذمت شده است.

پاسخ قرآن

آیا در قرآن دستگیری از نیازمندان وظیفه شمرده شده است؟

بله، قطعاً و بدون هیچ تردیدی، در قرآن کریم دستگیری و رسیدگی به نیازمندان نه تنها یک توصیه اخلاقی و عملی نیکو، بلکه یک وظیفه شرعی، اجتماعی و انسانی اساسی و بنیادین شمرده شده است. این موضوع از محورهای اصلی تعالیم اسلامی و یکی از نشانه‌های ایمان راستین و تقواست که در آیات متعدد قرآن با لحنی قاطع و صریح به آن تأکید شده است. خداوند متعال بارها در کتاب خود مؤمنان را به انفاق، صدقه، زکات، اطعام مسکین و رسیدگی به یتیمان و مستمندان فرا خوانده و در مقابل، از کسانی که نسبت به این وظیفه حیاتی بی‌تفاوت هستند، به شدت انتقاد و مذمت کرده است. یکی از مهم‌ترین مصادیق این وظیفه، فریضه الهی «زکات» است. زکات یکی از ارکان پنج‌گانه اسلام و نمادی از عدالت اجتماعی و اقتصادی است. قرآن زکات را در کنار نماز، از نشانه‌های مؤمنان حقیقی می‌داند. زکات به معنای پاکی و رشد است و هدف از آن، نه تنها کمک به فقرا، بلکه پاک کردن اموال ثروتمندان از تعلقات دنیوی و ایجاد گردش مالی در جامعه است. در آیه ۲۷۷ سوره بقره، خداوند می‌فرماید: «إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ» (همانا کسانی که ایمان آوردند و کارهای شایسته انجام دادند و نماز برپا داشتند و زکات دادند، پاداششان نزد پروردگارشان محفوظ است و نه بیمی بر آنان است و نه اندوهگین می‌شوند). این آیه به وضوح نشان می‌دهد که دادن زکات، در کنار ایمان و عمل صالح و نماز، از لوازم رسیدن به آرامش و دوری از ترس و اندوه در آخرت است و بیانگر واجب بودن آن است. فراتر از زکات واجب، مفهوم گسترده‌تر «صدقه» و «انفاق فی سبیل‌الله» نیز در قرآن بسیار مورد تأکید قرار گرفته است. انفاق یعنی هرگونه بخشش مالی یا غیرمالی در راه خدا، و صدقه نیز شامل هر نوع کمک و نیکی به نیازمندان می‌شود. قرآن کریم بارها مؤمنان را به انفاق از آنچه دوست دارند، تشویق می‌کند تا به درجه «برّ» (نیکوکاری حقیقی) دست یابند. این انفاق، شامل رسیدگی به خویشاوندان، یتیمان، مساکین، در راه‌ماندگان و سائلان می‌شود. خداوند به انفاق‌کنندگان وعده پاداش‌های عظیم و مضاعف می‌دهد و آن را همچون دانه‌ای می‌داند که هفت خوشه می‌دهد و در هر خوشه صد دانه است. این تشبیه، برکات مادی و معنوی بی‌شمار انفاق را به تصویر می‌کشد و انگیزه می‌دهد تا انسان‌ها با دست و دل باز به سوی این وظیفه حرکت کنند. قرآن همچنین بر «حق معلوم» نیازمندان در اموال ثروتمندان تأکید دارد. این بدان معناست که آنچه به فقیران داده می‌شود، صرفاً یک ترحم یا لطف نیست، بلکه حق مسلم آن‌هاست که خداوند در دارایی‌های اغنیا قرار داده است. در آیه ۱۹ سوره ذاریات می‌خوانیم: «وَفِي أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ لِّلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ» (و در اموالشان برای سائل و محروم حقّی بود). این آیه یک مبنای مهم برای حقوق اقتصادی و اجتماعی در اسلام فراهم می‌کند و این دیدگاه را ترویج می‌دهد که ثروت در جامعه باید به گونه‌ای مدیریت شود که نیازهای همه افراد، به ویژه محرومان، برآورده شود و هیچ‌کس احساس بی‌حقی و محرومیت نکند. نکته حائز اهمیت دیگر، بیان عواقب هولناک بی‌تفاوتی نسبت به نیازمندان است. قرآن کریم کسانی را که به فقرا و یتیمان بی‌توجهی می‌کنند، به شدت سرزنش می‌کند و عمل آنان را نشانه انکار دین و روز قیامت می‌داند. سوره مبارکه ماعون به وضوح این مطلب را بیان می‌کند. در آیات ۱ تا ۷ این سوره می‌خوانیم: «أَرَأَيْتَ الَّذِي يُكَذِّبُ بِالدِّينِ فَذَلِكَ الَّذِي يَدُعُّ الْيَتِيمَ وَلَا يَحُضُّ عَلَىٰ طَعَامِ الْمِسْكِينِ فَوَيْلٌ لِّلْمُصَلِّينَ الَّذِينَ هُمْ عَن صَلَاتِهِمْ سَاهُونَ الَّذِينَ هُمْ يُرَاءُونَ وَيَمْنَعُونَ الْمَاعُونَ» (آیا دیدی آن کس را که دین را تکذیب می‌کند؟ او همان کسی است که یتیم را به خشونت می‌راند، و [دیگران را] به خوراک دادن مسکین تشویق نمی‌کند. پس وای بر نمازگزارانی که از نمازشان غافلند، آنان که ریا می‌کنند، و [از بخشیدن] کمک‌های کوچک [نیز] خودداری می‌نمایند). این آیات با شدت تمام، بی‌توجهی به یتیم و مسکین را نشانه تکذیب دین و نفاق نمازگزاران می‌داند، حتی اگر نماز بخوانند، اما روح عبودیت و کمک به خلق در آن‌ها نباشد، و کسانی که از کمک‌های ناچیز نیز دریغ می‌کنند، مورد سرزنش قرار می‌گیرند. این سوره نه تنها وظیفه کمک مستقیم را مطرح می‌کند، بلکه تشویق دیگران به اطعام مسکین را نیز وظیفه می‌داند. به طور کلی، دیدگاه قرآن در مورد دستگیری از نیازمندان یک دیدگاه جامع و فراگیر است. این وظیفه نه تنها شامل بخشش مال می‌شود، بلکه شامل هر نوع کمک و پشتیبانی، اعم از عاطفی، جسمی، علمی و اجتماعی نیز می‌گردد. قرآن از انفاق در شرایط سخت و در راه خدا تمجید می‌کند و آن را نشانه‌ای از صدق ایمان می‌داند. هدف نهایی این وظیفه، ایجاد جامعه‌ای استوار بر مبنای عدالت، همبستگی، رحمت و کرامت انسانی است که در آن هیچ فردی به دلیل فقر و نیاز، از حقوق اساسی خود محروم نگردد. این وظیفه نه تنها به نفع نیازمندان است، بلکه قلب انفاق‌کننده را جلا می‌بخشد، روح او را متعالی می‌سازد و برکات مادی و معنوی بی‌شماری را برای فرد و جامعه به ارمغان می‌آورد. بنابراین، می‌توان گفت که در قرآن کریم، دستگیری از نیازمندان نه تنها یک وظیفه، بلکه ستون فقرات یک زندگی ایمانی و مسئولانه است.

آیات مرتبط

داستانی دلنشین

یکی از داستان‌های آموزنده سعدی می‌گوید: در زمان‌های قدیم، تاجری ثروتمند در شهری می‌زیست که گنج‌های بی‌شماری داشت، اما قلبش به سان بیابانی خشک، از سخاوت تهی بود. او بهترین غذاها را می‌خورد و فاخرترین لباس‌ها را می‌پوشید، اما شب‌هایش پر از بی‌قراری و روزهایش با حس پوچی همراه بود. روزی درویشی خردمند از کنار قصر او گذشت و با دیدن چهره غمگین تاجر، پرسید: «ای صاحب مکنت، چه چیز تو را اندوهگین ساخته؟ خزائن تو لبریز است، اما روحت تشنه می‌نماید.» تاجر آهی کشید و گفت: «همه چیز دارم، اما هیچ چیز ندارم. آرامش از من گریزان است.» درویش با لبخندی مهربان پاسخ داد: «چشمه حقیقی شادی نه از انباشتن، بلکه از بخشیدن می‌جوشد. همان‌گونه که خورشید به جهان نور می‌بخشد، توانگران نیز باید زندگی بینوایان را روشن سازند. زیرا در بخشیدن دارایی‌ات، برکات خود را چند برابر می‌کنی.» تاجر، با شنیدن این سخنان، دست و دلش گشوده شد. او به گرسنگان غذا داد، بی‌لباسان را پوشاند و برای بی‌خانمان‌ها پناهگاهی فراهم کرد. آهسته آهسته تحولی در وجودش آغاز شد. چهره عبوسش جای خود را به لبخندی درخشان داد. شب‌هایش آرامش یافت و روزهایش پر از معنا گشت. او دریافت که بزرگ‌ترین گنج نه در آنچه داشت، بلکه در شادی‌ای بود که به دیگران می‌بخشید، زیرا در خدمت به آفریدگان خدا، ارتباط حقیقی با آفریننده را یافت.

سوالات مرتبط